از معیارهای شناخت شهداء بی اعتنایی به سرزنشها و تمسخرها است شهید ابوالحسن کریمی به روایت ابوذر ندیمی
مدیر خبر1 فروردین 12, 1400اخباردیدگاهها برای از معیارهای شناخت شهداء بی اعتنایی به سرزنشها و تمسخرها است شهید ابوالحسن کریمی به روایت ابوذر ندیمی بسته هستند799 Views
نام منافقی که ایشان را به شهادت رساند واجد اهمّیت نیست! کشته شدن بدست منافق با انگیزههای شیطانی اهمّیت دارد.
اختصاصی همای گیلان/۱۳فروردین سالروز شهادت شهید ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان است.
ابوالحسن کریمی در غروب روز ۱۳ فروردین سال ۱۳۶۵ در نزدیکی مسجد (تکیه بر) لاهیجان مورد تهاجم مسلحانه گروه تروریستی مجاهدین خلق قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به شهادت رسید.
در همین راستا ابوذر ندیمی نماینده ادوار مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی نوشت:
۱- چون همه شهیدان (به دست بعثیها و منافقان) بلکه همانند همه شهدای انقلاب اسلامی، باید برای این عزیز احترام و اعزاز و ارزش و عظمت قائل باشیم که؛
ان شاء الله به جهت نیّات، سوابق، آثار، گواهان و تاریخچه زندگیشان با شهدای کربلا محشور گردند.
۲- شهداء متعلق به خانواده سبب ونسب بوده، وآلام رنج فراق به آنان تحمیل میگردد.
ولی این نوع نگاه به چشم وچراغ ها (خانواده شهیدان) نمیتواند؛
مانع تعلقات عامه یک جامعه، یک فکر و مکتب، بلکه یک کشوروجهان و نیز تاریخ انسانها و مکاتب بدانان گردد.
و همه میتوانند؛ به جهات انواع فرابت ها اورا ازخویش بدانند!
۳- توّقع ما ازشهیدان عصمت درهمه ادوار زندگی نبوده و نیست.
ولی در انتخاب و نتیجه و آثار، میتوانیم به پاکی آنان گواهی دهیم، وبه مانند نمونههای دست چین وگزینش شده کربلای امام حسین (ع) بوده، وازجهت یا جهاتی به یک شهید از آن کاروان شباهت خواهد داشت.
سنّ و سال و نژاد و رنگ و زمان و کیفیت انتخاب و اطاعت پذیری از رهبری و……و دیگر صفات می تواند راهنمای ما در این قیاس و تطبیق باشد.
۴- ملاک ارزش گذاری ما به عنوان شهید بیش ازشباهت های ظاهری، به کیفیت و نیّت و آثار یا دیگر ویژگیهای آنان به نسبت مکتب و آثار ارجاع مییابد.
به عنوان نمونه؛ درحالت سجده عکس یا واقعیت داشتن نمی تواند جانشین یک عمر بندگی و سجود و رکعات و… شهیدی گرددکه؛ همه ما او را عبدالهی شناخته و یا تلاش و اصرار او در این راستا را می دانیم!
از اینرو؛ هر شهیدی به حالتی به شهادت رسیده، ویا ازبدن او (پاره پاره شدن، مضروب ومقتول ومسموم و…. رنگی وحدّی وظاهری) مانده است
فضیلت اصلی به نیّت وکیفیت وانتخاب وآثار و… اود لالت گرددنه صحنه و شکل وشعر و…شهیدان به اشکال مختلف به شهادت رسیده وبسیاری مفقود الجسدند! و این نوع استدلال و استناد برای ارزش دادن به یک شهید تنها برای بیان نوع و نحوه شهادت است نه اصل شهادت که شهیدان کربلا ازدست و سر و…. آثاری به جا گذاشتهاند، و محل قیاس (این بزرگان وشهیدان هستند) معیار و الگوی ما ازآدم تا خاتم، و هم الان هستند که؛ هر پیغمبر و امام یا ولّی به شکلی از ابعاد و اشکال به شهادت رسیدهاند.
