همای گیلان:از زمان مشروطه خاندان های اشرافی و سکولاری در گیلان به وجود آمد که بسیاری از منافع گیلان به آنها منحصر بود. الیگارشی (اشرافیت سالاری) شکل گرفته از فعالیت های این خانواده ها باعث ادامه حیات و استمرار دیکتاتوری پهلوی بر ایران می شد و بسیاری از افراد این خاندان به عنوان ارکان رژیم پهلوی نقش آفرینی می کردند. یکی از مهم تریم این خانواده ها در گیلان، خاندان بهایی «ابتهاج» است که نقش آفرینی شان در عرصه سیاسی به کمی پیش ز مشروطه باز می گردد و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و در عرصه های مختلف، از وابستگان سیاست های استعماری بود و منافع آنها را در گیلان دنبال می کرد. مخالفت با حرکت های ملی و اصیل چون نهضت جنگل و انقلاب اسلامی، از ویژگی های این خانواده بود. سایت رنگ ایمان با انشار مقاله حاضر در صدد است تا چهره های این خانواده و فعالیت های شان را برای مردم گیلان معرفی کند و به زودی مطالب دیگری راجع به این خاندان ها منتشر خواهد نمود.
۱- ابراهیم خان ابتهاج الملک
-مرد خودساخته خاندان ابـتهاج،ابـراهیم آشـتیانی است که اصلا از اهل آشتیان بوده بسال ۱۲۳۹ خ.(۱۸۶۰ م.)پا بجهان میگذارد.در روزگاریکه گمرکات ایران در دست ایرانیها و اجـاره سردار منصور(سپهدار رشی)فتح الله اکبر بود وی در گمرک انزلی(بندر پهلوی)بکار گـمارده میشود،در اندک مدتی کـارها را قـبضه میکند و مدیر گمرکات میشود.
ابتهاج الملک مرد کاردان و کوشا و زیرک میبود.از اینرو در اندک مدتی دارای ثروت زیاد میگرددودر گیلان املاک میخرد و در شمار متنفذان قرار میگیرد و چون میدانست از چه راه بر نفوذ و پایگاه خـود بیفزاید وارد کار وزارت خارجه میشود.کارگذار دولت در گیلان میگردد و ملقب به ابتهاج الملک میشود.[۱]
کارگذاری در قدیم،پیش از لغو کاپیتولاسیون(حق برونمرزی)شغل مهم و حساسی میبود،کارگذار بحسب وظایف سیاسی مجبور بود با مـأموران و نـمایندگان سیاسی دول بیگانه بویژه کشورهای پرنفوذ راه و رابطه داشته باشد و امور مرجوعه را سامان دهد.اینچنین بر موقعیت وی افزوده میشود و در شمار سرشناسان نفوذدار قرار میگیرد.
ابتهاج الملک در ۱۹۲۷ خ.(۱۹۱۸ م.)کشته میشود.قتل او بدست(سـید پله آقـا اماتری)یک مرد متعصب مسلمان در قریه(دگور)انجام میشود.
ابتهاج الملک ضمن گفتگو جمله غیرقابل هضمی در باب ظهور امام غایب(پیشوای دوازدهم شیعیان)بر زبان میآورد،سید پله با داس بـاو حـملهور میشود و او را جابجا میکشد.این رویداد خاندان ابتهاج را بعدها در مظان بابی گرائی قرار میدهد.
۲- آقاخان ابتهاج
نخست فرزند ابتهاج الملک، آقا خان ابتهاج است که تقریبا در ۱۲۷۴ خ. (۱۸۹۵ م.)پا بجهان میگذارد.هـوش و فـهم و اسـتعداد را تا حدی از پدر به ارث برده بـود ولی نـمیتواند جـای پدر را پر کند.وی داخل خدمات مالی و دولتی میشود،بعد از اندک مدنی در ردیف مدیران سرشناس وزارت دارائی قرار میگیرد.
آقا خان ابتهاج مدتی رئیس آبیاری گـیلان کـه خـود شغل حساسی در شمال میبود میشود.سپس به ریـست بـیمارستانپور سینا میرسد و در ۵۸ سالگی سال ۱۳۲۲خورشیدی (۱۹۴۳ م.) بدرود زندگی میگوید.
