چاپ مطلب چاپ مطلب

حمایت از روحانی در راستای مسئولیت تاریخی و ملی / جلال میرزاآقایی

اختصاصی همای گیلان: بیشترین تحلیلها در باره توسعه در اشکال متفاوت آن ,مربوط به حوزه علوم انسانی میباشد و ابتدا و انتهای این حوزه قلمفرسایی, تقریبا نا محدود می باشد .اینک موضوع مورد بحث روز ما ,حول مبانی توسعه و فرآیند دستیابی به آن در دنیای امروز که اقتصاد و سیاست چنان در هم تنیده شده اند که منفک کردن آنها از هم غیر ممکن است و فقط در بحث های نظری و آکادمیک مثل موضوع مورد بحث ما می توان نسبت به آنها به مبا حثه پرداخت.

%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c%db%8c

در لابلای عرایض خودم سعی میکنم به سوال جناب مهندس صالحی جواب وافی و کافی بدهم که چرا از روحانی حمایت می کنم .اگر یادتان باشد آقای دکتر سروش در انتخابات ریاست جمهوری گذشته از آقای کروبی حمایت کرد.

سوال اساسی این است که آیا آقای سروش براساس مبانی اندیشه های فلسفی به این نتیجه رسیده بود که باید از آقای کروبی حمایت کند یا اینکه حمایت از کروبی و موضع گیریهای سیاسی او و اینکه دفاع از کروبی یک قدم به جلو در حمایت از حقوق شهر وندی می باشد؟پاشیده شدن شیرازه نظام اقتصادی به هر دلیل و حاکم کردن فقر ویرانگر اقتصادی و عواقب آن که در قالب فحشا،اعتیاد، طلاق و….و ظهور وبروز آن در اعتراض های اجتمایی علی الخصوص جماعت مستعد ومشتعل حاشیه شهر ها که امروز بر اثر فقر حتی بچه های خود را در معرض فروش قرار میدهند حالا بماند کلیه فروشی وناموس فروشی ودر انتخابات به شغل شریف رای فروشی جای خود دارد!آمدن این همه نا راضیا ن قابل انفجار در وسط خیابان واز طرفی عکس العمل حاکمیت و خدای ناکرده ادامه این نزاع ایران بر باد ده،فکر نمی کنید کشور را به سوی با لکانیزه شدن و یا سوریه و لیبی و لبنانیزه شدن و به آن شیطنت های خارج از مرز ها و اختلافات عقیدتی و مذهبی و تو سعه طلبی های کشور های ثروتمند منطقه را هم لحاظ کنید سوق میدهد.

پس بیاییم گام به گام برای رسیدن به دمو کراسی فکر کنیم که ابتدا دموکراسی و توسعه پایدار را محصول یک جامعه آگاه ودمو کرات و آشنا به حقوق شهر وندی و اجتمایی و سیاسی بدانیم و برای رسیدن به آن گام عقلایی برداریم.

آیا با این فقر فزاینده و گرسنگی ویرانگر که گریبان اکثریت بالای جمعیت کشور را فرا گرفته کسی برای آگاه شدن و کتا بخوانی سراغی از کتابخانه ای می گیرد ؟چند درصد از مردم در همین انتخابات دغدغه کتاب خانه شهرشان و یا تیراژ اندک کتاب های آنرا داشتند؟ و حالا تحقیق کنیم چند درصد دغدغه معیشت زندگی و کار و شغل و رفع تنگنای اقتصادی زندگی خود را داشتند؟ سوال اساسی !آیا با شکم خالی و گرسنه می شود به دمو کراسی رسید؟ جواب اگر منفی است پس باید از کجا شروع کرد ؟البته با توجه به شرایط موجود نه تجزیه و تحلیل های نظری و دانشگاهی که همه ما میدانیم با آنچه در جامعه ساری و جاری است فاصله دارد.اگر از روحانی باید حمایت کرد نه از منظر مبانی اندیشه های تئوریک و نظری حامعه شناسی سیاسی ویا فلسفی بوده است نه!فقط به این دلیل که ایشان با ساختار پشت پرده تصمیم گیری آشناست و به مناسبات و قدرت ویرانگر آنها و شیوه های مهار و نه ستیز و جنگ ,وقوف دارد .

تا اطلاع ثانوی چه کار می توانیم بکنیم؟ آگاهی تر مز حرکت جریانهای پوپولیستی با شکمهای گرسنه می باشد.مگر رئیس جمهور قبلی از همین حربه استفاده نکرد و توده های گرسنه را در راه اهداف خود هزینه نکرد؟ دموکراسی با همه مزایایش محصول یک جامعه آگاه است وفقر اقتصادی هر چه شدید تر و بیشتر باشد زمان رسیدن به آن را طولانی تر می کند .دوستان به احتمال زیاد مورد چین را به میان خواهند آورد بله درست است اما در چین ما یک انقلاب ایدئولوژیکی داشتیم که بخشی از پتانسیلهای جامعه را در مسیر آرمانخوایی انقلاب ایدئو لوژیکی تربیت کرد و نسلی بقول شریعتی الینه شده که اینک در کشور ما هم وجود دارند که با هرچه رنگ و بوی توسعه و پیشرفت داشته باشد غربی می دانند و آنرا حربه امپر یالیستی میدانند و متضاد آنچه که آموزش دیده اند و این معضل در هند و کره جنوبی و ژاپن نیست ولی در کره شمالی بشدت وجود دارد و عامل فقر و عقب افتادگی آن شده است واز طرفی عدم رشد اقتصادی را به آن بیافزاییم که چه شود! رشد اقتصادی وبه توسعه پایدار رسیدن در غنای فکری و فرهنگی وتاریخ و تمدن و همه آنچه که فرهنگ جامعه تلقی می شود نقش دارد .

اعتقادات و فرهنگ جامعه ما با انقلاب و دگردیسی در پا را دایم فکری حاکم بر جامعه را,باید در راستای توسعه در همه ابعاد آن شکل داد رسیدن به دمو کراسی و توسعه پایدار در همه ابعادش در کشور ما با نگاه به تجربه تاریخی آن به نظر این جانب فقط با حرکت آرام و گام به گام میسر می باشد که اگر دیر تر شروع شود پارامتر های بیشتر, راه را طولانی خواهند کرد.

فرهنگ دیر پای استبدادی در تار و پود ما هر ارث و میراثی گذارده مطمئنا فرهنگ مدارا وسازش و صبرو حوصله نبوده ,حتی طبقه الیت و نخبه ما هم در محاورات کمتر خویشتن دار هستند.چند تا خاتمی و بازرگان و مصدق سراغ داریم که معتقد باشند که حرکت گام به گام و صبر وحوصله و متانت واستواری تنها راه چاره است؟ و یا بقول امیر کبیر تا ملتی اصلاح نشود هیچ حاکمی و پادشاهی اصلاح نخواهد شد.

اصلاح جامعه استبداد زده وقت و زمان زیادی را طلب میکند واگر تکنولوژی ارتبا طات مدد کند باز بقول ابن خلدون فاصله فرهنگی مانع استفاده درست

جلال میرزاآقایی

 

14380610577

 

About سردبیر

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …