با درود و مهر! ✍…
خیام و باورهای ما
مهندس حسین جمالی
مدرس دانشگاه
کارشناس ارشد فناوری اطلاعات و ارتباطات
دانشجوی حقوق قضایی
بر پیشانی آرامگاه وی نوشته شده
“این کوزه چو من عاشق زاری بوده است/
در بند سرزلف نگاری بوده است/
این دسته که بر گردن او می بینی/
دستی است که بر گردن یاری بوده است
نیک بدانیم کمتر شاعری را می توان یافت که در باره اش داوری های متفاوت و متهافت صورت گرفته، گروهی او را کافر و ملحد وجماعتی صوفی و زاهد ، و برخی شاهد شراب ولب جوی، گل و بلبل..
نویسنده بر آن است که راز مانایی و نامیرایی خیام آن است که به پرسش های بنیادین بشر ( خدا ، مرگ، زمان، .. ) را بازخوانی و شاعرانه به تصویر کشیده است.
اما یک پرسش بی پاسخ چرا در نظام آموزشی ما (دبستان و دبیرستان و دانشکده ها) خیام کم رنگ و حذف شده است؟
به مناسبت ۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم خیّام نیشابوری
از سخنرانی ایراد شدهی استاد اسلامی نُدوشن در دهلی نو
میدانید که خیّام عنصرِ خاصّی است در ادبیات فارسی، خاص از این جهت که هم شاعر است، هم نیست. بیشتر عالِم شناخته شده. در زمان خود به این عنوان معروف بوده است. گذشته از آن درست روشن نیست که چه تعداد رباعی گفته و یا اصلاً این رباعیهای منسوب به او تا چه مقدار به او مربوطند. چنانکه میبینیم چند سؤال و ابهام در برابرِ نامش هست.
نخست به عنوان عالِم یعنی ریاضیدان، متفکّر، فیلسوف و کسی که در ستارهشناسی کار میکرده معروف شده. ولی بعد موضوع شاعریاَش مطرح گردیده. میدانید که وی تا حدود صدسال پیش در ایران شاعر معروفی نبود. نام او به عنوان شاعر در میان بود، ولی کسی او را به عنوان یک گویندهی صاحب دیوان به شمار نمیآورد. بیشتر شعر به سبک «خیّامی» رواج داشت، که دیگران به تقلید او میسرودند.
اکنون بیاییم بر سر این موضوع که اصولاً اندیشهی خیّامی چه هست؟ اندیشهی خیّام را اگر بفشاریم، در سه وجه خلاصه میشود:
یکی مسألهی اغتنام وقت است، یعنی توصیه به اینکه وقت خود را غنیمت بشمارید، از عمر بهره بگیرید. این یک نقطهی مهمّ اندیشهی اوست. بهره گرفتن یعنی از مواهب زندگی استفاده کردن، از چیزهایی که مطبوع است، خود را محروم نکردن. البتّه از دوست داشتن چیزها، منظور آن نیست که به دنبال هوای نفس بروند، و هر چه را دوست داشتند، دنبالش را بگیرند. نه، منظور آن است که چیزهایی هست که لااقل ظاهرِ نامشروع ندارند و لطمهای به دیگران نمیزنند، یعنی زیانی وارد نمیآورند، مخصوصِ زندگیِ شخصیِ شماست، پس خود را از آن محروم نکنید. این، یکی از توصیههای مکرّرِ اندیشهی خیّامی است. دوّم حسرت و تأسّف بر گذشتِ عمر است که این نیز مسألهی مهمّی است. زمان چیزی است که نمیشود زنجیرش کرد، نگهش داشت، هر روز دیده میشود که از عمر یک روز میرود و بازگشتی نیست، و سرانجام میرسد به دوران انتها که مرگ است. و سوم البتّه گذشتِ روزگار به طور کلّی است. ایرانِ باستان، ایرانِ گذشته، که به عنوان شاهد مثال چند جا از آن یاد میشود. خیّام بارها، و حافظ هم خیلی زیاد از آن حرف میزند، به عنوان گواه یک قدرت و حشمتِ بر باد رفته و نابود شده؛ میبینیم که بزرگانی مثل جمشید، مثل فریدون، مثل بهرام که اینها قدرتهای اوّلِ زمانِ خود بودند چطور از بین رفتند، نابود شدند. میگوید: پس شما عبرت بگیرید، قدر وقت و عمر و زمان خود را داشته باشید. شاهدِ مثالش از زیبایانِ جهان نیز هست که در جوانی نابود شدهاند. در زمان خیّام شاید بیشتر از این دوره جوانمرگی بوده است، به صورتهای مختلف. وسایل دفاعی و دوا از امروز کمتر بوده، عوارض طبیعی بوده، زلزله و ناامنی. خودِ نیشابور شهرِ زلزلهخیز بوده، این را تاریخ نیشابور نشان میدهد؛ و همهی اینها، مجموعاً این اندیشه را برمیانگیخته که زندگی چقدر میتواند شکننده باشد، در معرض انواع مصیبتها، جریانهای غافلگیرکننده و ناگهانی.
فصلنامه_هستی (بهار ۱۳۸۳)
ریاضیدان و شاعر بزرگ ایران
* خیام نیشابوری*
🥀🥀🥀
مهندس حسین جمالی
مدرس و استاد دانشگاه
ازدیار گیل و دیلم سیاهکل
hossein.jamali1214@gmail.com