اختصاصی همای گیلان: مقام معظم رهبری می فرمایند: «ما میخواهیم مصادیق نفوذ را پیدا کنیم»،
برگ برگ تاریخ نزدیک به چهار دهه از انقلاب پر از صحنه های تلخ، شیرین و حماسی است که آن را پر از درس، عبرت، افتخار و جذابیت نموده است. این درخت انقلاب در کوران حوادث روزگار، بی غیرتی اغیار و دشمنی های استکبار، با حضور مردم و هشیاری رهبری روزگار خویش، روز به روز تنومندتر شده است و هرچه از عمرش می گذرد ریشه هایش مستحکم تر و برگ وبالش در جهان گسترده تر می شود و با این وجود، روزی نیست که این انقلاب، با فرصت ها و تهدیدهایی مواجه نباشد .
همین امروز شاهدیم که برخی افراد انقلابی و باسابقه در کوران های انقلاب، دچار لغزش هایی شده اند که هم خود و هم برخی حامیان خود و حتیبعضاً بخشی از بدنه اجتماع را به همراه خود به بیراهه کشاندند، اگرچه ریزش و رویش در هر انقلاب و هر حرکت اجتماعی وجود دارد و اتفاقاً نشانه سلامت و پویایی آن حرکت نیز هست، ولی همین مشخصه طبیعی، تهدیدها و فرصت هایی برای انقلاب ایجاد می کند، هرچند جامعه خیلی سریع نسبت به راه و بیراهه بودن حرکات ساست زده گان شناخت پیدا می کند و غالباً یا همراه نمی شوند و یا خیلی سریع مسیرشان را عوض می کنند و حتی مقابله می کنند؛و نفوذی ها به خاطر انحراف در اصول، خیلی سریع انگشت نما می شوند و هم خیلی سریع توسط انقلابی های ثابت قدم محکوم می شوند و هم رویش های جدید، چند برابر این ریزش ها جایگزین می گردند و این مسیر هرچند هزینه هایی بر انقلاب تحمیل می کند ولی موجب قوام و استحکام آن نیز می شود.
انقلابیونی که امروز جلوه های، هنر انقلابی و پاسداری از انقلاب را به خوبی و حتی بهتر از با تجربه ها دنبال می کنند؛ اگر چه در بین رویش های انقلاب، رده های سنی مختلفی مشاهده می گردد ولی موج جوانان انقلابی شور دیگری با خود دارد که چون خون تازه در رگهای انقلاب در حال گردش است. و این بصیرت های جوانان برومند این نظام است که جلو نفوذ را خواهد گرفت.
نرم افزار انقلاب (بصیرت)، مهمترین نقطه قوت انقلاب است که فضا را برای رشد، توسعه و صدور انقلاب فراهم کرده است. هرچقدر که اصول اصیل انقلاب برای انقلاب یک نقطه قوت است، برای خستگان و منحرفان و مخالفان انقلاب، به مثابه یک مانع سخت تلقی می گردد و همین مسأله باعث شده است تا پس از اثبات مصئونیت انقلاب در برابر تهدیدهای سخت افزاری (ترور، تحریم، جنگ و …)، تهدیدهای نرم افزاری، تهاجم فرهنگی و نفوذ در درون مسیرانقلاب اسلامی شکل گیرد. عملاً مشاهده می کنیم که استراتژی انقلاب ما به محل تمرکز دشمنان انقلاب تبدیل شده است و دشمنان بیرونی با مقابله مستقیم و دشمنان داخلی با تلاش برای تحریف و مقابله غیرمستقیم، این اصول را مورد هدف قرار می دهند.
خطر تحریف انقلاب، آنگاه شدیدتر می شود که با خطر ریزش های انقلابی در هم می آمیزد، یعنی آنان که وجهه انقلاب و انقلابی گری و سابقه همراهی با حضرت امام(ره) را در کارنامه دارند، با تحریف و تأویل به رأی اصول و آرمان های انقلاب، و خاطره سازی های کذب و با اصالت دادن به ظواهری مثل عناوین جناحی «خط امام» و «بیت امام» به جای «سیره امام» و «مشی رهبری» تلاش می کنند تا از بازدارندگی گفتمان انقلاب در برابر نفوذ ضدانقلاب به جایگاه های تصمیم گیری و تصمیم سازی انقلاب جلوگیری کنند.
