اگر جای شورای روستا ها و هئیت امنا های مساجد بودم

✍ رضا بژکول پژوهشگر اجتماعی

همای خبر/بنده اگر در روستا بودم و قدرتی داشتم دو جریان تاثیر گذار در روستا یعنی شورا و هئیت امنا را تشویق و ترغیب می کردم ده کار زیر با حمایت هم انجام دهند

اگر چه می دانم هیچ سنخیتی بین این دو جریان نیست ، اما هر چه هست هر دو جریان از کسانی هستند که در داخل روستا ها نفوذ داشته و همیشه حضور فیزیکی دارند .

۱- هر ماه بین دو جریان جلسه مشورتی و تبادل نظر برای ماه بعد محل تشکیل می دادم تا برنامه ریزی کنند که چه باید با هم در جهت بهبود روستای خود انجام دهند ( لیست بندی )

۲ – هر سال به مناسبت روز درختکاری درصدی از در امد مسجد و شورا را به خرید درخت و کاشت ان توسط مردم در اطراف و داخل محل می کردم تا جانشین درختانی شود که از بین رفتند

۳- با استفاده از یک متخصص آشنا به ورزش بزرگسالان برای مردم داوطلب هفته ای سه جلسه و هر جلسه یک ساعته پیاده روی یا نرمش دسته جمعی در محل برنامه ریزی و اجرا می کردم ‌ و با بخش موسیقی محلی و قانونی انان را جمعی شاداب نگه می داشتم

۴- هر سال مردم محل و مهاجرین را دعوت می کردم که روز خاصی از سال ( مثلا ۲۰ شهریور ) برای زیبایی روستا و محیط زیست ان دور هم جمع شوند و روستا را از هر گونه الودگی پاکیزه نمایند

۵- هر سال و در اغاز سال با همکاری همدیگر و استفاده از تجربه ریش سفیدان محل ، کسانی که با هم قهر بودند و هستند را (به هر دلیلی) اشتی می دادم تا سال جدید با همدلی و آشتی محلی سال جدید اغاز شود .

۶- هر شخصیتی که به عنوان سخنران به مسجد دعوت می شدند یا برای نماز جماعت بودند ترغیب می کردم که در هر سخنرانی به مناسبت های مختلف ، حداقل ده دقیقه موضوع سخنشان را در مورد چگونگی حفظ محیط زیست با استفاده از کلام بزرگان دینی و ملی و جهانی و عینی در محل نمایند .

۷- اگر در روستایی معتاد وجود داشت با همکاری همدیگر برای سالم سازی انان با کمک بهزیستی و هر نهاد مسئول توسط ( شورا و هئیت امنا ) کمک می کردم تا راهی را برای بهبودی آنان پیدا کنم تا انها نیز به زندگی عادی خود برگردند

۸- در هر مراسم احتمالی یا مناسبتی مثلا ماه مبارک رمضان یک سخنران در حوزه روانشناسی یا جامعه شناسی دعوت می کردم تا بخشی از مشکلات جامعه را از جنبه روانی و اجتماعی تحلیل و راه کار به مردم ارایه نمایند تا اگاه تر شده و اسیر مشکلات روزمره نگردند ، در پایان ان را تبدیل به متن کرده و در کانال محل به اشتراک می گذاشتم .

۹- هر سال کمیته ورزشی تشکیل از نظر جوانان محل بهره می گرفتم و در دو تایم حساس فصلی ( عید نوروز و تابستان ) مسابقات ورزشی بر اساس علاقه مردم همان روستا برگزار کرده ، تا سلامت جمعی ایجاد نماییم ، زمان را جوری تنظیم می کردم که هیچکس از کارش عقب نماند .

۱۰- برای ارتقای فکری و کاری کشاورزان محل هر ماه از یک متخصص کشاورزی دعوت می کردم تا در حیاط مدرسه ، یا مسجد یا فضای باز برای مردم توضیح دهند ، که چگونه می شود با تولید کالاهای کشاورزی مورد نیاز ، هم تولید را بالا ببرند و هم افات ان را بشناسند و از بین ببرند و هم چه چیزی بکارند و چگونه بکارند، تا خود را فربه نموده ، و جامعه را بی نیاز نمایند .

این امر مستلزم این است که به صورت ماهانه و هر بار در یک موضوع با پرسش و پاسخ مردم و متخصص کشاورزی اجرا شود و اگر مقدور شد به صورت یک کلیپ در کانال محله به اشتراک بگدارم

انوقت خواهید دید که آن روستا در حوزه کاری ، روحی ، روانی ، جسمی ، همدلی ، همکاری ، همیاری و………چه نتایج خیره کننده ای می گیرند

مهم این است که گام اول برداشته شود. قطعا در اغاز با مشکلاتی یا موانعی همراه است و اقلیتی طبق معمول مخالفت خواهند کرد ، اما وقتی زمان بگذرد و نتایج دیده شود، اوضاع روستا و نگاه ها تغییر خواهد کرد .

باشد که نمایندگان هر روستایی این متن را بخوانند و حداقل یکی را اجرا کنند و در صورت نتیجه آن را به عنوان تجربه در اختیار دیگر روستاها قرار دهند

انوقت مشخص خواهد شد که هر کاری شدنی است فقط آغازش کمی باعث نگرانی و با موانعی روبرو است

باشد که چنین شود و روستاهای ما از آنچه که هست به آنچه که باید بشود، به پیش رود و از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری نمایند .

اگر متن را پسندیدی با نام خود و گرو و کانال خود به اشتراک بگذار تا دیگران نیز بهره گیرند .

ادامه دارد ……….

با کانال همای خبر همراه باشید.

http://homaygilanir