۳- غلامحسین ابتهاج
دومین پسر ابتهاج- الملک غـلامحسین اسـت کـه سال ۱۲۷۷ خ.(۱۸۹۸ م.) پا بجهان میگذارد آرشیو اسناد محرمانه وزارت خارجه بریتانیا که بـوسیله سفارت بریتانیا در ایران تهیه شده است ابتهاج را چنین معرفی میکند(تحصیلات خود را در رشت آغاز میکندسپس در بیروت و فرانسه پایـان مـیرساند.او مـدتی مثل پدرش در خدمت گمرکات بوده است از سال(۱۹۲۰-۱۹۱۸)بعنوان مترجم در پادگان انگلیس در گـیلان بـکار میپردازد بهنگام جنبش جنگلیها و سپس اشغال رشت از سوی بلشویکها با تمام فامیل از گیلان فرار میکند و بـتهران مـیآید[۲] امـا گروهی معتقدند وقتی ماک لادن قنسول انگلیس در گیلان و میجر آشوت رئیس بانک شـاهی در گـیلان از سـوی جنگلیها و میرزا کوچک خان اسیر میشوند.غلامحسین ابتهاج آنانرا از دست جنگلیها میرهاند و بدین مـناسبت گـیلان را تـرک میکند.
کتاب ارزنده(سردار جنگل)در این رویداد از شخصی باین صورت(غ.ا.مترجم افسران انگلیس)نـام مـیبرد که دو نفر مأمور انگلستان(بکمک این شخص موفق به فرار میشوند)[۳] این کـتاب کـه بـوسیله یکی از دوستان مطلع به من داده شد در حاشیه آن(غ. ا.)را با قلم غلامحسین ابتهاج نصریح و مـعرفی کـرده است.با توجه به مطالب این کتاب و اسناد وزارت خارجه گمان میرود ایـن تـوضیح کـاملا با واقعیت منطبق است.
آرشیو وزارت خارجه بریتانیا مشاغل وی را در تهران اینچنین یاد میکند:(منشی نخست وزیـری ۲۱-۱۹۲۰ م.ر ۱۳۰۰-۱۲۹۹ خ.مـنشی استانداری گیلان ۲۲-۱۹۲۱ م./۱۳۰۱- ۱۳۰۰ خ.سپس به وزارت فوائد عامه منتقل میشود و ضمنا به دستیاری مـشاور آمـریکائی کـلنل موریس Moris تعیین میشود ۲۸-۱۹۲۳ م./۱۳۰۷-۱۳۰۲ خ.).سفارت انگلیس در ایران در این گزارش که برای ایدن میفرستد تـصریح مـیکند:(بـرکناری ابتهاج از این پست به سبب نادرستی او بوده است) پسر ابتهاج الملک در ۱۹۲۶ م.(۱۳)به کـمپانی اولن Ulen سازنده راهآهن در جنوب ایران میپیوندد و به سال ۱۹۳۱ م.(۱۳۱۰ خ.)به وزارت خارجه انتقال مییابد. در آوریل ۱۹۳۲(۱۳۱۱ خ.)دبیر اول سفارت ایـران در لنـدن، در مارچ ۱۹۳۳ دبیر اول سفارت ایران در قاهره میشود. همین گزارشگر سیاسی مینویسد (وقتی امـتیاز”ادسـی”شرکت انگلیسی بهم میخورد اندکی بعد غـلامحسین ابـتهاج از طـرف وزارت خارجه بعلت دخالت در راهنمائی این شرکت مـدت کـوتاهی از کار معلق میگردد.
ابتهاج در ۱۹۳۴ م.(۱۳۱۳ خ.)به وزارت کشور انتقال مییابد،سپس مدیر اداره سیاحان و همچنین رئیـس کـلوب جهانگردی در ایران میشود،در سپتامبر ۱۹۳۶(۱۳۱۵ خ.)بـرای تـنظیم امور جـهانگردی سـازمان(ایـنتوریست (Intourist به مسکو سفر میکند بعد از بـازگشت شـرکت جهانگردی با نام جدید(ایرانتور (Irantour کار خود را دنبال میکند.