۵-شهیدان هم بایددرزمان ومکان و…. خودتعریف شوند، ونباید رویکردهای اجتماعی سیاسی و…آنان بازمان های نسبتاً دور تطبیق داده شود!
درست مانند رفتار با شاه و سلطنت و…
که بعضی می گویند فلانی دراین دوره (مثلاً ۶۰- ۷۰ سال پیش) به براندازی معتقد نبود یا ….!؟
بنابراین بسیاری از گفته ها و نوشته ها و اظهار نظرها ازاین جهت که؛
بدون دریافت واقعیت و شرایط و اقتصائات ونیازها و….. یا دسترسیها و محدودیت ها و کمبودها و زمینه ها، به قضاوت درباره او میپردازند محل اعتنا نخواهند بود.
۶- سخنرانان بسیاری اطلاعات لازم ازشهیدان را نداشته، و به اصطلاح یا حفظی صحبت میکنند! ویا القائی! ویا استنادی (به کتاب و جزوه و نقل همراه ومعرّف و…) که آنها هم از منظر کلّی نگری یا ارتباط و تحقیق جامعیت و مستند نداشتن، نباید ملاک باشند.
۷- حفظ مراسم برای شهداء هم درجای خودبا ارزش بوده، ولی از نظر سبک و قیاس و مدیریت هم باید به نوآوری و جذب و… عنایت داشت.
۸- اصالت دوام نام شهداء به عناصری از ویژگی های فردی همانند اخلاق، مدیریت، خانواده، اثرگذاری ارجاع مییابد ویا همراهی حاکمیت و…
ولی مقام شهید، به مراسم تشییع و… یا سنوات ارتباط نداردوامری است فیمابین خداوندوشهید.
۹- موافقت و مخالفت با شهداء یا مراسمات را باید با وجوه مختلف دیگری تعریف داشت.
به عنوان نمونه فرمانداری یا دادستانی ویا نمایندگی ونیز سمتهای اجرائی وسیاسی واداری و… دوست یا دشمن ساز است! وبرای این نوع از قضاوت ها باید به این جهات هم عنایت داشت.
درست مانندرقابت سیاسی درکشور یا شهرستان و مضایق و تنگناهای ناشی ازاین نوع روابط و آثار در قضاوت ها!
۱۰- بزرگ وکوچک کردن (یا نشان دادن) شهداء محلّ بحث نیست!
چراکه؛ اخلاص یا عاقبت به خیری یا خوب مردن و… ملاک شایستهای برای چنین تفخیم وبزرگداشتی است.
شهداء حتماً بسیار بزرگ هستند، و آرزوی همه ما رزق شهادت یا نکومردن و برای نیکو جان سپردن واطاعت از خدا و رسول (ص) در نفی ظلم و فساد و… است.
۱۱- گواهی و شهادت چند دسته برای درک مقام و عظمت شهداء دردنیا و آخرت باید مدّنظر باشد؛
الف/ خدا وپیامبران وانبیاء واولیاء و…
ب/ پاکان وابراروخوبان هرزمانه
ج/ نظرات دور ازحبّ وبغض، نفع وضرر
۱۲- باید نگران افرادی بودکه؛
شهید را قبول ندارند ولی برای حربه ساختن نام و مراسم آنان را بهانه می سازند تا از دیگران انتقام بگیرند!!؟
سوء استفاده مخالف! ازنام و اسم ومقام و ارزش شهید آن هم برای حربه ساختن علیه خصم خود!! اززشت ترین رفتارها و ناجوانمردی هاست.
۱۳- اثر گذاران همه مناطق باید شناخته گردند، و مقام شهادت هم براین ضرورت میافزاید.
