چاپ مطلب چاپ مطلب

ازدواج سفید فارغ از ارزش گذاری …./علی دادخواه


اختصاصی همای گیلان: بیائید با هم شفاف باشیم، همه چیز برای ما روشن است.این دروغ گویی دسته جمعی ، این انکار طولانی باید جایی آشکار شود.” ما تنها شده ایم “! می پرسید چرا ؟ پاسخ مشخص است : رشد روز افزون آمار طلاق در کنار روایت های کتمان شده جدایی های عاطفی ، افزایش سن ازدواج و کاهش سن بلوغ، شیوع انواع مجعول از رابطه های سفید یا روابط موازی با ازدواج همه اینها نشان می دهد ما تنها شده ایم و زن و مرد ایرانی دیگر نمی توانند کنار هم و در غالب یک خانواده باشند.استفاده از عنوان ” زوال خانواده ایرانی ” در اینجا شاید بتواند چنین مفهومی را به ذهن شما متواتر کند‌.ما شاهد یک شهوترانی عمومی و یک ابتذال اخلاقی هستیم.تجاوز به کودکان و یا هتک حرمت های اخلاقی در مدارس ما شاید مواردی از نشانه های این بیماری خطرناک باشد ‌.علائمی که خود نشاندهنده زوال ارزش ها در یک‌جامعه و طلیعه فروپاشی نظام های سنتی آن است و می تواند یک انقلاب و یا دست کم یکی از نشانه های انقلابی قریب الوقوع باشد.می پرسید دلیل این زوال اخلاقی چیست ؟ من می گویم ” پوچی ” که هم دلیل آنست و هم نتیجه آن.و انسان فاقد معنا در جهان امروزی با این بیماری خطرناک و بس کشنده دست به گریبان است.باز می پرسید نشانه این پوچی چیست؟ من به شما می گویم رشد روزافزون خودکشی در بین نوجوانان و جوانان ما.ودر غالب بزرگتر فرد گرایی مفرط و فرار ما از مسئولیت پذیری اجتماعی و میل به تغییر در جامعه ‌.برای ما گذشته سیاه ، حال پر از ناخرسندی و آینده مبتنی بر ابهام و اضطراب است .ما رؤیاهایمان را از دست داده ایم .ما روح زندگی را ترک گفته ایم.و برای همین است که اصلا شاد نیستیم.

ازدواج سفید چیست ؟ یک اسم برای اشاره به مفهومی.در وجه لکانی( فیلسوف ،روانشناس و پزشک فرانسوی ) یک نماد.نمادی برای اشاره به یک فقدان بزرگ .من نمی دانم چه کسی و کجا برای اولین بار از واژه” سفید ” برای این نوع همباشی استفاده کرده است ولی هر چه که هست من ازدواج سفید را چالش خانواده ایرانی می دانم.
اشتباه نکنید من ابدا ایدئولوژیک و یا سیاسی بحث نمی کنم .همباشی که ما در ایران بعنوان ” ازدواج سفید ” می شناسیم و روز به روز در حال تزاید است و البته که همه ما آنرا نادیده می گیریم تا از میزان اضطراب و بی برنامه گی خود در برابر آن بکاهیم می تواند مبتنی بر یک اصل باشد : مسئولیت پذیری در هیچ چیز و منفعت گرایی در همه چیز.

مرد و زنی که وارد این قرار داد غیر رسمی می شوند فارغ از طبقه اجتماعی و یا نوع ارزش ها و یا حتی گذشته و‌حال آنان ، این‌نوع همباشی را تنها بخاطر فرار از مسئولیت های سنگین ازدواج دائمی می پذیرند.رابطه ای لذت مندانه که می تواند منافع زیادی داشته باشد .در وجه غربی آن زمانی می توانست موجب اخذ پناهندگی در کشوری اروپایی مانند فرانسه شود و در کشور ما بی هیچ دغدغه انواع وظایف مطروح در عناوین همسری می تواند ارضا کننده نیازهای اولیه افراد گردد.و من بخاطر همین می گویم این نوع همباشی سفید است مانند یک کاغذ .مانند دیکته ای که هرگز نوشته نمی شود پس غلط هم‌ندارد.زیرا مسئولیتی برای آن تعریف نشده، تا نتیجه ای برای آن مترتب گردد.رابطه ای مجعول که مورد استقبال و‌حمایت جامعه نیست. قوانین ارث و نفقه و‌مهریه بر آن تعلق نمی گیرد و البته که پر از اضطراب است .زیرا دو نفری که با هم زندگی اینچنینی را می آغازند هیچ نوع پاسخگویی نسبت به آینده هم ندارند.اصلا در جامعه ای که تعهد همسران رسمی چندان محلی از اعراب ندارد دیگر کار به این روابط نمی رسد.راحتتر بگویم یکی از دلایل شیوع این نوع همباشی ها همان عدم تعهد پذیری همسران در ازدواج های رسمی است.

