چاپ مطلب چاپ مطلب

ادبیات و همه ی اِعجاز آن/جلال میرزاآقایی


اختصاصی همای گیلان/مرادم رشته ی تحصیلی زبان و ادبیات فارسی ی دانشگاهی مانند آنچه که شبیه ی رشته های پزشکی و مهندسی ، تصور می رود ، نیست ، بلکه مغروق و استیلا یافتن بر همه ی رمز و رموز و زیبایی های نهفته در اقیانوس ادبی و هنری و اعجاز تاریخ ادبیات می باشد که هر کسی می تواند قصد آن کند بشرطیکه از دریای عشق و آرزو و تمنای وصالش ، سالها عمرش را سپری کند و متاسفانه این راه ، مشتاقانی اندک دارد .
ادبیات روح زنده و بالنده ی اسرار گویش و نمایش زیبایی های نهفته در هر زبانی می باشد و آنچه که هر نگارشی را اعجاز می بخشد ، داشتن و توانستن در بکار گیری همه ی اسرار دلنشین نهفته در زبان و تاریخ آن و استیلا بر چارچوب های بحور عروضی و ایهام ها و رعایت وحدت رویه ی در چیدمان کلمات و جملات و ساختن متنی که خوانتده و مخاطب را به سرور و سیر در معانی ببرد .
متنهای ادبی و فلسفی و سیاسی و هنری و فرهنگی اگر و اگر غسل به آب روان و روانی اعجاز و زیبایی اسرار زبان ِ ادبیات شوند ، منزّه ی تاریخی شوند و همیشه ماندگار و شیرین در کام و زیر هر زبانی(اینجا به معنی عضوی از بدن ).

یکی از دلایل اشتیاق برای خواندن کتابهای مرحوم شریعتی و دکتر سروش ، فارغ از مفاهیم جامعه شناسی و فلسفی ، تسلط بر اعجاز و رموز زیبایی نهفته در ادبیات زبان فارسی می باشد که این بزرگان به آن دسته یافته اند .
اگر بخواهیم زبان طبیعت و هر آنچه که آنرا زیبا می کند مانند آواز پرندگان و چهچه ی بلبلان و اسرار جغد و مجعد گیسوی هد هد را ترجمه کرده ، ابزاری بجز اعجاز زیبایی های نهفته در ادبیات ، نداریم .
ادبیات ، عشق و اسرار هر نوع شیدایی و ارتباط روحی و روانی ی عاشقان را به جلوه اعجاز ، هنری کرده و بدون ادبیات ، شیدایی ها و ایثار ها و قربانیان مسلخ عشق ، بی مایه و پایه و لطافت و عمق و ظرافت ژرفنای آن ، عبث و بیهوده میشود .ظرافت و زیبایی ی عشق ِلیلی مجنون و فرهاد و شیرین و …مدیون تسلط بر اعجاز و اسرار زیبایی زبان و ادبیاتی بود که نظامی گنجوی، بدان دست یافته بود .
حماسه ها و رشادت ها و ایثار های جان و نفرت از چوبه های دار و فریاد های فرو خفته در گلوی تاریخ مانند فرخی یزدی ها و نسیم شمال و حتی طنز های هزار نکته ی ایرج میرزا و ..فقط و فقط به یمن ادبیات میسر بود و بس که بر تارک تاریخ نشستند و تقریبا می توان گفت که در حیات عاری از ادبیات ، عشق ها و زیبایی ها شبیه به آنچه که مایه ی ارضای حیوانی میشود ، بیشتر نیست .
ادبیات برای آنانیکه به حرکت و دینامیک مسئولانه ی حرکت ، اعتقاد و اعتباری قائل نیستند ، چیزی برای گفتن ندارد ولی برای کسانیکه می خواهند از پوسته ی پلشتی ها و زشتی ها و از سطح به عمق حرکت کنند ، زبانی مکتوب و روانی مطلوب دارد و استیلا بر رموز ادبیات ، جامعه ی خو کرده به کری و لالی را در مسیری قرار می دهد که بیشتر بگوید ، اما کمتر حرف بزند .سخن های ناپخته و بی بهره گی از تمدن ، خامی ی اندیشه در بیان شور و شوق و شیدایی ،ترس از ناشناخته ها ، ارضای صِرف شهوت مال و نام و عنوان و قیصر و قیصریه به تملک داشتن و همه و همه در فقدان ادبیات ، ظهور و بروز می یابند .
داشتن روح ادبی و ادبیات فاخر ، ضمیر قدسی ی عالم خلقت می باشد که کالبد بی جان را معنی و مفهوم می بخشد و اعجاز خلقت ، بجز اعجاز زبان آن نیست و بدون ادبیات ، هنر عاجز از واگویی اسرار هستی میشود و به همین دلیل آنانکه روح و روان به اسرار عارفانه و مستانه بردند ، زبانی دیگر و ادبیاتی دیگر دارند و قوم آغشته بر زشتی ها و پلشتی ها ، عاجز از درک اعجاز این زبان و این ادبیات می باشند و حتی ، آنرا به صنم و سُخره و سنگ و سفال ، می گرفتند ، از پیامبر عشق و صلح و آزادی تا شمس تبریز و مولانا و حافظ و عطار که همگی تکفیر ِ قوم خویش بودند و اینک عبرت تاریخ .

جلال میرزاآقایی

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

ایران در میان سه زیست‌ دیجیتال محمد پور خوش سعادت

ایران در میان سه زیست‌ دیجیتال محمد پور خوش سعادت در عصر پلتفرم، جامعه ایران …