اختصاصی همای گیلان: در شرایطی که نام گذاری سال توسط رهبر«حمایت از تولید ملی» است ٬کار دست اندر کاران تولید به مراتبط سخت تر شده است.محصول چای ٬هم برای مردم این مرز وبوم نوستالوژی است هم مایه ی معیشت.
چای تنها محصول کشاورزی در جهان است که یک بار کشت می شود بعد از چهار سال به توجیه اقتصادی می رسد و نزدیک به صد سال( در شرایط مطلوب) می توان از آن بهره برداری کرد.
این محصول تا کمتر از بیست سال پیش یکی از محصولات استراتژیک گیلان بوده بطوریکه حدود نیمی از خانوار گیلان در دوران مدیدی بصورت مستقیم از این ارتزاق می کردند و کشاورز و بازاری از وضعیت چای کاملا راضی بودند.
تا آنکه پانزده سال پیش سازمان مستقل چای کشور که متولی خرید برگ سبز بود و در کنار آن پژوهشکده چای زیر نظر سازمان چای کشور در امر کشت نهال و وزارت بازرگانی در خرید و فروش اختلاط و صادرات این محصول مشغول بودند منحل گردید.(که دوران شکوفایی این صنعت را با رضایت کامل چایکاران سالها در کارنامه خود داشتند) .از پانزده سال پیش و بر اساس برنامه ریزی نادرست و دست های پنهان با اجرای طرح ناپخته اصلاح ساختار چای و انحلال سازمان چای کشور در حقیقت چای و چایکاری به خاک سیاه نشست.
در طول حدود پنج سال انحلال سازمان چای ٬خرید برگ سبز و بازرگانی آن به سازمان سپرده شده که هرچند کشاورزان دوران خوبی سپری کردند اما بعلت عدم وجود نیروی متفکر و سوءاستفاده مدیران در سازمان تعاون روستایی در امر تجارت و سوءاستفاده بعضی مسولین رده بالا در صدور حواله برای واردات چای خارجی ، بخش اعظمی از چای داخلی در انبارها ماند و اکنون چای سنواتی ٬ مدتهاست گریبانگیر صنعت چای کشور است
بعد از سالها و یک دوره ناموفق خرید برگ سبزچای توسط تعاون روستایی و دخالت افراد غیر متخصص در این صنعت چای بیشتر به قهقرا رفت بطوریکه بعد از ده سال بسیاری از انبارهای تعاون روستایی از چای خشک بعنوان چای سنواتی پر بوده و معضلی بزرگ گریبانگر صنعتگران این صنعت هم بعنوان تهدید از خیانت بعضی عوامل بعضا دولتی چای خشک فاسد وارد بازار شده که ابتدا سلامت جامعه را به خطر می اندازد.
بعد از انحلال سازمان چای ، پژوهشکده چای بعنوان فرزندی ناخواسته در خدمت سازمان تحقیقات کشاورزی کشور قرار گرفت با تمام امکاناتش ، پژوهشکده چای که زمانی روزانه میلیونها نهال را به کشاورزان میداد بعد سالها بعنوان سازمان عریض وطویلی بدون خاصیت، میلیاردها بودجه صرف آن شده و هیچ کدام از متولیان صنعت چای حاضر به استفاده از کارشناسان ارزشمند آن نبودند.
و اکنون با وجود نیرو و امکانات در سالهای اخیر قادر به کشت نهال حتی در حد چند ده هزار نبوده فقط از دو سال پیش طرحی در قالب فروش علم به بخش خصوصی کارخانه چای پژوهشکده چای در اختیار شرکتی به مدت ده سال قرار گرفت و با پشتوانه و اعتبار پژوهشکده نسبت به تولید چای ارگانیک اقدام کرد که در پخش چای ارگانیک که تقریبا قیمتی سه برابر قیمت چای خشک معمولی بوده چای خشک بعنوان چای ارگانیک روانه بازار شد.