آرشیو وزارت خارجه در پایـان سـرگذشت وی بسال ۱۹۳۷ م.(۱۳۱۵ خ)(ابتهاج را جوانی زیرک،با اطـلاعات گسترده،آشنا به زبـانهای انـگلیسی،فرانسه و روسی معرفی میکند از کـتاب ارزنـده راهنمای ایران او به زبان انگلیسی نام میبرد ولی او را شخصی قابل اعتماد نمیداند. [۴]این نـظر کـموبیش در مشاغل بعدی تائید میشود،ابـتهاج مـدتی مـعاون شهردار و سپس شـهردار تـهران میشود.فعالیت او در این پسـت مـهم مالی خالی از بگو و مگو نبود این شایعات منجر به اتهام چهار میلیون اختلاس و ارتـشا بـوی میگردد.محمودی بازپرس دیوان کیفر بـرای او پرونـده میسازد.شـاید از ایـنرو هـیأت تصفیه کارمندان بسال ۱۳۲۹ نـام ایشانرا در ردیف افراد(بند ب)و شماره اول آن قرار میدهد.[۵]
در لیست منتشره بهمن ۱۳۲۸ وی در شمار مجهول المکانی که بـرای فـرار از مالیات خود را در گمنامیزده بودند و همگی از رجـال درجـه ۱ بـودند مـعرفی مـیشوند.
غلامحسین ابتهاج در ادوار ۱۶ و ۱۹ بـنمایندگی مـجلس از بندر پهلوی و لاهیجان تعیین میشود.[۶]
غلامحسین ابتهاج در ۶۶ سالگی و در ۱۳۴۴ بدرود زندگی میگوید.
۴- ابو الحسن ابتهاج
سومین پسـر ابـتهاج المـلک ابو الحسن ابتهاج است که بسال ۱۲۷۷ خ. (۱۸۹۹ م.)دیده به جهان میگشاید. آرشیو وزارت خارجه بریتانیا شروع کـارهای سیاسی و اداری او را چنین مینویسد:
(ابتهاج نخست کار سیاسی و اداری خود را بعنوان مترجم قوای نظامی بـریتانیا در گیلان بهنگام اشغال نـظامی ایـران در جنگ جهانی اول آغاز میکند،تا پایان جنگ در خدمت ارتش بریتانیا بوده است.سپس به خدمت بانک شاهی انگلیس درمیآید و در شعبه آن بانک در رشت به سال ۱۹۲۰ بکار میپردازد.در اندک مدتی همه کاره بـانک میشود،بنوشته خود ابتهاج(رئیس شعبه کوچکترین مداخله در کارها و هیچگونه دخالت در معاملات نداشت). بسال ۱۹۲۵ به تهران منتقل میشود،بعنوان دستیار رئیس بانک شاهی ایران بخدمت خود تا ۱۹۳۶ ادامه میدهد)
ابتهاج بـسال ۱۳۱۵ خ.(۱۹۳۶ م.)بـخدمت دولت ایران درمیآید.در وزارت دارائی کار خود را شروع میکند،از این پس حائز مشاغل و سمتهای زیر شده است:معاون بازرسی دولت در بانک کشاورزی و شرکتهای دولتی،معاون بانک رهنی ۱۳۱۶(۱۹۳۸)رئیس هیات مدیره بانک رهنی ایران ۱۳۱۶(۱۹۴۰)مـعاون بـانک ملی ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۹،مدیر کل و رئیس عامله بانک ملی(۱۳۲۱-۱۳۲۸)،سفیر کبیر ایران در فرانسه،رئیس هیات نمایندگی ایران در کنفرانس مالی خاورمیانه در قاهره،رئیس هیات نمایندگی در کنفرانس متشکله بانک بینالمللی و صندوق تـعاونی،مـستشار مدیرعامل صندوق بینالمللی در واشنگتن،رئیس اداره خاورمیانه صندوق بینالمللی پول ۱۳۳۲ خ(۱۹۵۳ م.)مدیرعامل سازمان برنامه (۱۳۳۳-۱۳۳۸).مدیرعامل و رئیس هیات مدیره بانک ایرانیان(دیماه ۱۳۲۸)[۷] رساله (کارنامه زرین) او را چون پدر و برادر دارای گرایش شدید انگلیسی دانسته مینویسد(انـگلیسیها او را بـعنوان فرد مورد اطمینان به اداره ثبت شرکتها معرفی،امضایش ا مانند امضای یک فرد انگلیسی قبول کردند.)[۸]
