- پایگاه خبری و تحلیلی همای خبر - https://homaykhabar.ir -

آش شور نفوذ به قلم:محمد پور خوش‌سعادت

آش شور نفوذ

به قلم:محمد پور خوش‌سعادت

 

در فضای پرهیاهوی این روزهای کشور، مفهومی که بیش از هر زمان دیگری دست‌مایه غوغاسالاری، برچسب‌زنی و مهندسی افکار عمومی شده، نفوذ است. واژه‌ای که تا دیروز معنایی دقیق و تخصصی در ادبیات امنیتی داشت، امروز با تورم معنایی و سوءمصرف سیاسی، به ابزاری برای تضعیف ساختار، تشویش روان عمومی و تخریب اعتماد ملی بدل شده است.

 

از شکدم تا ادعاهای سریالی درباره رخنه در نهادهای عالی نظامی و امنیتی، جریانی در فضای مجازی و بعضی رسانه‌های داخلی در حال القای این گزاره خطرناک است که نظام از رأس تا قاعده دچار نفوذ است. گفتمانی که ظاهراً با داعیه شفافیت سخن می‌گوید، اما در حقیقت، زبان عملیات روانی دشمن را بازتولید می‌کند. به‌عبارت روشن‌تر: آش نفوذ آن‌قدر شور شده که حتی دشمن نیز دیگر نیازی به روایت‌سازی مستقل ندارد.

 

در دکترین جنگ شناختی رژیم صهیونیستی، دشمن نیازی ندارد برای برهم‌زدن امنیت ذهنی یک ملت، حتماً عامل نفوذی در درون نهادها داشته باشد؛ کافی‌ست واژگان را دستکاری کند و بگذارد دشمنان داخلی یا ناآگاهان داخلی، همان کار را با چاشنی هیجان رسانه‌ای ادامه دهند.

 

امروز نفوذ دیگر به معنای ورود فیزیکی نیست؛ به معنای ورود به میدان تصویر، روایت و احساسات عمومی است. هنگامی که جامعه‌ای به این باور برسد که هیچ نهادی از خیانت در امان نیست، و هیچ تصمیمی بی‌دست نفوذ اتخاذ نمی‌شود، دیگر نیازی به عملیات نظامی نیست. آن جامعه پیشاپیش دچار بی‌اعتمادی فلج‌کننده شده است.

 

هیچ دستگاه امنیتی هوشمندی نفی خطر نفوذ نمی‌کند. نفوذ—در سطوح انسانی، فنی، سایبری و مفهومی—همچنان یک تهدید جدی است و باید با دقت، حساسیت و حکمت با آن مواجه شد. اما مسأله اصلی، بزرگ‌نمایی غیرمستند، تحلیل‌های فانتزی و روایت‌سازی‌های مبتنی بر شایعه و فضا‌سازی رسانه‌ای است.

 

این آش شور، محصول یک خطای راهبردی است: خلط میان نقد امنیتی با برساخت تهدید فراگیر. بسیاری از آنچه امروز با عنوان افشاگری منتشر می‌شود، بدون تکیه بر داده امنیتی معتبر، درواقع یک طراحی هوشمندانه برای تخریب اعتماد به کلیت نظام است—حتی اگر ناخواسته باشد.

 

در شرایطی که کشور با تهدیدات واقعی در ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی مواجه است، ایجاد تصور عمومی از سیطره کامل نفوذ، به نوعی خودتحریمی روانی و ادراکی منجر می‌شود. جامعه‌ای که نسبت به نهادهای امنیتی، تصمیم‌سازان و ساختار حکمرانی بی‌اعتماد شود، حتی در برابر واقعی‌ترین تهدیدات خارجی هم ناتوان از واکنش منسجم خواهد بود.

 

دشمن این را به‌خوبی می‌داند. از همین‌رو، سرمایه‌گذاری اصلی‌اش را بر فروپاشی درونی از طریق عملیات ذهنی و اطلاعات آشکار قرار داده است. بزرگ‌نمایی نفوذ در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، دقیقاً در امتداد همین راهبرد است. و تأسف‌بارتر آنکه، برخی در داخل نیز—با نیت یا بی‌نیت—در حال تکمیل این پازل هستند.

 

راه مقابله با نفوذ، نه پاک‌سازی ذهنی نهادها از توهم خیانت، و نه میدان دادن بی‌ضابطه به برچسب‌زنی‌های سیاسی است. راه حل، بازگشت به تحلیل حکیمانه، تفکیک دقیق میان مسأله امنیتی واقعی و جنگ ادراکی برساخته، و ارتقای فهم عمومی از مختصات تهدید مدرن است.

 

ما باید بین نفوذ واقعی و نفوذ ادراکی‌شده تمایز قائل شویم. در غیر این صورت، ناخواسته به بازیگر نقشه‌ای تبدیل خواهیم شد که نقطه آغاز آن در اتاق فکر دشمن طراحی شده، اما نقطه اجرا، از زبان رسانه‌های داخلی و در دل جامعه ماست.

 

در جهانی که جنگ‌ها با داده آغاز و با روایت به پایان می‌رسند، امنیت نه فقط مرز فیزیکی، که مرز ادراکی دارد. و پاسداری از مرز ادراک، امروز یکی از مهم‌ترین وظایف نخبگان، مسئولان و تحلیل‌گران حوزه امنیت ملی است.

 

باید بپذیریم که بزرگ‌نمایی نفوذ، خود نفوذی‌ست خطرناک‌تر از جاسوس کلاسیک؛ نفوذ به ذهن، نفوذ به احساس، و نفوذ به بنیان‌های اعتماد ملی. اگر مراقب نباشیم، این آش شور، تنها ذائقه سیاست را خراب نمی‌کند؛ ممکن است کل سفره امنیت ملی را برچیند