همای گیلان:
جناب واثق کارگرنیا، نماینده محترم شورای چهارم اسلامی کلانشهر رشت؛
هنگامی که مطلع شدیم بعد از مدتها در یک نطق سیاسی به سربازها اشاره شده است، تصور کردیم این قشر بالاخره به چشم آمدهاند و قرار است به نگرانیها و دغدغههای آنان پرداخته شود اما به وقت مرور اظهارنظرهایتان با انبوهی از عبارتهای ناروا، کلمات نادرست و نگاهی اعورانه نسبت به پسران سپیدپوش این مرز و بوم روبرو شدیم.
ما و همقطارانمان در لباس مقدس سربازی دو سال از بهترین سالهای زندگی را صرف خدمت عاشقانه به میهن میکنیم و برای حفظ مغرب و مشرق این خاک آسمانی، حاضریم روی مهمترین داشتهمان که زندگی است، چشم بپوشیم. خدمت، سراسر افتخار است و نفس کشیدن در راه حفظ مملکت، اعتباری کمتر از عبادت ندارد. هیچکدام از روزهایی که در این رخت معنوی سپری میشوند اما سختتر از مواجهه با زخم طعن و کنایه نیستند.
با ما به کنایه سخن نگویید آقای نماینده شورا. با ما که از تیغ آفتاب تا سپیدی مهتاب و زیر برف و باران سینه سپر کردهایم تا اجازه ندهیم رنج و نگرانی، جایی در زندگی شهروندان داشته باشد.
با ما که هنوز زبانمان، کمتر از عضلههایمان کار میکند. که عرق میریزیم، حرف نمیزنیم و به دلگرمی امثال شما نیاز داریم اما شب را با تیترهای تند و مایوسکننده و دلسردکننده جنابتان به صبح میرسانیم.
جناب کارگرنیا؛ شما در صحبتهایتان کلمه ”غیرمتخصص” را برای سربازها به کار بردهاید اما همین سربازهایی که از نگاه شما غیرمتخصص هستند و توانایی کنترل ترافیک در مبادی مختلف شهر را ندارند، چندین ماه آموزش سخت و فعالیت جانکاه را پشت سر گذاشتهاند.
زیر سوال بردن تخصص و توانایی این سربازها، توهین به مبانی آموزشی در نظام جمهوری اسلامی است. هر سال هزینه زیادی صرف آموزش این سربازها میشود. فرماندهان به سختی تلاش میکنند تا لازمههای فنی را در اختیار آنها قرار بدهند و خود سربازها نیز مجدانه و سختکوشانه مسئولیت خدمت به مردم را میپذیرند.
سربازها، سرمایههای اجتماعی نظام هستند و هر نوع اقدام برای تضعیف آنها، امنیت کشور را به مخاطره میاندازد. همین سربازهایی که در جملات ناامیدکننده شما عامل نابسمانی معرفی شده اند، سابقهای روشن و انکارنشدنی در خدمت به جامعه دارند.
یکی از همین سربازها بود که با حضور همیشگی در محل خدمت، با ستایش اهالی محل مواجه شد و خیال رانندگان منطقه را راحت کرد. یکی از همین فرزندان ملت بود که جان کودک در حال غرقشدن را در شهرستان شفت نجات داد و جلوی داغدار شدن یک خانواده را گرفت. هر چه تا امروز انجام دادهایم، وظیفه بوده است.
نه منتی در کار هست و نه تبختری. با این وجود حق بدهید که انتظار تازیانههای کلامتان را نداشته باشیم.
مسئولیتپذیری همیشه بخشی از ویژگیهای ترکنشدنی پلیس بوده و سربازها نیز هرگز از وظایفشان فرار نکردهاند و به نقد کشیدن آنها به خاطر گناهی که مرتکب نشدهاند، ناپسند، ناخوشایند و ناثواب خواهد بود.
جناب کارگرنیا؛ حالا که باب گفتگو باز شده اجازه بدهید از شما سوال کنیم که آیا زیرساختهای لازم در کلانشهر رشت برای کاهش ترافیک وجود دارد؟ آیا تمهیدی اندیشیده شده تا به جای انبوه معماریهای خودنمایانه با پسوند فرهنگی، سازههایی برای حل مشکلات ترافیک توسط نهادهای شهری ساخته شود؟ آیا بالا رفتن از دیوار کوتاه سربازها، مدیران کمکار در این حوزه را تبرئه میکند.
آقای واثق؛ شما سالها در لباس پلیس خدمت کردید و یکی از یاوران سبزپوش همین شهروندان بودید. حالا سربازها به شما به چشم پدری نگاه میکنند که باید سخاوتمندانه تجربیاتاش را در اختیار آنان قرار بدهد اما رفتار امروز شما نشان میدهد که سبقه پلیسیتان را از یاد بردهاید. سربازها هنوز به شما نگاه میکنند آقای کارگرنیا.
کاش پیچیدگیهای عالم سیاست، تغییرتان ندهد. کاش به جای طعن و کنایه، به زبان محبت با سربازها صحبت کنید. سربازهایی که ایران، همه چیزشان است و خدمت، مهمترین رسالتشان.
پسرانی که آموزش دیدهاند و اگر به دستان جوانشان اعتماد شود، بسیاری از گرهها را خواهند گشود.