همای گیلان:۱+۵ تغییری در درآمدهای دولت در۴ ماهه آینده انجام نخواهد گرفت. بالطبع تحریمها نیز کاهش پیدا نخواهد کرد و تنها اتکاء دولت به درآمدهای نفتی خواهد بود. به همین دلیل سیاستهای اقتصادی دولت تغییر محسوسی نخواهد داشت. یعنی اگر دولت بخواهد طبق این بسته سیاست ضد رکودی یا سیاستهای انبساطی داشته باشد، قطعا در این ۴ ماه اتفاق خاصی نخواهد افتاد و پول جدیدی وارد اقتصاد کشور نخواهد شد.
به همین دلیل شرکتهایی که در اقتصاد فعال هستند متاثر از سیاستهای اقتصادی دولت هستند. در این حالت انتظار بر این است که حداقل در این ۴ ماهه تغییر خاصی در عملکرد شرکتها صورت نگیرد. بنابراین از لحاظ انتظار سرمایهگذاری بورس، وقتی اتفاق خاصی قرار نیست در آینده رخ دهد و سودآوری شرکتها افزایش یا کاهشی نداشته باشد، بنابراین تغییر خاصی در قیمت سهامها شاهد نخواهیم بود. همچنین سرمایهگذار به دنبال بهترین زمان مناسب برای ورود به سرمایهگذاری است. فروشندهها نیز بستگی به میزان نیازشان به نقدینگی اقدام به فروش میکنند؛ چه خریدار و متقاضی وجود داشته باشد و چه وجود نداشته نباشد. درحال حاضر بازار بورس به سمتی حرکت کرده است که کفه فروش و عرضه سنگینتر از کفه تقاضا و خرید است. شاید افت چند درصدی دیگر در بازار بورس شاهد باشیم؛ بهرغم اینکه عمده سهم شرکتهای پذیرفته شده در بورس حداقل کمتر از ارزش ذاتی آنها هستند؛ انتظار میرود خریداران دست نگه دارند که در موقعیت مناسبتری سرمایهگذاری خود را انجام دهند. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار رشد بورس را داشت و به همین دلیل است که بازار دچار رکود است و نقدینگی وجود ندارد. حال اینکه چگونه میتوان از این وضعیت خارج شد، واقعیت این است که بازار بورس بازار بسیار هوشمندی است. پولی هم که وارد این بازار میشود، هوشمند است و میداند که چه زمانی ورود پیدا کند یا خارج شود. در حال حاضر این پول هوشمند هیچ خبر خوبی را حداقل تا ۳تا ۴ ماه آینده احساس نمیکند. به همین دلیل ورودش با تأخیر انجام میشود. احتمالا تا اواخر مهرماه و با نزدیک شدن به مذاکرات ۱+۵ و تنظیم بودجه سال ۹۴ دولت فکر نمیکنم بازار حرکت خاصی داشته باشد. درخصوص بستهای هم که ارائه شده؛ واقعیت این است که بسته را خیلی پیچیده کردهاند و بیشتر به طرح برنامه شبیه است تا بسته سیاستی و نمیتوان انتظار داشت با این بسته از رکود خارج شد. عمده سپردهگذاری بانکها که سود بالای ۲۰ درصد هم میگیرند؛ عمده آنها نقدینگی سرمایهگذاری هستند و نقدینگی مصرفی نیستند. اگر نقدینگی طوری هدایت شود که به سمت سرمایهگذاریهای زیرساختی، پروژهها و بازار سرمایه برود اثر تورمی نخواهد داشت و تزریق نقدینگی به بازار اقتصادی سبب ایجاد رونق اقتصادی خواهد شد. حال چگونه میتوان این سپردهها را وارد جریان تولید بازار سرمایه کرد؟ خیلی ساده است این کار از طریق کاهش نرخ سود بانکی امکانپذیر است. مشکل بزرگ اقتصاد این است که سود بانکی بالاتر از حد انتظار و حدی است که باید در اقتصاد وجود داشته باشد