اینکه من‌از عنوان چالش خانواده ایرانی صحبت کردم نباید دال براین باشد که‌من‌سویه گذاری اخلاقی یا ارزش گذاری برای این‌نوع همباشی دارم .خیر! ازدواج سفید خود یک علامت یا یک نماد است .مسئولیت گریزی که در این‌نوع ازدواج وجود دارد درست در تقابل با شناسه های سنتی مطرح در مورد یک انسان ایرانی است، بعنوان مردی که مسئول و همه کاره‌خانواده است ( هم در خانواده پدر سالار و‌هم بعدا مرد سالار) و یا بعنوان زنی که مسئول افزایش نسل است و‌کارکرد مادری و همسری در یک رابطه زناشویی از او انتظار می رود .حالا ما به جایی رسیده ایم که دختر و پسر ما دیگر این نقش ها را نمی پذیرد.دختر ما خود را دیگر در باردار شدن و تزاید نسل و نقش مادری تعریف نمی کند همانطور که پسر ما هم دیگر نقش خود را بعنوان پدر و یکی از عوامل تولید مثل نمی پذیرد.یعنی نظام فرزندآوری بعنوان یکی از انگیزه های قوی ازدواج در ایران مورد چالش واقع شده است.خب ! اینکه این خوب است یا بد ، نیاز به بحث های دامنه دار بسیاری دارد و البته که خوبی و بدی نمی تواند موضوع بحث و کمک کننده در تبیین این ماجرا باشد ولی در کشوری که همه راهها برای بروز افراد بسته شده و انسانیت و استعدادهای او به هیچ انگاشته می شود مسلم است که افراد به مقاومت های منفی اینچنینی خواسته و‌ناخواسته روی بیاورند و بخواهنداراده خود را بر اراده ارزش های رسمی جامعه غلبه دهند.
باری! اینکه دیگرانی پیدا شوند که بر مبنای ارزش گذاری اخلاقی با این نوع مجعول همباشی مواجه شوند در حالیکه هیچ تحقیق دامنه داری در مورد علل و نتایج آن صورت نگرفته این نکته اساسی را مورد غفلت قرار می دهند که در ازدواج های رسمی هم قیود اخلاقی و حتی حقوقی زیرپا گذاشته شده و شیوع روابط موازی با ازدواج محکمترین علت این مدعاست.از طرفی نباید نادیده بگیریم که پدیده ازدواج سفید را باید در غالب خود سنجید و ذهنی بحث کردن در مورد این پدیده خود راهزن گزاره های صدق خواهد بود که ما را به نتایج درست دلیل کنند.ما هنوز نمی دانیم کدام طبقه اجتماعی بیشتر تمایل به این‌نوع رابطه دارد، هر چند یافته های پراکنده فلش ها را بسوی طبقه متوسط شهری باز می گرداند .ما هنوز به انگیزه های افراد برای ورود به این رابطه واقف نیستیم ، اینکه فکر کنیم با مشتی انسان کژ تاب و بدرفتار و‌نابهنجار طرف حساب هستیم تنها به جهالت عمومی ما دامن می زند ، هر چند مسیولیت گریزی نشانه غالب و دلیل این‌نوع همباشی باشد ولی همین مسئولیت ناشناسی هم باز باید تعریف شود.زیرا نقش های افراد در جامعه در حال تغییر بوده و تصوری که افراد از خود در غالب این نقش ها دارند هم در حال تغییر است.از این نکته هم نباید غافل شد که ما در فضای مدرنیته نفس می کشیم و بشدت متاثر از آن هستیم.و مدرنیته با امر دائمی در تضاد است و اصولا آنرا می توان با هر نسبی و‌موقتی همدل دانست و از همین روست که ازدواج سنتی درست بدلیل دائمی بودن آن دیگر محل توجه نیست.

ما نمی توانیم این نکته اساسی را نادیده بگیریم که یک سوی این رابطه زنان هستند ، اینکه این زنان از کدام طبقه اجتماعی هستند خودش خیلی مهم است ولی اصل اساسی که باید مد نظر قرار بگیرد این است که این زنان آگاهانه وارد این رابطه می شوند و این خود یک مسئله اساسی است.وجه مهم این گزاره آنست که این زنان مناسبات قدرت سنتی حاکم بر خانواده را نمی پذیرند و خود بعنوان یک کنش گر فعال دست به انتخاب می زنند.حالا چه چیزی به زنان این قدرت انتخاب را داده است؟ مسلما استقلال مالی .ما در دوره کنونی با زنانی مواجه هستیم که در طی تاریخ معاصر ما خاص محسوب می شوند. زنانی دارای تحصیلات عالیه، مدیر یک مجموعه که چندین و چند کارگر و کارمند زیر دست خود دارند و دارای استقلال مالی قابل تامل.خب ! برای این زنان دیگر نمی توان خانواده ای را پیشنهاد کرد که مرد نظام مالی و اخلاقی و همه چیز آنرا تعریف می کند.در حقیقت سرمایه به این زنان قدرت بخشیده است و حق انتخاب داده است.این چیزیست که جامعه ما و حاکمان ما و مبلغان مذهبی ما نمی خواهند که ببینند‌.خب ! اگر یکطرف ازدواج سفید یک همچین زنانی باشند دیگر گزاره های حقوقی و مالی والبته که اخلاقی محلی از اعراب ندارد.زیرا آنها نیازی به چنین حمایتی ندارند.و این خود یعنی زوال خانواده ایرانی به شکل سنتی آن برای همیشه. بخصوص آنکه تعداد این زنان در حال افزایش است و‌می توانند مدل خوبی برای دیگر همجنسان خود باشند.زیرا این نوع همباشی ظاهرا دموکراتیک تر و آزادانه تر است و افراد تنها بر اساس شایستگی های خود می توانند عرض اندام کنند ونه قالب های کهن سنتی و نظام اتوریته وار پیشین که اجازه انواع ازدواج را به مرد داده و تعدد زوجات او را تضمین می کند.به عبارت دیگر هنجارهای فرهنگی ما و نظام اخلاقی سنتی ما و‌حتی نظام حقوقی ما در زمینه خانواده خودش مورد پرسش اساسی است ودر مواجه با این‌نوع رابطه دارای ناکارآمدی جدی است.زیرا خود این نظامها مبتنی بر مناسبات قدرت بوده که همه نوع اختیار را به یک جنس یعنی مرد تفویض کرده است و زن تنها در قبال وظایفی که بر عهده‌خود دارد و انجام می دهد دارای حقوقی است.
البته اگر در سوی دیگر این رابطه زنانی باشند که در جستجوی امنیت و‌حمایت بسوی این نوع همباشی متمایل می شوند و دارای استقلال مالی یا هویت اجتماعی مشخص نیستند این خود بسیار آسیب راست و اینجاست که من از یک نگرانی فزاینده برخوردارم و در مطلع یادداشت به آن اشاره کردم.زیرا بر خلاف نمونه غربی این نوع همباشی که ما در ایران آنرا ازدواج سفید می نامیم این نمونه داخلی ابدا مورد حمایت های حقوقی نیست.و اگر زنی از این رابطه خارج شود دچار انواع مصائب قانونی برای پیگیری حقوق خود می گردد در حالیکه در نوع غربی آن اولا مناسبات جنسی بین زن و مرد وجود ندارد ( و این چیزیست که ما یه اشتباه آنرا دریافت کرده ایم ) و دوما زن و مرد پس از خروج از این رابطه می توانند حقوق خود را پیگیری کنند.

#علی_دادخواه

 

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

با خرید یک ملک توسط مدیریت شهری ظرفیت فضای پارکینگ امیرمؤمن لاهیجان افزایش یافت

با خرید یک ملک توسط مدیریت شهری ظرفیت فضای پارکینگ امیرمؤمن لاهیجان افزایش یافت با …