در تحریف آرمان های انقلاب شاهدیم که هر کدام از اصول و آرمان های انقلاب با یک عبارت دیگر تقبیح می شوند، عباراتی مثل استکبارستیزی، ساده زیستی، پاکدستی، عدالت جویی، مطالبه گری، روحیه جهادی و … را به تدریج با اصطلاحاتی مانند ماجراجویی، افراطی گری، پوپولیستی، خشونت طلبی و … مترادف قرار می دهند تا مردم نسبت به انقلاب و آرمان های انقلاب و خصوصیات انقلابی گری دید منفی پیدا کنند. وبا فلسفه مصداق ومضامین غربی با جریان نفوذ همراه شوند ویا همراهی کنند!
و اما نفوذ:
خطر نفوذ از تهدیدهای جدی است که از ابتدای انقلاب تاکنون همواره وجود داشته است ، نفوذهایی که بعضاً موجب ترورهای سنگین، یا موجب خسارات عدیده در دفاع مقدس، یا اختلاف افکنی و فتنه انگیزی و یا گرا دادن به دشمنان گردیده است. خطر نفوذ همواره وجود داشته و دارد ولی این عامل هم در برخی موارد، نمود و بروز بیشتری پیدا می کند، در زمان دولت هایی که حساسیت چندانی روی بحث نفوذ نداشته اند، میزان آسیب پذیری در این خصوص بیشتر شده و به همین لحاظ، نهادهای نظارتی و اطلاعاتی نظام در چنین شرایطی، تکالیف شان سخت تر و حساس تر شده است و هزینه های زیادی صرف آن گردیده است.
نباید نیروهای اصیل انقلاب به حاشیه برود و جریان نفوذ از مسیر ترور شخصیت ها ی انقلابی جایگزین شود.
نفوذی که در آن برنامه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی کشور به جای این که با گفتمان اسلام و انقلاب تنظیم شوند، بر اساس تئوری های غربی و ضدانقلابی ترسیم می شوند، به نحوی که مثلاً ساختار اقتصادی به جای این که به سمت استقلال حرکت کند، به علت حضورتئوریسین ها و تئوری هایی که از اساس، با مقوله ای به اسم استقلال مشکل دارند، به یک اقتصاد وابسته و ریسک پذیر در برابر عوامل خارجی تبدیل می گردد و یا در مقوله های فرهنگی، جریان و یا تفکری که به فرهنگ اسلامی و ایرانی اهتمام ندارد راه را برای تهاجم فرهنگی و استحاله هویتی باز می کند و با گسترش فضای مجازی ، در باب نفوذ، بیش از نفوذ شخصیت ها، با نفوذ گفتمانی شرایط خطرناک انحطاط اجتماعی را دامن می زنند ، یا وقتی جریانی به لحاظ امنیتی فاقد حساسیت های انقلابی است، عملاً با تسامح و تساهل، به افرادی که فاقد صلاحیت لازم هستند واگذار می کند.
در خصوص بحث نفوذ، وجود نهادهای اطلاعاتی مستقل و هوشیار اعم از وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه، بخشی از خطر نفوذ پذیری را کاهش می دهد؛ اما همت والاتری از نیروهای اصیل انقلاب می طلبد .تا پدیده ی دائمی نفوذ کنترل گردد.
امروز ترور شخصیت نیروهای متعهد وانقلابی بجای مانده در دستگاه های اجرایی اعم از سیاسی وفرهنگی ،دانشگاهی ، اجتماعی، اقتصادی و…در دستور صریع کار جریان نفوذ قرار دارد و شاهد هستیم که با پرونده سازی ها و گزارش سازی ها ، شائبه ، ایجاد سوء ظن و سفسطه بازی ها در پی به حاشیه راندن نیروهای اصیل و متعهد ومقید به انقلاب اسلامی هستند و با دهها ترفند وبرنامه ریزی حساب شده افرادی از منابع انسانی انقلاب ومتعهد به نظام و ولایت فقیه را از دایره مدیریت های جهادی کنار می زنند تا قدرت کاذب خود را تثبیت وحفظ کنند؛ و این هم از مصادیق نفوذ است که می توان آنرا رصد کرد.
