اختصاصی همای گیلان: وقتی خبری روی آنتن آمد که پورحیدری پدر استقلال در گذشت! با شناختی که از این اسطوره داشتم بلافاصله به ذهنم آمد، که چگونه او عمری را برای استقلال بیمنت سپری کرد، همه جا همراه استقلال بود و تیمش را عاشقانه دوست می داشت، نه جیبش را پر کرد و نه از رانتی استفاده کرد. بی انصافانه کنارش زدند نه فریاد زد و نه اعتراض کرد. نه از باخت استقلال در نبودش خوشحال شد و نه برای کسی کری خواند. برای کمک به استقلال و رشد آن هرگز نه شرطی گذاشت و نه ادعایی داشت،نه کسی را به دلیل کنار زدنش کوبید و نه مصاحبه کرد، نه کسی را آزار داد و نه برای پیوستن به استقلال با میلیونی ها طرفدارش به کسی آویزان شد، و خلاصه مردی که شرافتش را برای استقلال گذاشت اما دم برنیاورد.
در طول ۵۰ سال تلاش همه چیزش را برای استقلال هزینه کرد، صادقانه کار کرد، فریاد سازندگی سر داد، جوانان بزرگی را برای باشگاه ساخت و برای کشورش افتخارات بزرگی بدست آورد. اما یک چیز را در طول عمرش فراموش نکرد و آن جوانمردی بود .
درگذشت پدر فوتبال آبی که همه عمرش صادقانه زیست و با مرگش استقلال را تنها گذاشت تاثرانگیز است، او به عنوان بازیکن و مربی بیحاشیه ترین دوران ورزشی اش را در این تیم سپری کرد تا الگویی شود برای همه فارغ از رنگ آبی یا قرمز .
آنچه او را در بین همه محبوب کرد تنها دانش فوتبالش نبود، بلکه معرفت، مردانگی، جوانمردی، شعور اجتماعی و در یک کلمه انسانیت او بود که سبب گردید محبوب همه شود، سخت است از دست دادن بزرگانی مانند او که همه زندگی خود را برای احیای ارزش های انسانی فدا کردند و نسل جوان زیادی را آموزش دادند.پورحیدری مرد بیحاشیه و کم حرف و با دنیایی از معرفت زمانی استقلال را تنها گذاشت که حضور او میتوانست منشاء موفقیت ها وبرآورده کردن آرزوی میلیونها طرفداری باشد که در گرما و سرما در کنار او سپری کردند.او ورزشکار بزرگی بود که در عرصه داخلی و خارجی بانی افتخارات بزرگی برای کشور شده و جایش در فصل فصل فوتبال ملی و باشگاهی همچون ناصرخان حجازی خالی خواهد بود.
یادش گرامی و روحش شاد
//رضابژکول ، فعال سیاسی
جهت مزید استحضارخوانندگان ومخاطبین عزیز : همای گیلان تنها به درج مقالات وانعکاس نظرات وتحلیل ها پرداخته ،هیچ مسئولیتی در قبال تایید یا رد آنها ندارد