اسناد وزارت خارجه بریتانیا(ابتهاج را شخصی بـاهوش،خـوش بـرخورد معرفی میکند که آینده خوبی در انتظار اوست)مـیافزاید (ابـتهاج در ۱۹۲۶ با دختر معزز الدوله(تقی نبوی)ازدواج میکند او و زنش زبانهای انگلیسی و فرانسه و روسی را میدانند)سپس سفارت بریتانیا در تهران درباره اخـراج او از بـانک شـاهی معتقد است(ابتهاج بسبب نارضایتی بانک را ترک گفت چه امـید و انتظار داشت انگلیسها در بانک بین کارمند ایرانی و انگلیس فرقی نگذارند با او مثل یک کارمند هم شأن و همرتبه اداری رفـتار شـود و چـون انگلیسها در بانک شاهی باین مطلب اهمیت نمیدادند او از بانک کنارهگیری کرده بـخدمت دولتـ ایران درآمد.)[۹] روابط و نحوه برخورد وی با بانک شاهی تاحدی این نظر را تأیید میکند.[۱۰] از مشاغل مـهم و پر سـروصدای ویـ مدیریت عامل بانک ایران پس از اشغال نظامی ایران از سوی بیگانگان است مهمترین رویـداد در ایـنمورد بـرخورد شدید او با دکتر میلسپو آمریکائی بود که بر اثر فشار امپریالیستها،اختیارات مالی کـشور را بـه او سـپرده بودند که منجر به بیرون کردن نماینده دولت آمریکا از ایران شد در این پست گـروهی از ایـن کاردانها و اقتصادیون اصیل ملی و روزنامهنگاران ابتهاج را متهم به سوءرویه در امور پولی و مالی میدانند مـعتقدند از ایـن رهـگذر زیان فاحشی به اقتصادیات و پشتوانه پول ایران وارد آمده است.
در بانک ملی یکی از شخصیتهای مبرز و کـارشناسان پولی اقـتصادی عبد الحسین دانشپور بود که با انتشار بروشورها و رسالههای گوناگون بجنگ ابتهاج رفـت سـیاست پولی او را در بـانک ملی مورد انتقاد شدید قرار داد.
روزنامه مرد امروز کـه بـمدیریت محمد مسعود انتشار مییافت ابتهاج را متهم به سوء استفاده کرد نتیجه مـبارزات مـنجر بـشکایت ابتهاج و محاکمه محمد مسعود شد.جلسات محاکمه و مطالب دادستان و دفاعیات خود بسیار حقایق را روشن مـیکند در ایـن مـحاکمه یکی از وکلای مدافع محمد مسعود،شهیدزاده شخصیت سرشناس قضائی بود.
ابتهاج هـمچنان در رأس بـانک ملی که آنروز سیاست پولی کشور در دست این بانک بود قرار داشت تا با آمدن سـپهبد رزم آرا ابـتهاج از بانک کناره گفت نخست وزی نظامی که با میانه خوبی نداشت او را مأمور سـفارت ایـران د پاریس کرد.[۱۱]
در سازمان برنامه-دومین شغل مـهم او کـه تـوأم با سروصدای زیاد بود.مدیریت عامل سـازمان بـرنامه بود که با شیوه قدرتطلبی او سازمان بمثابه دولتی در داخل بشمار میرفت ابتهاج بـا تـمام قدرت دست به اجرای بـرنامههای هـفت ساله زد شـهامت داری ویـ در ایـن سمت تحسین همه را برانگیخت نشان داد وی مـرد بـاشخصیتی در کارهای بزرگ است اگر مسئولیتیرا پذیرا میشود اختیاراتی را نیز میطلبد.
موقعیت او در بـعضی از طـرحها و برنامهها مرهون پارهای از حسن انتخابات او بـود دکتر علی امینی وقـتی در سـال ۱۳۴۰ روی کار میآید بعنوان مبازره بـا فـساد گروهی از شخصیتهای سرشناس و برجسته را بازداشت میکند با اینکه ابتهاج از دوستان صمیمی و نزدیک امـینی بـشمار میرفت.او را بازداشت و بزندان میاندازد.
زمـینه اصـلی مـبازره با ابتهاج را بـاید از مـدتها پیش جستجو کرد وقـتی پیـش از امینی مهندس شریف امامی به نخستوزیری میرسد احمد آرامش بجای ابتهاج رئیس سازمان بـرنامه و وزیـر مشاور کابینه میشود آرامش در مصاحبه انـگشت روی کـارهای ابتهاج مـیگذارد او را مـتهم بـه حیفومیل بودجه سازمان بـرنامه و سوءاستفاده از آن میکند گزارش بلند و بالایی در ۳۰ فروردین ۱۳۴۰ در این مورد به مجلس میدهد عقیده او درباره ابتهاج ایـن مـیبود که وی بودجه مربوط به عـمران کـشور را بـیهوده حـیفومیل کـرده است.ولی این تـلاشها بـرای بازداشت ابتهاج بجائی نمیرسد.
پس از روی کارآمدن دکتر علی امینی دشمنان او بتکاپو میافتند.ابتهاج در ۱۷ آبان ۱۳۴۰ به بـازپرسی احـضار مـیشود.برخلاف انتظار همه درست در روزهایی که بـرای سـدهایی کـه او سـاخته جـشن مـیگرفتند در روز ۲۱ آبان حکم بازداشت و زندانی صادر میگردد.
ابتهاج به هنگام بازداشت پرخاشجویانه به دولت میتازد،از خدمات خود میستاید و خود را سزاوار این اتهامات نمیداند.
دربـاره بازداشت و اتهام وی نظرات گوناگون منجمله مأموریت و اقدام پیگیرانه و شدید او در ادغام همه بانکها و حیفومیل در برنامه عمرانی خوزستان،تخلف از مقررات و قوانین مصوبه درباره سازمان برنامه میشود.اما موضوع جالب اینجاست که دکـتر امـینی اعلام میدارد(من از بازداشت ابتهاج اطلاعی ندارم)و از اینعمل ابراز تعجب و تأسف میکند در روز بازداشت(۲۴ آبان)وزیر دادگستری بعنوان بیماری سر کار خود حاضر نمیشود.[۱۲]
ماروین زونیس (Marvin Zonis) استاد علوم سیاسی دانـشگاه شـیکاگو در اینباره مطلبی نوشته که ما بدان اشاره میکنیم.
این محقق ابتدا شخصیت،مدیریت و کارآرایی و درستکاری و آگاهی ابتهاج را بازستناد به مذاکرات(بیست و هشتمین جـلسه کـنگره امریکا،مذاکرات خصوصی…)میستاید، بـازداشت او را مـورد نکوهش قرار میدهد.سپس مدارک پروندهء متشکله و اتهامات منتسبه را بر اثر اطلاعات احمد آرامش میداند که ابتهاج را متهم میکند که بیآنکه یک ریال حـساب بـخواهد درباره طرح خوزستان یـک مـیلیارد دلار به داویدئی.لیلینتهال وگو دون آر، کلاپ David E.lilienthal,Gordon R.clapp از ۱۹۵۶ م.پرداخته است.زونیس این دو شخصیت تکنوکرات ارزشمند را که اجراکننده برنامه عظیم عمرانی در تنسی Tennessee بودند میستاید.وقتی ابتهاج را آزاد میکنند شرط خروج او را از ایران با ضمانت ۱۲۱ میلیون لیـره مـعین کردهاند آرنولد بیچمن در گزارش ۲۶ سپتامبر ۱۹۶۲ خود این مبلغ را درست معادل هزینه انجام شده طرح عمرانی خوزستان میداند.ابتهاج در تمام دوره نخستوزیری دکتر امینی در زندان میماند و بزمان حکومت اسد الله علم آزاد میشود.[۱۳]
اسـتاد آمـریکائی عقیده دارد کـه مسائل مالی اساس بازداشت ابتهاج نبوده است،او بجهات سیاسی بزندان افتاده است.دو ماه پیش از بازداشت ابتهاج،وی در کـنفرانس بینالمللی صنعتی در سانفرانسیسکو تطقی ایراد میکند.این نطق بعدها توازن سـیاسی او را در ایـران بـهم میریزد و او را به زندان میکشاند.ابتهاج در این کنفرانس از نحوه کمک مالی دولت امریکا به کشورهای توسعه نیافته بشدت انـتقاد مـیکند.این پولها را بیشتر صرف کارهای غیر عمرانی میدند.
