اختصاصی همای گیلان: درایت کنیم وهشدارکه درِتدبیر نبندیم و به دام تکفیر و تند روی نیفتیم .آنها راهی بجز اینکه کلاغ هارا رنگ ؛وعرصه را تنگ کنند و طوطی شکرشکن را زبان بسته وممنوع ا لتصویرکنند ندارند.مبانی اندیشه های تئوریک انسانی را با تحلیل علمی تاریخ وضعف های تاریخی بر رسی کنیم واز هر گونه تند روی و تکیه بر ناسیونالیسم افراطی کور بپر هیزیم که به فضای حقیقی مورد نظر نخواهیم رسید.
حجم وسطح مطالبات صنفی و سیاسی و اجتمایی و..را با توجه به ظر فیت های نیم بند جنبش اجتمایی برسی و تحلیل و پیگیری کنیم تا در زمین اقتدار گرایان بازی نکنیم!اگر پرده دری احساس کنند انگاه حسّاس شوند و دریدگی خواهند کرد که کردند و دیدیم که چگونه وجدانان ها آسیب و روح جمعی ملول گشته و رهروان سر گشته شدند.
ابزار اصلاح؛ حلم و برد باری و صبر و شکیبایی و تکیه به میزان همراهی مردم در یک روند آرام تاریخی ،با کمترین هزینه میباشد .بذر حرکت را در بوستان فرهنگی و اجتماعی تاریخی،باید کاشت و حوصله و فراخی نگاه را؛ همراه داشت تا لاله ای خونین نشود و فردا که موسم بر داشت آید سرمای سوزان زمستان را به نسیم دل انگیز مستان ،بهاری کنیم که اگر این نکنیم همه چیز پنبه شود و موج احساسی، محل رقص چوب پنبه شود ولمپنیسم وپوپولیسم دور تسلسل تاریخی را تکرار کنند.پس با بخشش پرده داران،نسیم دل نشین بهاری بنوازیم و نگاه نو در اندازیم و از طائران حرمِ صِدِر عفاف بخواهیم که احساسی و سیاسی نکنند بلکه احسانی و کیّاسی کنند تا باغبا نان دشت لاله ها ،عِطر دل انگیز بهاری رابه کام و مشام آیندگان برسانند.
اگر اسلاف و پیشینیان نگاه انسانی تاریخی خود را به پگاه آیندگان می دوختند و نقد اُفول تمدنی را آغاز می کردند و طنازی عالَم سیاست را با عالِمی؛ کیاست میکردند و استعدادهای اهدایی خداوندی را در کور بودن «بوفی»و یا متهم کردن «پدر ومادری»و یا «کویری»و یا برکه آبی برای حرکت «ماهی سیاه کوچولو»هزینه نمی کردند و با قلم سِحّار و دم مسیحایی ،پزشکی می کردند انگاه عفونت تاریخی و فرهنگی،تب لرزان سیاسی ببار نمی آورد و هذیان گویان؛ معجزه های هزاره دوم وسوم و..نمی شدند.قبول کنیم که اصلاح ،یک حرکت فرهنگی و اجتماعیِ مستمر و دایمی در تاریخ است و نه سیاست تاریخی.اگر نگاه عمیق به حکم ازلی و تاریخی داشتیم انگاه اختلاف بین پرده نشینی و شاهد بازاری در کار گلاب و گل حل می شد و حافظ دادنِ جامِ می به معجزه هزاره سوم و خون دل به معجزه گفتگوی تمدنها را قسمت نمی دانست.اگرحکمت ودرایت نکنیم آنگاه معلوم نیست سر از کدام نا کجا آباد در بیاوریم.
/ جلال میرزاآقایی