اما آقای دکتر پاداشت پژوهشکده چای به عنوان یک مرکز خنثی روزگذرانی میکند و مسئولین پژوهشکده در چند ماه اخیر ادعا کرده بودند که چهار کلون به جامعه چایکاری معرفی کرده اند که اگر به گفته خودشان پروسه کشت این بوته ها انجام گیرد برای اصلاح فقط یک درصد باغات موجود ،چیزی در حدود بیست سال وقت می برد در حالیکه عمر تقریبا بوته های چای ایران حداکثر تا سی سال آینده پایان می پذیرد و بوته های موجود برای کشاورز بصرفه نبوده ٬ خود بخود رها میشوند.
آقای دکتر پاداشت نقطه تأسف بار این پژوهشکده این بود که پژوهشکده چای کشور با تمام ادعای خبره بودن ٬دو سال پیش در قسمتی از محوطه کاشف السلطنه با همکاری شهرداری لاهیجان در اقدامی عجیب به کشت نهالی از نوع امید بخش بصورت قلمه پرداخت که نه تنها نهالها بلکه حتی محل کشت از نظر خاک در حد سواد یک چایکار تجربی هم قابل کشت چای نبوده و بعد از دو سال حتی یک بوته چای هم رشد نکرد.
اما این تمام قضایا نبود ودلخوری اهالی این صنعت در آنجا تکمیل شد که این پژوهشکده به گود بردای محلی دیگر در محوطه قبر کاشف السلطنه از نوع خاک رس برای کشت نهال چای اقدام نمود که حتی خود کشاورز هم میداند این خاک برای کشت چای مناسب نیست و در کاری عجیب تر بجای کشت نهال٬ از بوته های چندین ساله استفاده شدکه نه گودبرداری نه کشت بوته و نه خاکی که ریختند مورد تایید نه تنها کارشناسان خبره بلکه حتی چایکاران هم نیست
اما سوال اینجاست اگر کلون برای استفاده چایکاروجود دارد چرا از همین نهالها استفاده نشد تا مشت نمونه خروار باشد و تسلی خاطری برای چایکاران ؟
آقای دکتر بر شما هیچ خرده ای نیست. نیازبه معرفیتان نیست چرا که حضور چند ساله تان در کسوت استادی دانشگاه و کارهای ماندگارتان در ایستگاه تحقیقات گل و گیاهان زینتی (اهلی کردن سوسن چلچراغ )و حمایت جانانه تان در ملی نگه داشتن این ایستگاه موید توانمندی وصداقت شماست اما انتظار داریم مشکلات پژوهشکده چای حل گردد پس بر ما هم خرده نگیرید که «هنوز در ابتدای کار هستم در این مدت کم چه می توانم بکنم ؟» هرچند این معضل مربوط به شما نیست اما عنوان می کنم وجود سازمانهای متعدد ٬ بزرگترین معضل صنعت چای امروز بوده و هر کدام ساز خودشان را میزنند که اگر در کارشان موفق بودند اکنون پژوهشکده چای بعنوان یک مرکز بی خاصیت معرفی نمیشد! و سازمان چای بر خلاف وعده و حضورش هنوز بعد از چند ماه نتوانسته بعضی کارخانه داران را مجاب کند که پول چایکار را به موقع بپردازند که شنیده ها حاکیست سازمان چای کشور نزدیک دویست میلیارد تومان علاوه بر سهم خود از دولت استقراض کرده تا بدهی کارخانه دار را بپردازد ، کارخانه داری که در حقیقت برای رئیس سازمان چای تعیین تکلیف می کند!