ابتهاج عقیده دارد اگر این کمکها جنبه مقاصد امپریالیستی داشته باشد نه تـنها دولتها و ملتها تقویت نمیکند،آنانرا در برابر افکار عمومی و ملتها محکوم میسازد.
اینچنین سـیاست کمک مالی توأم بـا مـنافع خواستها امپریالیستی،ملتها را تضعیف و اسباب سقوط دولتها را فراهم میکند.
ابتهاج در انتقاد از روش آمریکا در ایران میگوید:
“…تا چندی پیش مردم ایران،دولت آمریکا را دوست میداشتند،برای امریکائیها حرمت و عزت زیادی قائل بودند بیاینکه امـریکا در ایران دیناری خرج کرده باشد.ولی حال که امریکا برای عمران و آبادانی ایران بیش از یک میلیون لیره پول داده است این پولها نتیجه معکوس و منفی بخشیده است یعنی نهتنها این کمکها دلبستگی مـردم ایـران را به آمریکائیها زیاد نکرده بلکه ایرانیان را به سیاست امریکا بدبین نموده است حتی گروهی با دیده نفرت به امریکائیها مینگرند”
ابتهاج از سخنرانی خود چنین نتیجهگیری میکند:
“انقلاب اجتماعی و سیاسی مـلتها در بـرابر روش امریکا یک تظاهر مأیوسانه توأم با بدلی و بیاعتمادی نسبت به سیستمهای ناشایسته خویش است چه دیده میشود امریکا بجهاتی همواره مدافع این نظامهای ورشکسته میباشد.[۱۴]
پیغام امروز با اشـاره بـه این سخنرانی توقیف ابتهاج را یکنوع(قدرت نمائی) مینویسد و معتقد است وی جز(نامزدان نخستوزیری بوده است).[۱۵]
بهر حال اینچنین مرد شماره یک اقتصادی ایران و یا بقول استاد علوم سیاسی دانـشگاه شـیکاگو(نـخست تکنوکرات ایرانی)در روزیکه الموتی وزیـر دادگـستری بـعنوان بیماری به وزارتخانه نمیآید،با نظر بنی فضل دادستان دیوان کیفر و نصیری بازپرس در ۲۱ آبان ۱۳۴۰(۱۰ نوامبر ۱۹۶۱)به زندان میرود.
