آسیب شناسی رفتارهای صدا و سیما و برخی رسانه های گروهی در بحث فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی و فرهنگ جامعه؛ یک بام و دو هوای عملکرد صدا و سیما در بحث فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی و فرهنگ جامعه/علی کریمی پاشاکی
عطیه نصرتی فروردین 17, 1398مقالهدیدگاهها برای آسیب شناسی رفتارهای صدا و سیما و برخی رسانه های گروهی در بحث فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی و فرهنگ جامعه؛ یک بام و دو هوای عملکرد صدا و سیما در بحث فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی و فرهنگ جامعه/علی کریمی پاشاکی بسته هستند580 Views
همای گیلان، در شبکه های مختلف صدا و سیما، مصاحبه ها و میزگردهایی درباره اقتصاد مقاومتی پخش می کنند. در همین برنامه ها، فرهنگ سازی یکی از موضوع هایی است که در ذیل مباحث مربوطه به اقتصاد مقاومتی و مباحث فرهنگی مطرح می گردد. سوال این قلم آن است که به راستی برنامه های فعلی صدا و سیما چقدر در راستای محوری های مطروحه در اقتصاد مقاومتی و تولید فرهنگ فاخر است؟
به تعبیری دیگر، اساسا آیا برنامه های صدا و سیما می توانند به تحقق اهداف مطروحه در موضوع اقتصاد مقاومتی بویژه محور «فرهنگ سازی» آن و یا به دغدغه های رهبری معظم انقلاب در مقوله عمومی فرهنگ و تولید آثار فاخر فرهنگی بر پایه ارزشهای دینی و ملی این سرزمین کمک کنند؟ پر واضح است که برای نهادینه کردن ( سطح کلان ـ ساختاری) و درونی کردن ( سطح خرد ـ فردی) موضوع های فرهنگی از طریق رسانه های جمعی، هم می توان از ارتباط غیر کلامی (غیر مستقیم) و هم ارتباط کلامی (مستقیم) بهره برد.
میزگرد و مصاحبه و سخنرانی تنها یکی از اقسام ارتباط با مخاطب است که طبق تحقیقات مختلف، معمولا اثر گذاری آن کمتر از ارتباط غیر کلامی است. بویژه آن که این نوع برنامه ها معمولا مخاطب قابل توجهی هم ندارد. با استثناء بیانات مقام معظم رهبری ـ ریاست محترم جمهوری ) می خواهم این را بگویم که اگر صدا و سیما می خواهد نقش خود را در فرآیند اقتصاد مقاومتی بررسی نماید، صرفا نباید به این سوال پاسخ دهد که چقدر از کنداکتور پخش برنامه های خود را به قالب های برنامه ای نظیر میز گرد، خبر، سخنرانی، گزارش و مصاحبه اختصاص داده است، بلکه سایر قالب های برنامه ای نظیر سریال ها، آگهی های تبلیغاتی مستقیم و غیر مستقیم(پس زمینه تصاویر) هم باید مورد توجه این رسانه قرار گیرد. در این نوشتار کوتاه فقط می خواهم نگاهی به تبلیغات تجاری صدا و سیما داشته باشم. چند مثال می زنم:
در آگهی مربوط به بستنی، بازیکن و زمین بزرگ بازی گلف نشان داده می شود و سپس بازیکن گلف در حال خوردن بستنی به تصویر کشیده می شود. در آگهی دیگر برج های مجاور دریاچه چیتگر تهران به تصویر کشیده می شود و در فرمت آگهی از امتیاز دید مشرف به دریاچه گفته می شود. در آگهی دیگری که به تبلیغ ماء الشعیر اختصاص دارد جوانی به تصویر کشیده می شود که اطراف او مملو از بطری های ماءالشعیر پر و خالی است. او می نوشد و سیر نمی شود!! و همچنین است آگهی تابلو فرش های گران قیمت خانه های ویلایی در کنار دریاچه ای زیبا در تبلیغ برنج های آنچنانی، یخچالهای مملو از کالا در تبلیغ یخچال و وجود کیک تولد و نارگیل در بیشتر آنها!! خانه های مجلل در تبلیغ مایع ظرفشویی، تبلیغ ماکارونی برای کودکان توسط عمو پورنگ در برنامه کودک، که البته اشاره به همه آنها از حوصله این نوشتار کوتاه خارج است.سوال آن است که صدا و سیما چقدر به ارزیابی نقش این چنین برنامه هایی در تحقق بعد «فرهنگ سازی» برای اقتصاد مقاومتی و اساسا فرهنگ سازی عمومی جهت ساماندهی افکار عمومی در جهت ارزشهای دینی و ملی پرداخته یا می پردازد.
نگارنده این سطور در نوشته های مختلف از آثار منفی این آگهی ها گفته است و در اینجا از تکرار آن اجتناب می کند. ولی سوال آن است که آیا ترویج مصرف گرایی ـ در شرایطی که حداقل از صفهای طولانی دریافت سبد های کالا می توان وضع توده مردم را درک کرد ـ به فرآیند تحقق اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبری معظم انقلاب و بزرگان نظام کمک خواهد کرد؟ حمام آفتاب در کنار استخر، بازی گلف، یخچال های مملو از کالا، ماشین های آنچنانی شاسی بلند و کوچک، خانه های ویلایی کنار دریاچه ها، پنجره های مشرف به دریاچه چیتگر و ده ها مثال و مورد دیگر چگونه به تحقق فرهنگ سازی اقتصادی مقاومتی کمک خواهد کرد؟ این قلم از بیان مثال های دیگر که با کلیت جهت گیری های برنامه ای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران همخوانی ندارد عبور می کند. برای مثال تبلیغ تخفیف های قابل توجه شرکت های کارت های اعتباری تلفن همراه و تشویق جوانان به مکالمه از شب تا صبح از آن جمله است …