ازمجاهدت ها تا تاسیس هیات عزاداری و موسسه خیریه حاج احمدشیخ شعربافان

اختصاصی همای گیلان:خاطرات، آرشیوبه جا مانده ازما انسانها ست که بیان آن برای خود راوی گاه باغرور،و زمانی  باافسوس همراه می باشد.خاطرات دفاع مقدس علاوه برغرور حماسی که در خوددارد.می توانددرسی باشدبرای حال و آینده که ایران اسلامی چگونه یک تنه درمقابل جهان ایستادگی کرد.با پیشرفت تکنولوژی و فراهم شدن عرصه مجازی ورسانه های گروهی راحت تر می توان از مجاهدت رزمندگان این مرز وبوم آگاه شد.هرچندفاصله انسانهای آن زمان با امروز درک موضوع را برای خواننده ونسل جدید کمی سخت کرده است اما نمی توانداز واقعیات های تاریخ چشم پوشی کرد.تاریخ ابتدای حکومت جمهوری ایران اسلامی جنگ بودومجاهدت وصداقت.رقیب ماتابه دندان مسلح بودحمایت دنیا را داشت.

امادر کشور ما غیرت بود وعشق که دیدیم چه سرانجامی باشکوهی برای ملت ایران رقم زد. جغرافیایی که در عین غم انگیزی ، خود ابستن تاریخی سراسرشکوه وافتخاربود.با بیان این سطورگفتگویی با حاج احمد شیخ شعربافان از جانبازان هشت سال دفاع مقدس و از موکب داران کربلای معلی و هیئت داران مستقر در کربلاگفتگویی به صورت پرسش وپاسخ ترتیب داده ایم که با هم این گفتگورا می خوانیم:

س:لطفا ضمن معرفی ، از دوران کودگی خود برای ما بگویید؟

ج:احمد شیخ شعر بافان هستم از خادمین نظام واز سربازان ملت و ولایت از سن ۶ الی ۷ سالگی عاشق علم و علم کشی و بیرق امام حسین و حضرت عباس بودم. من در خانواده بسیار ضعیفی که حتی کسی تصور آن را هم نمی‌کند بزرگ شدم پدرم کاسب پنیر بود و مادرم مباشر باغ، که اگر روزی کار نمیکردند آن روز ما غذا نداشتیم. مادرم شیر زن بودو پدرم مرد دلیر ، متدین ، معتقد و مومن. در محله شعربافان کوچه ای به نام شیخ وجود دارد که طبق روایاتی که سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده علت نامگذاری ،به پدربزرگم برمیگردد که پیاده به کربلا میرفت و مردم لقب شیخ را به وی نسبت می دادند.

به سردخانه رفتم اما قسمتم شهادت نبود

بعدها به جبهه های جنگ اعزام شدم درسن ۱۴سالگی دوره آموزش سپاه درشصت کلاه گرگان را پشت سرگذاشتم.بعدها به سپاه چالوس مرکز آموزش المهدی و آنگاه به  منجیل رفتم و دوره آموزش تخصصی را سپری کردم  ودر نهایت عازم جبهه جنگ شدم.تاسرد خانه رفتم اماقسمتم شهادت نبود۳ الی ۴ ماه از حضورم در جبهه گذشته بود که با” سعید نان خشکی” پادگان شهید رجایی رامسر را تحویل گرفتیم. امامجددا به جبهه برگشتم و در عملیات رمضان مجروح ، تیربه سرم اصابت کرد و جانباز شدم. با همان شرایط ۲۴ الی ۴۸ ساعت در خاک عراق بودم تا اینکه به ایران منتقل شدم.

همه فکر می کردند به شهادت رسیده ام . از سوار کردن من به هلی کوپترممانعت شد اما “اسماعیل گوهری” آرپیجی را به سمت هلی کوپتر گرفت و تهدید کرد که اگر شیخ  را سوار نکنید هلی کوپتر را منفجر می کند در نهایت به بیمارستان دزفول منتقل شدم درآنجا هم خبراز شهادت من دادند ومرابه سردخانه بردندودر زمانی که یک شهید دیگر را در سردخانه می‌گذاشتند متوجه شدند که من زنده هستم.