بر این بـازداشت بـیشتر جـراید و شخصیتهای سیاسی اعتراض کردند.حتی خود دکتر امـینی در مـصاحبه مطبوعاتی ۲۴ آبان درستکاری و صداقت ابتهاج را میستاید.[۱۶] اما بعضی مـعتقدند پارهـای از کـارهای ابتهاج در سازمان برنامه خالی از زیان نبوده است،از اینجمله دخالت دادن انگلیسها و عـملیات شـرکت معروف جان مولم با سابقه امپریالیستی در ایران بوده است.در جلسه ۲۳ اسفند ۱۳۳۴ حائریزاده نماینده مجلس و در جلسه ۲۸ بـهمن ۱۳۳۴ سـناتور دیـوان بیگی نطق شدیدی علیه ابتهاج میکند و عملیات جاسوسی و امپریالیستی جان مولم را یـادآور مـیشود.[۱۷]
بـعد از فروافتادن ابتهاج از سازمان برنامه دولت امریکا او را نامزد ریاست هیأت را- بزنان اقتصادی آمریکا در الجزایر(در حـکومت بـن بـلا)میکند ولی دولت ایران این پیشنهاد را رد مینماید.[۱۸]
ابو الحسن ابتهاج هماکنون رئیس هیئت مدیره بانک ایـرانیان اسـت این بانک با همکاری و شرکت بانک معروف امریکائی(فرس ناشنال سیتی بانک)
بـه کـار خـود ادامه میدهد،ابتهاج از سرمایهداران و بانکیستهای معروف بشمار میرود و در شرکتها و بانکهای خارجی سهام و سرمایه هـنگفتی دارد.[۱۹]
۵- آذر ابتهاج
ابتهاج،دکتر آذر-خانم آذر ابتهاج(صنیع)به سال ۱۳۰۶ خ(۱۹۲۷ م.)در خانوادهای متمکن در بابل پا بـجان مـیگذارد.تـحصیلات اولیه خود را در زادگاهش انجام (به تصویر صفحه مراجعه شود) میدهد.فارغ التحصیل دانشکده دندانپزشکی از دانـشگاه تـهران است.در ۱۳۲۹ وارد خدمات دانشگاهی میشود.
خانم آذر(بیوه عروضی و بیوه مهندس ابوذر)در سال ۱۳۳۵ بـا بـاوالحسن ابـتهاج ازدواج میکند.
دکتر آذر ابتهاج از زنان برجسته جامعه ما بشمار میرود عضو سازمان شورای زنان،استاد دانـشکده دنـدانپز- شـکی،مدتی نیز مدیر مسئول مجله دندانپزشکی بود، عضو هیئت مدیره بانک ایـرانیان و مـدیریت کلوب بولینگ را عهدهدار شد و از عهده اداره آن برآمد.با شهامت از همسرش دفاع کرد.[۲۰] عـروضی مـعاون وزارت بازرگانی پسر اوست.
۶- احمد علی ابتهاج
مهندس احمد علی ابتهاج در ۱۲۸۹ خ(۱۹۱۱ م.)پا بجهان مـیگذارد.تـحصیلات دانشگاهی خود را در تهران،فرانسه در رشته راه و ساختمان بـپایان مـیرساند.سـپس وارد فعالیت اقتصادی در بخش خصوصی میشود.پس از اندک مـدتی در شـمار سرمایهداران و مدیران نامآور فعال اقتصادی در میآید.
وی از گردانندگان شرکتها و مؤسسات تولید و ساختمانی،سیمان تـهران،سـیمان شمال، سیمان دماوند،شرکت ایـرانیت،شـرکت بیرفارب،شـرکت سـاختمانهای کـشور است وی در ایجاد کارخانجات و پلها و ساختمانهای مـعظم و بـزرگ نقش اساسی داشت.ساختمان شرکت معظم سامان که مدرنترین و مجهزترین و بزرگترین سـاختمانهای کـشور بر بنیاد و اصول علمی و فنی مـیباشد از کارهای اوست مهندس ابـتهاج مـدتی نیز رئیس فدراسیونهای وزنه بـرداری و شـمشیربازی کشور بود.
وی در جمعه ۳ اردیبهشت ۱۳۵۵ بر اثر حادثه اتوموبیل در جاده چالوس درمیگذرد.و هـمراهان تـوی خواهرزادهاش پروین قدس جورابچی و دو فـرزند او و رانـندهاش بـودند که همانجا جـان مـیسپارند.
رسیدن خبر مرگ او گـروههای مـجهز امدادگر غواصی و رنجره از سوی سازمانهای مختلف راه میافتند ولی جسد او در میان امواج عمیق و خروشان بدست نـمیآید.
