اختصاصی همای گیلان: فاتحان جنگ جهانی دوم پیش و بیش از هر کسی به قدرت و توان نظامی برای تغیر و تحولات جهانی پی بردند چون از فتح سریع و برق آسای نازی ها به یمن ارتش قوی شان و هم برای در هم شکستن این ارتش قوی با بهره گیری از قدرت نظامی خوشان آگاه شدند و به همین دلیل بود که در روز فتح و پیروزی ، برای بدست اوردن دانشمندان صنعت ماشین جنگی و هم برای پی بردن رمز و راز پروژه های این ماشین به رقابتی شدید پرداختند .فاتحان دو سوی اقلیم جغرافیایی و جغرافیای فکری مکاتیب کاپپیتالیسم و مارکسیسم بدقت و به فراست به اهمیت ارتش مجهز برای تاثیر گذاری بر سرزمین های ماورابحار آگاه شدند .آنان در همان اوان به پی ریزی پیمانهای نظامی مانند ورشو و ناتو و سپس به پیمانهای منطقه ای سیتو و سنتو و تشکیل بلوک اقماری برای حفظ منافع و تسلط بر آبراه و شاهراههای بین المللی پرداختند .نظام بسته و متصلب مارکسیسم سر انجام با هشدار های هر چند دیر هنگام میخائیل گورراچف آخرین رئیس جمهور همین سیستم از درون از هم پاشید و آنها منافع این امپراطوری را بعد ها به شیوه دیگری دنبال کردند .
ولی آنچه که در اردوگاه کاپیتالیسم با اقتصاد بورژوازی کمپرادور خود و تسلط بر منابع عظیم نفت و گاز و تاراج و به یغما بردن همه داراییهای مستعمرات خویش بنا نهاده بود به شکل دیگری رقم خورد .
اندیشه استیلا جویانه نئو کان ها و مدرنیزاسیون ارتش میلیتاریستی و تسلط بر کارخانه های اسلحه سازی و اقتصاد منتهی بر صنعت اسلحه سازی و تسلط بر تحولات مناطق بحرانی جهان و علی الخصوص خاور میانه و ارتباط تاریخی و کلاسیک با کشور های نفت خیز و تحریک و تزریق هژ مونی مسلط این کشور در تبادلات و تعا ملات منطقه ای ،همه و همه در همین استراتژی قایق های توپدار قابل فهم و بر رسی می باشد .
آنان بخوبی دریافتند که ضریب رشد شتابان رقبای اقتصادی بزرگ مانند چین و ژاپن و آلمان و کره بیشتر مدیون روند آرام ارسال نفت و گاز تاحدی ارزان قیمت برای این کشور هاست .نئو کان ها بخوبی دریافتند که برای تفوق یا حداقل سکون ضریب رشد اقتصادی چین بهتر است بحرا ن را بکشانند بسوی شبه جزیره کره و برای همین آقای ترامپ در تریبون سازمان ملل با عصبانیت هر چه تمامتر کره شمالی را تهدید به محو شدن از کره زمین کرد و این پیام او را دقیقا چینی ها گرفتند که منظور، آنها و اقتصاد آنها است و نه کره شمالی و برای همین چینی ها کره شمالی را آماده برای مذاکره با امریکا کرده تا هر گونه بهانه برای تهاجم را از آنها بگیرد .هم چینی ها و هم روس ها بخوبی می دانند که در صورت تهاجم ارتش آمریکا به کره شمالی دقیقا کره شمالی در همان ساعت های اولیه محو خواهد شد ولی بحران آن اقتصاد چین و تمام شرق آسیا را سالها به قهقرا خواهد برد .چینی ها کره شمالی را مجبور به مذاکره می کنند که در حال شدن است .
اما حلقه ضعیف دشمنان امریکا بعد از روس ها و چینی ها و کره شمالی ،ایران است و شرایط بسیا پیچیده و انبار باروت خاور میانه و نیاز مبرم و حیاتی نئوکان ها به یک آتش بازی برای رسیدن به اهداف چند گانه .
اولین هدف کنترل بر ارسال نفت و گاز این منطقه با مباشرت عربستان و معاودت اسرائیل و دومین هدف جلوگیری از هژ مونی برتر ایران در تحولات از شاخ آفریقا تا شبه قاره هند که ایران سالها در تحولات سیاسی و منطقه ای آن نقشی بسزا و شاید هم دست بالا را داشته است .اینکه امریکا جبهه سوریه را به روس ها و پان ترکیسم اردوِغان هدیه کنند پیام خوبی نیست چون همسایه های شمالی و غربی ما خوب زبان تاجر نیویورکی را می فهمند .
باید مواظب باشیم که بسیار هنر متدانه عمل کنیم نه روس ها و نه ترک ها قابل اعتماد نیستند و هم اینک باید بیشتر روی تروئیکای اروپایی متمرکز شویم و بر اجرای توافق برجام تاکید و پافشاری کنیم و شکاف فعلی اروپا و آمریکا در اجرای برجام را بیشتر کنیم ودر صورت خروج تنهایی آمریکاییها و بدون اروپا ،آسیب کمتری می بینیم و در مرحله بعد اختلاف مذهبی و متطقه ای خودمانرا با همسایگان بزرگ علی الخصوص عربستان را تحت هر شرایطی آرام و حل و فصلر کنیم و خدای ناکرده کار را به رویا رویی نظامی نبریم .
نئو کان برای چند هدف حیاتی نیاز به جنگی دیگر در خاور میانه دارند و برای آن هم خیز های لازم را برداشته اند ،باید بهانه را از آنها گرفته و با درایت و حکمت عمل کنیم .
جلال میرزااقایی