اختصاصی همای گیلان: در گذشته دور غربیها به تجربه دریافته بودند که با حفظ هویت و فرهنگ خویش میتوانند از دستاوردهای تمدن دیگر جوامع حداکثر بهره را ببرند، لذا تلاش کردند تا با جذب مغزهای متفکر و متخصص و سرمایه سازان کشورهای دیگر، آنها را به سوی کشورهای خود روانه کنند و پذیرای میلیونها متخصص و متفکر از سراسر آسیا به خصوص ایران باشند.
براساس آمارهای ارایه شده درسال۱۳۹۳سالانه ۱۵۰هزار جوان تحصیل کرده از ایران خارج میشوند که بیشتر این مهاجران نخبه در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند(بخصوص آمریکا و کانادا) با این حجم از مهاجرت کشور ما در میان ۱۹۳کشور دنیا رتبه پایینی را داراست(خبرانلاین سال ۹۲ نیز ازقول فرجی دانا وزیرپیشنهادی اعلام کرده بود هر سال ۱۵۰ هزارنفرازنخبگان ایران،کشورراترک می کنند ).دراظهارنظر جدیدی که آقای سید مهدی سیدی رئیس کار گروه نخبگان شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرده ، که این امر نسبت به سالهای قبل ۱۶ درصد رشد دارد، که در ۴ حوزه مهندسی ،علوم پایه ،ریاضیات وتکنولوژی می باشد، بیشترین آمارجذب از سوی دو کشور آمریکا و کانادا صورت می گیرد، او علت این امر را مراجع ، رفرنس ها وکتاب های دانشجویان ما در دوره تحصیلی ،مطابق با دانشگاههای آمریکا دانست ،که طبق آمار باسواد ترین اقلیت ها در آمریکا ایرانی ها هستند(۲میلیون ایرانی که هزار نفرشان استاد دانشگاه و ۵ هزار نفرشان مدرک دکترا دارند ) .
برآورد ارزش اقتصادی این مهاجرت ۱۵۰میلیارد دلار در سال تخمین زده میشود که خود به تنهایی میتواند بودجه دو تا سه سال یک کشور را تأمین کند، این درحالی است که کشور ما امروزه نیازمند حدود ۳۰ تا۴۰میلیارد دلار برای سرمایهگذاری خارجی در عرصه های مختلف است،اینسرمایه عظیم میتواند به اعتلای قدرت اقتصادی کشورمان کمک شایان توجه ای کند و اقتصاد بیمار ما را نجات دهد و ایران را به یک قدرت اقتصادی تبدیل کند.
وقتی کشور کوچکی مانند هنگکنگ در سالهای دور توانست از یک دهکده ماهیگیری در قرن ۱۹ به نوعی از کشور، سپس ایالتی از چین درآید و در دهه های بعد به تنهایی بیش از کل درآمد هند صادرات داشته باشد، نشاندهنده استفاده بهینه از نیروی متخصص و تحصیلکرده این کشور از سوی دولت مردان ، و آینده نگری این کشوردر شناخت نیازها بوده است. پس ما هم میتوانیم فارغ از هرگونه جزماندیشی و یک سویه نگری با استفاده از پتانسیل بالای نیرویهای متخصص و تحصیلکرده که بالای ۵میلیون نفر می باشند، حرکت رو به جلو را برنامه ریزی نموده و در داخل کشور برای آنان سرمایه گذاری کلان انجام دهیم، تا همانند هنگکنگ، مالزی، سنگاپور، چین تایپه، ژاپن و کره به اقتصاد پویا دست یابیم، به نظر می رسد یکی از راه های رسیدن به آن، افزایش بودجه پژوهش و تحقیق ، و دراختیار گذاردن امکانات مورد نیاز طرح ها و پروژه های برای نخبگان جامعه باشد.
از طرفی میتوان از تجربه کشورهای مسلمان مانند مالزی در دوره ماهاتیر محمد رئیسجمهوری پیشین این کشور استفاده کرد. او توانست با حفظ همه نیروهای متخصص و متفکر در جهت اعتلا و توسعه کشورش گام بردارد. ماهاتیر موفق شد با استفاده از متخصصان داخلی و بکارگیری آنان از تکنولوژی وارداتی روز دنیا این هدف را در داخل کشورش محقق کند و از مهاجرت نخبگان جلوگیری بعمل آورد . دولت مردان ما نیز می توانند در بعد خارجی تعامل سیاسی با قدرت های اقتصادی را تداوم بخشیده و در داخل با سرمایه گذاری روی نخبگان جامعه وخرید و یا ورود تکنولوژی روز دنیا زمینه ایجاد اقتصاد پویا را فرام کند ، تا به اهداف دراز مدت خود شکل واقعی ببخشیم.
میتوان با اتحاد و همدلی و استفاده از همه نیروهای انسانی در بکارگیری تخصص و حرفه آنها، منزلت ایران را در آینده متحول کرد. استراتژی حرص در تولید و قناعت در مصرف با عزم، همت، اعتماد و تعهد راسخ، همراه با هم زبانی و همدلی کشورمان را از این دوره گذار به شایستگی عبور دهیم.
مسئولان کشورمی توانند با گذار ازدوره پرتلاطم خاورمیانه، با توجه به جنگهای فرقهای و حضور قدرتهای جهانی در منطقه، و استفاده از قدرت چانه زنی در راستای منافع ملی برای تعادل اقتصادی و تعامل سیاسی گام های موثری بردارند. این هدف درصورتی به درستی تحقق پیدا میکند که در داخل قدرت تعامل با همدیگر را بالا ببریم و از نقدها در جهت سازندگی بهره گیریم نه اینکه همدیگر را با نام ها و اسم های مختلف که شایسته فرهنگ عمومی و تمدنی ایران نیست خطاب قرار دهیم .ما درصورتی می توانیم قدرت اقتصادی و ثروت ملی را افزایش دهیم که ازبزنگاه های تاریخی نهایت استفاده را ببریم ، محیط زیست ما را ازهر گونه آلودگی پاک کنیم ، صنعت گردشگری را احیاء کنیم ،تا زمینه اشتغال جوانان را فراهم کرده و از مهاجرت آنها جلوگیری نماییم ،یکی از این بزنگاه ها درروابط با کشورهای بزرگ اقتصادی ازآسیای شرقی گرفته تا غرب نهفته
، آنوقت در داخل با استفاده از درآمدهای نفتی برای سرمایه گذاری در زیر ساخت ها صنعتی و تولیدی بهره ببریم و از مهاجرت نخبگان کشورجلوگیری بعمل آوریم ،حفظ نخبگان جامعه یکی از وظایف دولت ها است .
از طرفی با تعامل و تسامع درداخل یک کشور است که امنیت ملی شکل واقعی می گیرد ، وقتی امنیت در حوزه های مختلف شکل گرفت ، احترام بینالمللی،روابط بین اللملی ، رضایتمندی مشتریان و امید به زندگی در کشورزنده میشود.پایان سخن اینکه وقتی یک ملتی امید و شادابی داشته باشد،ودر حوزه اقتصادی کمترین مشکلات را لمس کند، شفافیت و راستی آزمایی در بین مسئولان را ببیند، هیچ قدرتی توان مقابله با آن را ندارد.به امید روزی که همه نخبگان مهاجر به کشور بازگشته و برای ساختن ایران آباد تلاش نمایند.
رضا بژکول دانش آموخته علوم سیاسی