اگر چه تهدیدهایی که انقلاب را مستمراً تهدید می کند، بعضاً خیلی خطرناک طراحی و هدایت شده اند، وعدای مانند پیروان معاویه بین ناقه و جمل را،نمی خواهند فرق بگذارند ، آنچنان که در کتاب «مروج الذهب» نوشته شده: «مردی از اهل کوفه در موقع بازگشتن از صفّین سوار بر شتر به دمشق آمد. یکی از مردم شام با وی درآویخت و گفت: این ناقه که بر وی سواری از آن من است که در جنگ صفین به غارت رفته و در دست تو افتاده است. نزاعشان بالا گرفت و نزد معاویه رفتند. مرد دمشقی پنجاه شاهد آورد که این ناقه مال اوست (در زبان عرب ناقه به شتر ماده گویند) یعنی گواهی دادند این شتر ماده مال این مرد شامی است. معاویه هم به حکم شهادت پنجاه نفر مزبور، حکم داد که ناقه (یعنی شترماده) مال مرد دمشقی است و فرد عراقی را مجبور کرد که شتر را تحویل وی دهد. مرد عراقی گفت: خدا خیرت دهد! این شتر ناقه نیست جمل است (یعنی ماده نیست، نر است)! معاویه گفت: حکمی داده ام و برگشت ندارد! بعدها که مردم متفرّق شدند مرد کوفی را خواست و به او گفت: شترت چقدر قیمت داشت؟ و آنگاه بیش از قیمت شتر به او پرداخته و به او گفت: برای علی علیه السلام خبر ببر که من برای جنگ با وی صدهزار مرد دارم که ناقه را از جمل فرق نمی گذارند! «یعنی اگر به ناقه جمل بگویم و به جمل ناقه، چون و چرا نمی کنند».
این کنار زدن نیروهای انقلابی وفادار را با برچسب هایی حساب شده، سناریویی است که دشمن برای نفوذ در ارکان سازمانی نظام طراحی نموده وبا روش هایی کاملا پیچیده و این روزها از مسیر ترور و غارت شخصیت و توانمندی نیروی انقلاب و متعهد ومقید به نظام مردم سالاری دینی سعی بر وارد کردن ضربه جبران ناپذیر در منابع انسانی نظام دارد! البته نه آن تعریفی که بعضی ها از سرمایه انسانی نظام این روزها دارند!
لازم این است که نیروهای انقلاب، مدام خودشان و روحیه شان را حفظ کنند و از خط امام و انقلاب و رهبری لحظه ای منحرف نشوند و حرکت رو به جلو را در شرایط همیشگی نفوذ با نفوذی هوشمندانه تر (بصیرت) همان قطب نمای حرکت صحیح ، در اوضاع پیچیده امروز، راه را طی نمایند، نتیجه هر چه که باشد موجب رضای خدا و صاحب امر (امام زمان «عج») خواهد بود.
مراقب باشیم و نگذاریم جریان اصولی انقلاب و منابع انسانی متعهد ومقید به نظام از مسیر نفوذ ترور شخصیت وغارت توانمندی آنان به حاشیه برود. عبرتهای عاشورایی که مقام معظم رهبری به آن اشاره میکنند برای همین است، رهبری هشدار دادند که انقلاب اسلامی دچار نفوذ و استحالهای که همه انقلابها دچار آن شدند ، نشود.
الحمدلله به واسطه دینداری و حضور مومنانه مردم در صحنه که در هیچ انقلابی به این ابعاد نبوده و نیست، این خطر (نفوذ) با همه ی مصادیق آن رصد و مهار خواهد شد.
/فرهاد پردخته