طبق رسمی که بین بچه‌های جبهه بود زمانی که کسی مجروح  یا شهید می‌شد هم رزم مجبور به همراهی آن شخص می شد “اسماعیل گوهری”برحسب همین قرار مرا به بیمارستان دزفول  برد.زنده بودنم را مدیون این هم رزمم می باشم.

س:ایاکسی از هم رزمان شما در این عملیات شهیدهم شدند؟

ج:شهید داوود قنبری و شهیدحسن نوروزی از محله غریب آباد لاهیجان با هم اعزام شدیم زمانی که اینها شهید شدن خانواده من هم فکر می کردند من شهید شده ام کسی از من خبری نداشت بعد بنیاد تعاون سپاه فهمید که من در بیمارستانی در دزفول بستری هستم.بعد به بیمارستان ساسان تهران منتقل شدم و دست و پای راستم فلج شده بود به طوری که  حتی امور شخصی خود را هم نمی توانستم انجام دهم . مادر خدابیامرزم با دیدن وضعیت من خیلی ناراحت شد.چون من بسیار پر جنب و جوش و شلوغ بودم وطاقت نداشت من را با این وضع ببیند.با انجام  ۶ الی ۷ ماه فیزیوتراپی کم کم بهتر شدم و راه افتادم. جاداره از برادر بزرگم حاج نقی شعربافان که هم اکنون عضوشورای این شهر است  ، دیگراعضای خانوادم ، بنیادتعاون سپاه و از پزشکان حاذق  تشکر کنم که خیلی برای من زحمت کشیدند .

س:کمی از رشادت های جنگ وجبهه برای خوانندگان ما بگویید؟

ج:آن زمان لقب شکارچی تانک در دسته به من داده شد کارم  اطلاعات عملیات بود که وظیفه زدن تانک های دشمن را برعهده داشتم. ازدواج کردم و به تهران رفتم سال ۶۵ یا ۶۴ به عنوان یک نیروی پشتیبانی در سپاه تهران مشغول و دوباره عازم جبهه‌های جنگ شدم .در کل حدود ۱۰ الی ۱۵ بار به جبهه رفتم  و حدود ۸۰ ماه  حضور در جبهه دارم. بعضی ها خیال می کنند من اصلا جبهه نرفته  یا جانباز نیستم چون به غیرازیک بار،همیشه ازتهران اعزام شدم. در ۶۳ خاتم ،۱۰ سیدالشهدا و سپاه حضرت رسول و لشکر ۶ ویژه تکاوری  سپاه حضور داشتم  که آن زمان فرماندهی آن را  احمدی‌نژاد و مقصودی برعهده داشتند. به پیشنهاد یکی از دوستانم وارد بیت هاشمی رفسنجانی شدم وحدود ۲۰ سال در خدمت خاندان بزرگ هاشمی رفسنجانی بودم.هاشمی عمود انقلاب بود.

مهمترین ویژگی های هاشمی صبرووفاداری به انقلاب بود

س:گفتید۲۰سال درخدمت آیت الله هاشمی رفسنجانی بودیدازخاطرات آن زمان برای مان بگویید؟

ج:آیت الله هاشمی انسانی متواضع ،متقی ،خوب، مومن ،عمود خیمه نظام بودند. هرچه در موردش می گویند از نظر من دروغ است علاقه زیادی امام به هاشمی داشت  ومی گفت هاشمی زنده باشد یعنی نهضت زنده است یعنی اسلام زنده است نظر امام راجع به هاشمی همین بود نه من نمی توانم این نظر را برگردانم و نه کس دیگر. هاشمی بزرگ مردبود با تهمت ها ی ناروایی که به اوزدند،خانه نشین شداما هیچ وقت از انقلاب روبرنگرداند هاشمی با این حرف ها بزرگ شد و شد هاشمی رفسنجانی.هاشمی دلش با انقلاب بود.در زمان ریاست جمهوری ایت الله خامنه ای وهاشمی رفسنجانی اختلاس نبود. امروز مردم ما هرچه میکشند از دست این سیاسیون و این سیاسی بازیها است  یک سری آدم نااهل و فرصت‌طلب وخائن آمدند‌و در سیاست واردشدند و پدر مردم را درآورد و مملکت را به  اینجا کشاندند. تمام زندگی ،تمام راه و منش هاشمی  خاطره بود.هاشمی مردم را خیلی قبول داشت به امام پایبند بود به انقلاب پایبند بود زیاد اهل جناح بازی نبود خودخواه نبود ولی خود پرورده بود می دانست  چه کار کند چه کسی را کجا بگذارد کار بلد بوداهل  شعار نبود .آقای هاشمی با شعار انقلابی نشده با شعور انقلابی شد. کارهایی که هاشمی برای نظام کرد هیچ کس نکرد جاده ساخت، پل ساخت پتروشیمی راه انداخت، جنگ را فرماندهی کرد.هیچ کدام از رئیس جمهور ها جنگ را فرماندهی نکردند هاشمی این کار را کرد و لقب مرد سازندگی را گرفت .هاشمی مرد بود اگر می خواست به کسی کمک کند در خفا کمک می کرد با هیچکس تعارف نداشت خیلی صریح اللهجه بود فکر سیاسی و اقتصادی بالایی داشت، صبر ایوبی داشت به حرف های مردم با دقت گوش می کردتا زمانی که بود سنگ صبور حضرت خامنه ای بود هاشمی دغدغه مردم و کشور را داشت  عاشق نظام بود .

حاج قاسم  سلیمانی ،شهیدحسین پورشلمانی را  نابغه خطاب می کرد

در آن زمان کشور درشرایط سختی قرار داشت حتی سیم خاردارهم وارد می کرد  اماالان همه چی تولید می‌کنیم و قدرت بلامنازع  منطقه هستیم. مابایدبه جوان ها به شهید احمد کاظمی، شهید تهرانی مقدم _پدر موشکی ایران _افتخار کنیم .شهید حاج قاسم سلیمانی کم کسی نبود، همدانی کمی کسی نبود.حاج قاسم  سلیمانی ،شهیدحسین پورشلمانی را  نابغه خطاب می کرد. خدا بیامرزدش شهید حسین پور شلمانی را ،اونابغه جنگ بود من شاهدقضیه بودم که حاج‌قاسم‌سلیمانی ، برای شهیدحسین پور  خبردار می ایستاد بسیار به او علاقه داشت .در صورتی که تمام دنیا برای حاج قاسم  خبردار ایستادند ولی او حسین پور شلمانی  را نابغه خطاب می‌کرد به هیچکس نابغه نمی گفت به حسین پور شلمانی می‌گفت شما نابغه هستید.

س:کمی از حال روزبعداز جنگ بگویید؟

ج:سال ۸۰ قرار بر تاسیس یک کارخانه داشتم اما زمانی که دیدم تبعاتی برای من دارد و اذیت می شوم این کار را انجام ندادم به سمت کار بیزینس آمدم و تجارت کردم ،پول در بیزنیس وتجارت است نه تولید!

تاسیس هیات عزاداری وموسسه خیریه

از سال ۸۰ با جمعی از دوستان یک هیئت به نام هیئت عزاداران ثارالله لاهیجان محبان حضرت ابوالفضل  ودر سال ۸۵ و ۸۶ موسسه خیریه نیز تاسیس کردیم که مربوط به بیماران دیالیزی سرطانی و کمک به انسانهای بی بضاعت و مستحق بود  که تا کنون در خدمت مردم هستیم. ولی بیشتر علاقه من به انجام کارهای هیئتی می باشد. در کل انسانی هستم که اگر کسی به من بگوید کاری را نمی توانی انجام بدهید باید همان کار را انجام دهم  و به لطف خدا و به اسم خدا آن کار را دنبال می کنم.  به سیدالشهدا قسم همواره من دست امام حسین را پشتم احساس می کنم.بازی های سیاسی مانع ازتوسعه حکومت شد.

