بذل و بخششهای پهلوی و پیامدهای ژئوپلیتیک امروز
محمد پور خوش سعادت
هویت و قدرت ملی ایران در طول تاریخ نه تنها بر ظرفیتهای درونی و تمدنی آن استوار بوده، بلکه همواره بر اساس موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکش تعریف شده است؛ موقعیتی که پیونددهنده آسیای مرکزی، قفقاز، خلیج فارس و شرق مدیترانه بوده است.
اما هرگاه در اثر تصمیمهای کوتاهمدت یا فشارهای خارجی بخشی از این موقعیت از دست رفته، آثارش نه در دهههای بعد، که در سدههای آینده بر منافع ملی ایران سایه انداخته است.
یکی از این تصمیمهای پرهزینه، توافق مرزی ایران و ترکیه در اوایل دهه ۱۳۱۰ بود. در آن مقطع، پهلوی اول با واگذاری مناطق مهم و استراتژیک آرارات کوچک و قرهسو به ترکیه، به خیال تثبیت ثبات مرزی و تحکیم روابط با دولت نوپای آتاتورک، یک مسیر حیاتی ژئوپلیتیکی را از دست داد.
این واگذاری اگرچه در کوتاهمدت تنش مرزی را پایان داد، اما در بلندمدت ایران را از امکان اتصال مستقیم به قفقاز جنوبی و نخجوان محروم ساخت؛ مسیری که امروز در قلب منازعات مربوط به گذرگاه زنگزور قرار دارد.
واقعیت این است که اگر آن بخش از جغرافیای ملی به دست ترکیه سپرده نشده بود، ایران امروز میتوانست بهجای تماشاگر، بازیگر اصلی معادلات ترانزیتی قفقاز باشد.
تهران میتوانست حلقه واسط بین شرق و غرب قفقاز باشد و نقش تعیینکنندهای در پروژههای اتصال آسیای میانه به اروپا ایفا کند.
به بیان دیگر، یک تصمیم جغرافیایی در گذشته، اکنون به اهرمی در دست آنکارا و باکو بدل شده تا مسیرهای ژئواکونومیک منطقه را بدون در نظر گرفتن جایگاه ایران بازتعریف کنند.
این خطای تاریخی را میتوان در کنار شوهر دادن بحرین در دوران پهلوی دوم قرار داد. در هر دو مورد، منافع بلندمدت ملی قربانی محاسبات مقطعی و خواست قدرتهای مسلط شد.
این تجربهها به ما یادآوری میکند که جغرافیا نه ملک شخصی حاکمان که بخشی از سرمایه تاریخی و تمدنی ملت ایران است و هیچ دولت و حکومتی حق معامله کوتاهمدت بر سر آن را ندارد.
از این منظر، نگاه امروز جمهوری اسلامی ایران به معادلات قفقاز باید ریشه در همان درسی داشته باشد که تاریخ به ما داده است: هیچ گذرگاهی، هیچ کریدوری و هیچ توافق منطقهای نباید بدون حضور و نقشآفرینی ایران تعریف شود.
ایران نه تنها صاحب یکی از استراتژیکترین موقعیتهای ژئوپلیتیک جهان است، بلکه با تاریخ و تمدنی کهن، حافظ توازن منطقهای بوده است. حذف ایران از معادلات منطقه، نه تنها ضربهای به منافع ملی ما، بلکه تهدیدی برای ثبات قفقاز و غرب آسیا خواهد بود.
همان گونه که مقام معظم رهبری خط قرمز تغییر ژئوپلتیک منطقه را تذکر دادند ؛ دیپلماسی امروز جمهوری اسلامی باید بر این اصل استوار باشد که ایران اجازه نخواهد داد گذرگاههایی چون زنگزور بدون لحاظ منافع و امنیت ملی کشورمان شکل بگیرند.
اگر در دوره پهلوی اول و دوم ، بخشی از خاک و موقعیت استراتژیک از دست رفت، امروز ملت ایران با تکیه بر قدرت ملی، ظرفیتهای بازدارنده و عمق استراتژیک خود اجازه تکرار آن تجربه تلخ را نخواهد داد.
جغرافیا سرمایه است؛ سرمایهای که اگر از دست برود، بازپسگیریاش قرنها به طول میانجامد. از همین روست که امروز باید بیش از هر زمان دیگر هوشیار بود: آینده قفقاز بدون ایران نوشته نخواهد شد، همانگونه که تاریخ این منطقه بدون ایران نوشته نشده است.