مـهندس ابتهاج ابتدا با هما اعلم ازدواج مـیکند چـند ماه پیـش از مـرگش هـما اعلم درمیگذرد. مهندس خـسرو ابتهاج یکی از مدیران برجسته پیشین سازمان برنامه که هماکنون در بخش خصوصی فعالیت وسیع دارد پسر اوسـت.[۲۱]
۷- هوشنگ ابـتهاج (سایه)
هوشنگ ابتهاج متخلص بـه سـایه، فـرزند آقـاخـان ابتهاج و نواده ابـتهاج المـلک در ۱۳۰۶ خ (۱۹۲۷ م.)در رشت متولد میشود. وی از شاعران نامدار معاصر بشمار میرود. (اکواف ایران) معتقد است او در میان طبقه جـوان مـوقعیت خـوبی دارد.بزبانهای انگلیسی و فرانسه نیز آشناست. تذکره شعرای معاصر نیز از چیرگی او به سرودن شعر قدیم و جدید یاد می کند. معروف ترین آثار او پنج مجموعه آثار است.
خاندان ابتهاج با سایر خاندان های حکومتگر ایران چون خاندان های قوام، وثوق، منصور، امامی خوئی، آشتیانی، علم، صفاری، نبوی، پیرنیا، موقر، سمیعی و … پیوند سببی دارند.
/
ابوالفضل قاسمی
به نقل از: صد خانواده حکومتگر ایران؛ خاندان ابتهاج، ابوالفضل قاسمی، مجله وحید، نیمه دوم دی ۱۳۵۵، ش۲۰۰، ص۷۱۹-۷۲۱؛ صد خانواده حکومتگر ایران؛ خاندان ابتهاج۲، ابوالفضل قاسمی، مجله وحید، نیمه اول بهمن ۱۳۵۵، ش۲۰۱، ص۷۸۶-۷۹۲ با کمی ویرایش و اضافات از سوی سایت رنگ ایمان.
[۱] . Biographical notices persia Statemen and notables no 127:G.churchil
[۲] . O.7/6202837,P.17,No.66
[۳] . سردار جنگل ۸۸
[۴] . Ibid
[۵] کتابچه هیات تصفیه صـفحه ۴.
[۶] . نـمایندگان(ایـن کتاب نام پدر ابتهاج را بغلط ابتهاج الملک نـوشته اسـت)۲۹۱
[۷] . Inter national who`s who,1963-۶۴,P.299 Iran A 1 manae 1963,P.532
[۸] . کارنامه زرین ۲۵
[۹] . Ib id
[۱۰] . سالنامه دنیا ۱۳۴۳ مقاله ابتهاج
[۱۱] . کتاب رجال بدون ماسک صفحه ۱۰۱
[۱۲] . روزنامه کیهان ۵۵۰۵-۵۵۰۲(۱۷ آبان-۱۲آبان ۱۳۴۰) مـجله خـواندنیها ۲۳ آبـان ۱۳۴۰-طلوع ۲۵ آبان ۱۳۴۰(شماره ۲۵۹۷)
[۱۳] . Political Elite of Iran,P.67
[۱۴] . Ibid,۶۸,۶۹ (سانفرانسیسکو-کنفرانس صنعتی بینالمللی-برنامه برای رشد اقتصاد)سپتامبر ۱۹۶۱ صفحه ۴
[۱۵] . پیغام امروز شـماره ۵۱۸-۲۱ آبـان(خـبرگزاری فرانسه)
[۱۶] . مجله فردوسی شماره ۵۱۸-۳۰ آبان ۱۳۴۰-پیغام امروز ۲۵۸۷ و تهران مصور، مـرد مبارز، صبح امروز، اطلاعات، سپید و سیاه، فردوسی، خواندنیها، فرمان، پیغام امروز، تهران اکونومیست…(۲۱ آبان-۳۰ آبان)
[۱۷] . جنبش ملی ایرانیان ۱۷-۳۱
[۱۸] . Ibid
[۱۹] . Iran Almanac,P.346,۲۹۲
[۲۰] . رجـال زیـر ذره بین ۸۹،خـدمتگزاران مـلک و مـلت ۵۲
[۲۱] . مجله اکونومیست شماره ۱۱۴۱-۱۱ اردیبهشت ۲۵۳۵،خواندنیها شماره ۶۱-۱۷ اردیبهشت ۲۵۳۵،روزنامه کیهان ۹۸۴۴-۴ اردیبهشت ۲۵۳۵