چاپ مطلب چاپ مطلب

از عین عدل تا عین علی/ سید رضا سید دانش

همای گیلان: درختان در بهار به احترام کسی ایستاده اند که جنگل جنگل سبزینه گی، و دریا دریا آینه گی، وامدارِ نامِ نامی اوست.

سخن از آدمیزاده نیست یا سخن از فرشته؛ غزل غزل آوازِ قناری از بالا بلندی، خورشید تبار است، که جان و جهان را در بارانِ برکت، به مهمانیِ سرچشمه های ناب معرفت بُرد.

9517

 ما آب را و گندم را به نام او شناختیم و دانستیم که هر بار نامِ او را بگوییم، کوه دیگر سنگین نیست، و خارهای بیابانِ وجود، علفزاری از تِرمه و مخمل است، که پاها را به سفرِ عشق و امید می بَرَد.

همان گونه که کوچ غمگنانه اش، آسمان را تا ابد داغدیده کرد، میلادش، کهکشانی از نور و ترانه را، به ضیافت زمین دعوت کرد.

سخن از والا تباری ست که هر واژه اش، گوهری بود تا انسان در تلألؤ آن ذاتِ خود را و حق را دریابد، و منشورِ انسانیت را در هزار توی تاریخ، دست به دست و سینه به سینه بچرخاند.

 سخن از عشق است، عشقی ذوالفقار به دست که دنیا را در صلح و دوستی می خواهد؛ عشقی که ما به ولایتِ آن گردن نهاده ایم و می دانیم که تا گُسترای عدل او، فقط یک یا علی مانده است…

سید رضا سید دانش –  فعال فرهنگی و رسانه ای

About سردبیر

Check Also

ما جامعه بانوان؛ گاهی باید از خودمان بپرسیم “چقدر مادر هستیم؟!”

ما جامعه بانوان؛ گاهی باید از خودمان بپرسیم “چقدر مادر هستیم؟!” یادداشتی از نسرین عشقی …