۱۴- نوشتهها و قضاوت نسبت به هرفرد تأثیرگذاریا شهید به نسبت شناخت و معاشرت و تحقیق و مستندات عایدی خواهدداشت.
۱۵- ازشهیدان انتظار تحلیل گری همه جانبه در زندگی فردی و اجتماعی (در دنیا و قبل ازشهادت) انتظار نمیرود، ولی اصل انتخاب راه و استقامت و ثبات و نتیجه نهائی در زندگی او، قابل درک و احترام خواهد بود.
۱۶- ثبات مورد انتظار از شهداء دراندازه اعتقاد و اخلاق و تکالیف است. وگرنه تاکتیکها وروش ها ممکن است به مانند اجتهاد (محتمل خطا واصابت) تعریف گردد.
۱۷- دین باوری و دین خواهی و کفر و نفاق ستیزی و همراهی با متدینین و دین باوران و جهادگران علیه استبداد و استعمار و…. در شهید، انتخاب همیشه است.
۱۸- از دین دکّان نساختن وخالصانه برای عقیده جهاد داشتن، ملاک قضاوت ماست.
۱۹- امروزی بودن و با سلاح وامکان روز زندگی و مبارزه داشتن، هم معیار شایسته ای است که؛ بتواندبرای درک یا تبلیغ از آن مددگیرند و به تعبیر دیگر سنّت و شریعت، با درک زمان و زمانه و مردمان معیار رفتار و روابط اوست.
۲۰- شناخت دین و اصول و فروع آن ضرورت شهدای عقیده است ولو به آموزشهای سیستماتیک یا روشهای دیگر، ولی نیازبه این بینش (نه اطلاعات) واجب است.
۲۱- از معیارهای شناخت شهداء بی اعتنایی به سرزنشها و تمسخرها و… است.
۲۲- خانواده جزء ناگسستنی (یا لااقل بسیارمهم یا مهم) شخصیت شهداء بوده، ولی خود آنان نام وخانواده آفرین هستند!
۲۳- عمل به تکلیف و… معیار بزرگتری است که؛ هیچ گاه اخذ نتیجه جایگزین آن نمیگردد.
۲۴- اعتماد و علائق به شخصیتهای دینی تاریخ قدیم وجدید، بیانگر اصل پرداخت و اعتقاد و ضرورت والگوسازی های شهداء بوده، و با چنین اطلاعی قضاوت نسبت به آراء فکری آنان را تسهیل مینماید.
اسامی الگوهای درون خانوادگی مکتبی و….. تفاوت معناداری را سبب نمیگردد.
۲۵- شور و مشورت به معنای انتخاب و اتّباع احسن باید ملاک قضاوت باشد. وگرنه دهن بین بودن و…. شورطلبی محسوب نمیگردد!
۲۶- متفاوت بودن، ویژگی شهداست. ونقد (مثل همه نبود) روا نیست!
۲۷- قانون پذیر بودن و ملاک قضاوت و ارتباط را بر میثاق عمومی (دین – قانون- تفاهمات وعهدها ومیثاق ها) گذاشتن جزء شخصیت آنان میباشد.
۲۸- نقد یک رفتار را نباید دستمایه هجمه به اشخاص معنون همانند شهداء قرارداد.
۲۹- نقل خاطرات برای تنویروروشنگری مفید است، ولی نباید بیش از این به کاربرد آن اصرار داشت!
(باب جامعیت وحبّ وبغض، نفع و ضرر و…..)
۳۰- تحلیل یک بعدی پاسخگوی نیاز به شناخت و همه جانبگی این شناخت نخواهدبود.
۳۱- رفتارهای اوائل انقلاب، و یا با قاعده وبی قاعده بودن را باید؛ متناسباً تعریف داشت!
شهدای با مسئولیت و رفتار آن ایّام (همانندمقامات سیاسی قضائی و…) مصون از خطا! با سنجهها و تحلیل ها و دیدهای کنونی نخواهند بود.
