اختصاصی همای گیلان: دوران کودکی دوران بسیارحساس و مهمی است چون در این زمان شخصیت کودک شکل میگیرد واخلاق و رفتار و عادات و حتی افکار او پایه گذاری میشود پس اهمیت تعلیم و تربیت در این دوره بسیارحیاتی است و نباید آن را ناچیز و کم اهمیت شمرد و این وظیفه مهم برعهده پدرومادراست که این انسان کوچک را برای خود و آیندهاش پرورش دهند.حال این سئوال مطرح است که والدین چه قدر با شیوههای تربیت کودک آشنایی دارند؟
اغلب والدین سعی میکنند بهترین روش را برای تربیت فرزندان خود انتخاب کنند تا آنها در آینده ازجایگاه و منزلت اجتماعی مناسبی برخوردارشوند.
کارشناسان امرتعلیم وتربیت تاثیر محبت والدین در کودک را بیشتر از امکانات رفاهی و نیز اقتصادی میدانند و معتقدند کودک لباسها و اسباب بازیهای گرانقیمت و رنگارنگ را بدون مهر و محبت پدر و مادرش نمیخواهد او جویای محبت واقعی است یعنی محبتی که آثارش در رفتار و گفتار والدین آشکار و ملموس باشد.
برای مثال، یک لباس معمولی اگر با بیان جملات ساده و زیبایی مثل «چقدر این لباس به تو میآید»یا«با این لباس چقدر زیبا شدهای» و… همراه باشد در نظر کودک همین لباس معمولی به لباس رویاهایش تبدیل میشود یا خرید اسباب بازیهای گران قیمت، کودک را به اندازه بازی با پدر و مادر خوشحال نمیکندچون بازی با پدر و مادر حتی بدون هیچ گونه اسباب بازی ای بهترین و قشنگترین لحظات را برایش رقم میزند.
به این ترتیب، کودک از نوازشها، بوسهها، در آغوش گرفتنها، تبسمها و حتی از آهنگ محبتآمیز سخنان پدر و مادرش احساس محبت میکند.یکی دیگر از مهمترین عواملی که در تربیت کودک موثر است، تربیت غیر کلامی است.تربیت غیرکلامی بیشتر از تربیت کلامی اثر میگذارد؛ زیرا بچهها دوست ندارند مدام مورد نصیحت قرار بگیرند،
آنها در مقابل نصیحتهای ما ، یا دوباره آن کار را تکرار میکنند یا شروع به جرو بحث میکنند.اما متاسفانه بعضی از والدین تربیت کودک را به پند واندرز و امر و نهی میدانند و فکر میکنند فقط زمانی که با فرزندشان مشغول صحبت و امر ونهی هستند به تربیت او اشتغال دارند. درحالی که کودکان یک مقلد کامل هستند وآنچه را میبینند بهتر یاد میگیرند؛ یعنی آنها به رفتار والدینشان مینگرند و به گفتار و پند واندرز چندان توجهی ندارند. مثلا، اگر پدر و مادر اهل مطالعه باشند بچهها نیز به کتاب خواندن علاقمند میشوند.پس بر ما والدین لازم است،
در رفتار و گفتارمان دقت نظر بیشتری داشته، ایرادات رفتاری خود را برطرف و به حداقل برسانیم.زیرا کودکان نیازمند الگوهایی قابل قبول و مطمئن هستند و کلام ما زمانی در فرزندانمان اثرگذار است که خودمان نمونهای عینی برای آنها باشیم.مثلا اگر ما پدر و مادری بداخلاق و پرتوقع باشیم، نمیتوانیم با پند واندرز فرزند خوب تربیت کنیم چون تقلید والگوبرداری از والدین یکی از عوامل مهم است که سبب یادگیری در کودکان می شود و بطور طبیعی پسر از پدر و دختر از مادرتقلید و الگوبرداری می کندامّا همیشه این چنین نیست.پس طبیعی است که خانواده نقش اساسی در شکل گیری شخصیت و رفتار کودک دارد.
محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده، دارای روابط خوب و صمیمانه هستند.معمولا کودکانی سالم، با شخصیتی مثبت و فعال بار می آیند که بازتاب عشق و علاقه خانوادگی می باشد و برعکس در خانواده های از هم پاشیده و زندگی در محیط های آلوده و منحرف وعدم توجه والدین به تعلیم و تربیت صحیح فرزندانشان، زمینه انحرافات اجتماعی را در کودک پایه گذاری می نماید که این امر در نوجوانی به شدت ظاهرمی گردد.
بنابراین اگر پدر و مادر نتوانند در طول دوران کودکی و نیز مراحل رشد الگوی صحیح تربیت ، توقع و نیز صرفهجویی را به فرزندانشان بیاموزند ، بدون شک آنها در نوجوانی وجوانی بر والدین خود حکومت خواهند کرد و بهطور طبیعی چون هنوز به درجه رشد و تکامل نرسیدهاند، نمیتوانند از عقلشان کمک بگیرند، در نتیجه دچار مشکل و دردسر میشوند و والدین را نیز درگیر میکنند.
پس توصیه می شود به خاطر اینکه دوران کودکی بسیار مهم و حساس است هر مرد و زنی قبل از پدر و مادر شدن باید روش تعلیم و تربیت کودک را بدرستی بیاموزند، زیرا کودکان براساس روشی که در سه سال اولیه زندگی شان اعمال میشود، تربیت میشوند و آموزش میبینند و سبک و قالب رفتاری خاصی پیدا میکنند. این سبک رفتاری، نقش بسیار مهمیدر نوع ارتباطات آنها در طول زندگیشان دارد که موجب میشود کودکانی با شخصیت های متفاوت شکل بگیرند.
// معین رمضانی- کارشناس فقه و حقوقوق اسلامی