س:گفتیدهرچه کشیدیم ازسیاسیون کشیدیم دراین زمینه بیشتر توضیح دهید؟

زمانی که یک بنا ،استاندار می شود یا یک  شاطر یا نانوا فرماندار شود طبعا نمی تواندگرداننده مملکت باشدمتاسفانه امروز دربازی جناحی و سیاسی گیر کردیم اینها همه بازی‌های سیاسی و جناحی است هرچه مملکت کشید از این جناح بازی‌ها و سیاسی بازی‌ها کشید. آیا درزمان رجایی ، زمان  خامنه ای ، زمان هاشمی اینگونه بود؟ اینها در بطن سیاست بودند ولی این کارها را نمی کردند اصلاح طلب و اصولگرا وجود نداشت خط فقط خط ولایت فقیه و خط مقام معظم رهبری بود و جز آن بقیه خط های جناح بندی باطل بود.مردم از فاصله طبقاتی به ستوه آمده‌اند و ذله  شده اند در هر خانه ای تحصیل‌کرده ی بیکار وجود دارد. خانواده برای تحصیل فرزند خود هر کاری می‌کند ولی فرزند فلان مسئول که تلاشی هم نکرده مدیر اداره می‌شود .مردم از فاصله طبقاتی متنفرند .اگرکسی در این مملکت به جناحی وابسته نباشد نمی توان پست و مقامی به دست آورد .ما گیلانی ها در جهنم سبز زندگی می کنیم .فقر ما در زیر بوته های سبز چای پنهان شده است. ما باسوادترین مردم دنیا را داریم با فرهنگ ترین و بهترین در دنیا هستیم. درسیل،زلزله ،کرونا همراه حکومت هستیم  اگر در همین قضیه کرونا همراهی بسیجیان ومردم نبود دولت نمی توانست از پس مشکلات بر آید.همراهی سپاه قابل ستایش است جنگ ،اغتشاش ،ساخت هواپیما همه برای سپاه است برخلاف تصورسپاه کارجهادی می کندتا کارسیاسی!چرا این میزان هجمه در پشت سر سپاه وجود دارد؟ چون سپاه خدمات ارزنده ای انجام داد.

س:به عنوان یک رزمنده که سالها کار اقتصادی می کنید و به کشورهای مختلفی سفر می نمایید مشکلات اقتصادی کشور ناشی از چیست؟

ج:یکی از دلایلی که ،در کشور ما هیچ چیز سرجای خود نیست، استفاده از مدیران سن بالاست  مدیران دولت پیر و فرتوت می باشند باید بروند و جوانها بر روی کار بیایند . کشور نیاز به جوانگرایی دارد کشور نیازمند مدیران جوان و شایسته می باشد.

اگر مدیری یا مسئولی از مقامی کنار گذاشته می‌شود یعنی کارایی ندارد چگونه می تواند در پست دیگر موفق باشد ما هرچی مشقت و مشکل داریم بخاطر این است که حرف به گوش آقایون فرو نمی رود این کشور نیاز به افراد بی کفایت و نوکیسه ندارد مگر وصیت امام این نبود که افراد نالایق و نااهل سرکار نگذاریم  انقلاب را به دست نااهلان نسپاریم  دولت مردان باید در انتخاب مدیران دقت ، حساسیت و نظارت بیشتری داشته باشند .تحریم در زمان جنگ هم بود در کشور ما تفکر بسیجی و جهادی کم رنگ شده  به والله همه مسئولین وام دار شهدا و رزمندگان هستند والغیر .زمانی که مدیری از جای خلع می شود شایسته نیست همین فرد درجای دیگر به عنوان مدیر استفاده گردد.به والله مشکل مردم اینها است.چرا این میزان دزدی و اختلاس می‌شود مردم از بی عدالتی  از تفاوت طبقاتی ناراحتند وگرنه مردم عاشق انقلاب و نظام هستند.

