همای خبر به نقل از صدای سکوت: امنیت شامل چه چیز هایی میشود؟ امنیت کودک که در روانشناسی با اصطلاح «chiled security» یا «emotional security» شناخته میشود موضوعی بسیار مهم و حائز اهمیت در علم روانشناسی روز است که شامل ابعاد فیزیکی، عاطفی و روانی میشود و تاثیر این مثلث امنیت بر ایجاد اختلالات روانی یا سلامت روان را نمی توان منکر شد.
طبق گفته های روانشناسان، رابطه ی خوب خانواده با کودکان میتواند تا حد بسیاری بر عدم ایجاد حس نا امنی در آن ها تاثیر گذار باشد و یکی از مورادی که خانواده باید در الگوهای رفتاری خود با فرزندش به آن توجه کند «دوست داشتن بدون قید و شرط کودک» است.
“کارن هورنای” روانشناس و روان درمانگر دهه ۱۹میلادی
که مانند” آدلر” بر روابط اجتماعی به عنوان عامل مهم در شکل گیری شخصیت تاکید داشت می گوید: کودکان قابلیت فهم دوست داشتن واقعی و ابراز محبت کاذب را دارا می باشند و به راحتی گول نمی خورند.
وی معتقد است امنیت کودک به طور مستقیم با نحوه رفتاری که با او میشود ، ارتباط دارد و والدین با نشان ندادن صمیمیت و محبت خود و انجام رفتارهایی مانند:تحقیر،تمسخر،ترجیح آشکار یک فرزند بر دیگری،تنبیه غیر منصفانه،عدم وفای به عهد و منزوی کردن کودک از هم سن و سالان خود، امنیت اورا تضعیف می کنند.
و این عدم محبت بی قید و شرط، کودک را دچار وابستگی نا سالم یا وابستگی اظطرابی به پدر و مادر می کند ؛ به طوری که کودک برای قطع نشدن منافع خود ، حق مخالفت با والدین را از خود صلب کرده و در واقع می گوید: «چون به تو نیاز دارم مجبورم خصومت خود را سرکوب کنم»
حتما همه پدر مادر ها تا به حال از الفاظی مانند: “اگه درس نخونی دیگر دوستت ندارم” یا ” بچه ای رو دوست دارم که فلان کار رو انجام بده ” و ده ها مثال دیگر استفاده کرده اند که مثال بارز از «دوست داشتن با قید و شرط» یا(conditional love) است که ارزشمند بودن کودک را به شرایطی که از سوی دیگران تعیین شده ، وابسته می نماید.
و این الفاظ و رفتار، پلی به سمت ویرانی احساسی-عاطفی و تضعیف مسلم عزت نفس است.
همچنین روانشناسان آثار بسیار مخربی مانند:ترس از طرد شدن و اظطراب به دلیل احساس “دوست داشتنی نبودن”، اختلال شخصیت وابسته که فرد مبتلا برای دریافت محبت یا تایید دیگران احساسات و خواسته های خود را نادیده میگیرد،کاهش خلاقیت و استقلال و منفعل بودن را به «دوست داشتن مشروط» نسبت میدهند.
اما محققان در این زمینه رفتار هایی مانند تفکیک رفتار از هویت کودک یعنی نسبت دادن وقاحت به رفتار کودک به جای همسان کردن شخصیت او با عملی خاص،تایید بدون قضاوت احساسات و انتقال ثبات عاطفی حتی در موقع تنبیه را پیشنهاد میکنند.
امنیت کودک در خانواده از ارکان اساسی برای رشد سالم وی میباشد و زمانی که کودک بدون ترس از طرد شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن ،احساست خود را بروز دهد و بداند که فارغ از هرگونه عملکرد مثبت و منفی دوست داشتنی است، قابلیت تبدیل به فردی با اعتماد به نفس و دارای روابط و تعامل سالم را دارا می باشد.
همچنین بر اساس یافتههای روانشناسی، دلبستگی ایمن، عشق بیقید و شرط و محیطی پایدار ، از عوامل کلیدی در شکلگیری این امنیت هستند و در مقابل، محبت مشروط، تنشهای خانوادگی مدیریتنشده و بی توجهی به نیازهای عاطفی کودک میتواند به اضطراب، کمبود عزتنفس و ناامنی در بزرگسالی بینجامد؛ بنابراین خانواده هایی که خواهان امنیت در خانواده و رشد صحیح و سالم عاطفی-روانی دلبندان خود هستند ملزم به ایجاد فضایی امن با ارتباط موثر،دارای ثبات عاطفی و به دور از هرگونه قضاوتی هستند.