۳۲- نوع اعمال و ضابطه پذیری ادوار مختلف، همواره برای قضاوت نسبت به هرشخصی ملاک واحد برای همه یا اکثریتی از هم صنفان و همدوره ایها برگشت مینماید!
۳۳- نوع پوشش و لباس پوشیدنها نیز باید؛ حسب زمان و رواح و… آداب وسنن بررسی گرددتا گرفتارقضاوت تفاوت بین ادوار (امامت و تغییر لباس و اصرار بر یک نوع از آن نداشته باشیم به. زمان ورفاه وبرخورداری ها عنایت شود) که اصل برسادگی ونظافت و… است و دوری از تجمّل و اسراف وتبذیر!
۳۴-اخلاق ازاصول ثابت پیروی
مینماید؟ ولی روش و فنون و تاکتیک و کیفیت اجراء متفاوت میباشد!،
اصل تکریم و احترام و پای بندی به قانون یا عدالت وعدم ترجیح ویا عاطفه پسا قانون و عدالت باشد!
۳۵- الزامات رفتارها در مقابل بی نظمیها وهرج ومرج طلبیها، به تناسب شرایط و زمان قابل توضیح و توجیه خواهدبود.
بنده خودم! در اوضاع دانشگاهی اوائل انقلاب وانقلاب فرهنگی مدافع گفتگو بودم، ولی طرف مقابل (جریانات مخالف حکومت و انقلاب وامام ره) با پرتاب صندلی در انقلاب فرهنگی با ما ومن رفتار نمود که؛ در اوّلین مصاحبه تلویزیونی سال ۱۳۵۹ باسرشکسته بیان واقعه نمودم و…
یا درخیابان های اوائل انقلاب اصل را بر گفتگو با کمونیستها و منافقین و… میگذاشتیم! ولی مکررمشت و چوب آنان نثار من وما گردید!؟
یا برای درحریان قرار گرفتن سخنرانی اشکوری درحاشیه خیابان بودیم، ولی بعداً نوشتند که؛فلانی سردسته چماقداران علیه فلان کس بود!!!؟(بهره انتخاباتی!)
یا کار و پیشه ایها، جلوی فرمانداری راه را میبستند و
فرماندار هم…از اینرو کمی درنگ ک علیم به ذات سینهها خداست
۳۵- همه روشهای ابتدای دهه اوّل انقلاب امروز قابل اجرا نیست!
به عنوان نمونه؛ اگر اعتبارات درجای خودمصرف نگرددبا نظارت (دیوان محاسبات، بازرسی و…) مصاف داده میشود. یا اختیارات فرماندارو… محدود یا ضابطه مندتر، شده است.
۳۶- رفتاردیوانه وارمنافقین درسالیان مختلف، همانند سال ۶۵ بیانگر هدف گذاریهای چندجانبه، مبتنی بر انتقام یا ایجاد اختلاف محلی یا دلگرمی به کادر خویش و…. تعریف مییابد!
۳۷- برداشتهای حین شهادت ایشان از سوی دوستان یا هوداران درطول زمان، ازجهت واقعیت و اشخاص و تندروی وجهت دهیها و کم عنایتی نسبت به تاریخ نفاق یا سازش! با تحولاتی روبرو گشت.
۳۸- نامه و احکام قضائی، حکایت غفلت بود نه برنامه! و سیاستگذاری مدون و از پیش طراحی شده! وازاین جهت (غفلت) شایسته سرزنش هستند!
البته زمان و پریشانی ها و فقدان روابط سیستماتیک اداری و… هم در این واقعه قابل طرح است!
۳۹- دو نامه رئیس جمهوری وقت (مقام معظم رهبری) حکایت روابط حوزوی و دانشگاهی شخصیتهای لاهیجانی با نهاد و شخص ایشان بود.
۴۰- نام منافقی که ایشان را به شهادت رساند واجد اهمّیت نیست! کشته شدن بدست منافق با انگیزههای شیطانی اهمّیت دارد.