اگر معتقدیم که صنعت چای وضعیت مناسبی ندارد سهم پژوهشکده چای در این افول چقدر است؟
پژوهشکده چای در طول بیست سال گذشته حتی یک نیروی کارشناس و کارمند و یا کارگر جذب نکرده است این در حالیست در تمام هفت ایستگاه تحقیقاتی وابسته به پژوهشکده چای در گیلان و مازندران به دلیل کمبود نیروی حفاظت ٬بسیاری از اموال دولت به سرقت رفته آیا اینها کم کاری های پژوهشکده چای کشور نیست؟
تا چهار سال آینده نزدیک به ۹۰ درصد نیروهای کارشناس و خبره پژوهشکده چای بازنشست می شوند و سیاست سازمان تحقیقات این بوده که فقط به جذب نیروی هیات علمی اقدام و به کارهای آزمایشگاهی بسنده کنند و درچارت سازمانی هم قید شده « جذب هیات های علمی با دو تا سه برابر حقوق یک کارشناس» !!!!سوال اینجاست هیات های علمی موجودچه گلی به سر چای زده اند که دنبال افزایش هیات علمی هستیم ؟
تمام ایستگاههای پژوهشکده چای به مخروبه مبدل شدند که تا چند سال آینده مانند فرش گیلان الکتریک رشت مطمئنا با رانت خواری به یک دهم قیمت به نورچشمی ها واگذار خواهد شد. در حالی که هر کدام از ایستگاه ها توانایی ایجاد شغل و نیروی کارگر و کارشناس بیشتر از پنجاه نفر را دارند.
متاسفانه سیاست سازمان تحقیقات کشاورزی کشور حذف تحقیقات عملی و روی آوردن به تحقیقات آزمایشگاهی است که بی شک هیچ کاربردی برای کشاورزندارد و این مسئله در طول بیست سال اخیر به اثبات رسیده است.
اما معضلات بزرگ صنعت چای خصوصا پژوهشکده چای کشور و راهکارهای آن :
_پژوهشکده چای سالهاست که بعنوان سازمانی بی خاصیت میلیاردها بودجه دولت را می بلعد بدون اینکه خاصیتی برای کشاورز داشته باشد و سالهاست مدیران بالادست آن با آمارهای قشنگ بدون هیچگونه خروجی مثبتی روزگار میگذرانند.
_هفت ایستگاه وابسته به پژوهشکده چای سالهاست به دلیل عدم داشتن نیروی کاری و حتی حفاظتی به مخروبه هایی تبدیل شده اندکه بسیاری از وسایل و اموال آن هابه دلیل کمبود نیروی نگهبانی به سرقت رفته است.
_ هربار که از مسولین پژوهشکده از آینده پژوهشکده چای سوال میشود مانور به جذب ۶۰ هیات علمی می دهند که حتی حضور نزدیک ۱۵ هیات علمی کنونی در پژوهشکده چای بدون هیچ خروجی مثبتی با حقوقهای نجومی- که هر ساله به چند طرح بی معنی و جلسات فاقد کاربردخلاصه میشود – جای تامل دارد !!
_حداکثر پنج سال آینده بیشتر از ۹۰ درصد کارکنان پژوهشکده بازنشست شده و آینده ی مبهمی در انتظار این سازمان می باشد.
در حال حاضر اگه یک کشاورز بخواهد باغ خود را اصلاح یا آباد کند پژوهشکده چای حتی قادر نیست حتی یک هکتار باغ را تامین کند و هربار که سوال میشود با این جواب مواجه میشویم که وظیفه سازمانی ما تکثیر نهال نیست !!!!
وجود چندین سازمان همسو در زمینه چای بدون کوچکترین رابطه حسنه ای با همدیگر ٬ که هر کدام بدون در نظر گرفتن نیاز کشاورز و حمایتش ساز خودشان رامیزنند که تجمیع تمامی سازمانها و مراکز و ایجاد یک سازمان مستقل مثل سازمان چای و زیر مجموعه قرار دادن آنها بعنوان معاونت ها شاید بهترین را ه حل این معضل باشد چراکه در سالهای نه چندان دور ثابت شده وجود یک مجموعه مستقل با زیر مجموعه های متمرکز دوران طلایی چای را به ارمغان آورده بود.
علی علی پور نیاول مدیر مسئول پایگاه خبری و هفته نامه همای گیلان