مدیر خبر1 مرداد 21, 1399مقالهدیدگاهها برای رنجی که پایان ندارد/مهتاب ره بسته هستند416 Views
همای گیلان:روزی که قلم در دست گرفتم و نام خبرنگار بر خود نهادم عهد کردم که از درد و رنج مردمانی بنویسم که صدایشان به جایی نمیرسد، از رنج برنج کارانی بنویسم که با دستانی پینه بسته روزگار را به سختی میگذرانند، از مادر پشت خمیده ای بنویسم که سالها یتیم داری کرده، از سختی کار کارگرانی بنویسم که با کمترین درآمد روزگار میگذرانند و از بیمارانی بنویسم که ضمن تحمل درد بیماری در فکر تامین هزینههای هنگفت درمان هستند، اما هیچ وقت تصور نمیکردم که قرار است روزهای سختی را با سرطان بگذرانم ، بارها شاهد اشک بیماران سرطانی بودم و آنها را دعوت به آرامش میکردم اما هرگز تصور نمیکردم که روزی دیگران امید به آینده را به من نوید دهند.
و معتقدم که خداوند با این کار مسیر زندگی ام را تغییر داد.
سالها قلم زدم و لنز دوربینم را بر مسائل جامعه زوم کردم ، دیدم هنوز میتوانم بیشتر از این کارساز باشم و دو سال پیش موسسه ای با هدف توانمندسازی زنان و خانواده در شهرستان راه اندازی کردم و امروز خوشحالم که حدود ۴۰ نفر از بانوان شهرستان که غالباً بی سرپرست هستند و یا درآمد پایین دارند توانمند شده اند.
من عهدی با خدای خود بسته ام که در هر شرایطی بی منت به خلق کمک کنم و از هر توانم در این مسیر بهره گیرم و در این راه نه بیماری سرطان، نه شیمی درمانی و نه درد مانعی برای رسیدن به اهدافم نباشد.پس از خداوند بزرگ میخواهم مرا یاری کند تا ضمن مبارزه با بیماری توانایی خدمتگزاری بیشتر به مردم را به من عنایت فرماید.
طی مدت بیماری از عنایت ویژه مدیر کل محترم ارشاد استان گیلان، آقای ابراهیمیان، سرکار خانم باقری پور ، ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی گیلان، مدیر عامل محترم هلال احمر گیلان، فرماندار محترم شهرستان رضوانشهر، نماینده مردمی شهرستان، ریاست محترم اداره ارشاد و بهزیستی شهرستان، شورای شهر و شهرداران رضوانشهر و پره سر ، همکاران بسیار خوبم
برخوردار شدم و مهمتر از همه همسر مهربان و خانواده ام که مرا در روزهای سخت همراهی کردند.
امیدوارم پس از طی دوره درمان شایستگی خدمت مجدد را داشته باشم./توسکا نیوز