س:اقای شعربافان در بچه گی اهل دعواه ومرافعه بودید چه شد جبهه را انتخاب کردید؟

ج:من پر جنب و جوش و شر و شور بودم ولی مردم آزار نبودم کار خودم را بلد بودم برای همین جبهه را انتخاب کردم  چون طبق ذهنیتی که از امام حسین داشتم که هر جا ظلم  بیداد می کند باید دفاع کرد لذابه جبهه رفتم و شر بودن من بابت عدالت بود من عاشق عدالتم، عاشق جمهوری اسلامی ام و هر کاری که از دستم بربیاید برای نظام انجام می‌دهم چون نظام برای من هزینه کرده است تا دیروز در جبهه جنگ و توپ و تانک حضور داشتند ولی امروزه در جبهه ای کرونا امدم.

اهدای ۹۵۰۰۰ ژل، ماسک به صورت پکیچ  صلواتی بین مردم تمام کشور

س:چه خدماتی درزمان کرونا انجام دادید؟

ج: ما حدوداً ۹۵۰۰۰ ژل، ماسک(خریدودوختن) به صورت پکیچ  صلواتی بین مردم تمام کشور توزیع کرده ام  که ارزش مالی حدود ۴۰۰ میلیون تومان داشت  .

س:لطفا در مورد هیات عزاداری که سالها مسئولیت آن را برعهده دارید توضیح بفرمایید؟

ج:از سال ۸۰ که هیئت را تاسیس کردم اولین نفری بودم در لاهیجان  که گاو و شتر قربانی  نمودم  در ایام محرم ۲۰ رأس گوسفند قربانی وغذای نذری می دادم .این کارتا  سال ۹۲ در لاهیجان تداوم داشت اما بعدها  این کار در کربلا  انجام می گیرد.البته اقدامات این هیات در لاهیجان توسط  برادرم حاج‌علی شعربافان اداره می شود.که در روز عاشورا ۳۰ رأس گوسفند را قربانی کرده و گوشت آن را بین مردم تقسیم می کند.

س: در مورد موکب وهیات خود در کربلابرای ما بگویید

ج: در سال ۱۳۸۰ به پشنهاد دوستانم که از لشکر بدر واز محافظان آیت الله حکیم رحمه الله علیه بودند به کربلا رفتیم و ملکی را خریداری کردیم وساختمانی احداث نمودیم  و هیئت را در اداره اوقاف آنجا به ثبت رساندیم و هر سال پذیرای حدود۲۵۰۰نفراز استانهای گیلان، مازندران وگلستان در کربلا هستیم ضمن انکه پذیرای زائرین از بقیه کشورها مانند پاکستان هند ،چین و آمریکا نیز می باشیم. من  عاشق کسانی هستم که جز حسین جایی ندارد و به قول گفتنی چک‌برگشتی هستند رایگان آنها را به کربلا میبرم و پولی نمیگیرم و این نذر است که  کرده‌ام و هر ساله توسط دوستان انجام می دهم. در آنجا هم گاوقربانی می‌کنیم و روزی دو هزار غذا را توزیع می‌کنیم هم موکب داریم در بین راه که از زائرین پذیرایی میکنیم حاج قاسم سلیمانی سال ۹۷ در کنار ما ومشوق مابودند  سردار همدانی هم  به هیئت ما آمدند. پذیرایی بسیاری از وزرا ،نمایندگان مجلس، سرداران و سران مملکتی بودیم در سال ۹۷_۹۸ اولین کاروان موتور سواران سنگین را به کربلا بردیم.

س:هزینه پذیرایی اززائرین کربلا را از کجا تامین می نمایید؟

ج:ما ۵-۶نفری هستیم  که کاربیزینس انجام می‌دهیم  دوستان از کارهایی که انجام می دهند مقداری از پول و سرمایه خودشون را در راه امام‌حسین کنار می گذارند این آقایون اهل گیلان نیستند. من خود هم بیزینس می‌کنم صادرات و واردات انجام می‌دهم . بیشتر هلدینگ این کارها را انجام می دهم هر کس پولی می‌گذارد ولی بیشترین زحمت به دوش بنده است.من سرباز ولایت ، مردم وامام حسین هستم، به خادم بودن خود افتخار می کنم از هیچ کس هم گله ای ندارم خدا من را مورد بخشش قرار دهد.

در آخر برای رهبر عزیزم صحت و سلامت آرزو می کنم.با کانال همای خبرهمراه شوید