اختصاصی همای گیلان: دررسانه ها هر روز می خوانیم که رئیس پاک ترین دولت تاریخ ایران ، هرهفته به یک شهر واستان دعوت می شود تا برای مردم ما سخنرانی کند، از زنجان گرفته و این اواخر قزوین وگرگان، تا دیداری تازه و برنامه ریزی شده با هواخواهان خود داشته باشد، آقای احمدی نژاد بنده به عنوان یک شهروند و مخالف برنامه های دولت ۸ ساله شما خیلی خوشحال شدم ،و خرسند از اینکه دولت تدبیر و امید و نظام سیاسی ما عاقلانه فضا را برای هواداران خاص وعام شما، از مسئولان سابق و هم کیشتان ، تا مسئولان هم نوای شما در دل دولت تدبیرو امید ، باز کرده تا با مردم سخن بگویید، خوشبختانه شما نیز در این سفرها با دوستدارانتان آزادانه ملاقات و گفتگو می کنید تا ثابت شود که آزادی ودموکراسی برای شما چقدر سهل و زیبا، اما برای دیگران چقدر سخت و رنجآور است.
آنچه که بنده را واداشت تا عریضه کوتاه خدمت شما بنویسم این بود که بپرسم آزادی چقدر زیبا است؟ وقتی که وزراء و مشاوران سابقتان راحت و بیدردسر و با مجوز دولت تدبیر و امید به هر کجای ایران سفر میکنند، حرف می زنند، جلسه تشکیل می دهند، سالن ها را اشغال می کنند که جای بسی شکر و سپاسگزاری است.
اما احمدینژاد عزیز، یادت هست که در ۸سال حضور جنابعالی در راس دولت با مخالفان خود چگونه برخورد کردی؟ یادت هست با دانشجویان مخالف چه کردی؟ یادت هست که هر بار در دولت شما مجوز سخنرانی و همایش در خواست شد، یاجواب رد دادند و یا اگر هم مجوز دادند آن را خیلی مودبانه لغو کردند؟ یادت هست که در دولت شما روزنامه های وابسته به جنابعالی چگونه به افشاگری از زندگی شخصی افراد مخالف و حتی اصولگرایان معتدل می پرداختند؟ یادت هست که هرجا احزاب مجوزدار داخل کشور خواستند همایشی، گردهمایی، دورهمی و … برگزار کنند، چگونه با آنها برخورد کردی؟ یادت هست که وقتی به برنامه شما انتقادی می شد به مخالفان چه می گفتی؟ یادت هست که هر بار در رسانه عمومی حضور پیدا کردی، وعده دادی که بیکاری، گرانی، تورم و… را تا پایان دوره حل می کنی؟ یادت هست ۱۱ روز قهر کردی؟ یادت هست که تمام مصوبه های سازمان ملل را کاغذپاره خواندی؟ یادت هست که در بین مردم می رفتی وعده مدیریت جهان را می دادی؟ یادت هست که روزنامههای اصلاح طلبرا می بستی؟ یادت هست که به اوباما نامه می نوشتی؟ از چند تار موی خانمها سخن میگفتی؟ و خلاصه سرت را درد نیاورم از همه چیز و از همه جا حرفی برای گفتن داشتی اما اینگونه آزادی که الان داری، برای دیگران بر نمی تافتی؟ کجا رفت آن وعده ها؟ کجا رفت آن درآمدها؟ کجا رفت آن کاغذ پاره ها؟ و کجایند آن همه شعارها، وعده و وعیدها؟
احمدینژاد عزیز! گردش روزگار را ببین که چگونه در حال برگشتن است، فروش نفت دوباره احیاء شده، برداشت از میعانات گازی در پارس جنوبی در رقابت با قطر افزایش پیدا کرده است، کاغذ پاره های سازمان ملل که اثری نداشت اکنون با تدبیر دولت از دستور کار خارج شده، با تدبیر مقامات کشور دیپلماسی دوباره احیاء شده… روابط با جهان به خصوص منطقه حسنه شده و چه خوب همه چیز مهیاست، جاده صافی که رئیس دولت اصلاحات در روند جهانی برایت در سال ۸۴ مهیا کرده و به همراه ۱۵ میلیارد دلار ذخیره ارزی ناقابل تحویل شما داده بود، دوباره در سال ۹۶ احیا شده و آماده حضور شما بزرگوار برای پرداخت یارانه ۲۵۰ هزارتومانی است (البته اگر این بار مسئولان بپذیرند).
ما هم آمادهایم تا باشما در سال ۹۶خود را بیازمایم (از شورای محترم نگهبان استدعا داریم صلاحیت شما را تایید کند تا توجیهی برای آینده نداشته باشی) خدا را چه دیدی شاید باز شما با آن شعارهای احساسی و این بار با یارانه ۲۵۰هزار تومانی آرای بخشی از ملت عزیز ما را گرفتی و فقر را ریشه کن نمودی! خوبی دموکراسی همینه که گاهی شعارها جای واقعیتها را میگیرد و ما هم مجبوریم، بپذیریم. به هرحال با آغوش باز آمدنت را انتظار میکشیم، تنها پیشنهادی که داریم این است که باز ما را هرچه خواستی خطاب نکنی، چون صبر و تحمل ما زیاد بوده زیادتر شده، با جمله ای از روسو مقدمت را گرامیمیداریم، که مخالف اندیشه شما هستم اما حاضرم جانم را فدای آزادی تو کنم ، وعده ما انتخابات سال ۹۶.
/رضا بژکول