اختصاصی همای گیلان: زمانی “گوبلز”طراح و تئوری پرداز حزب نازی آلمان (در کتاب صعود و سقوط رایش سوم) گفته بود که ما با تبلیغات خورشید را کور کردیم ,ما با تبلیغات در یا را خشکاندیم ,ما با تبلیغات باد های سوزا ن و ویرانگر آفریدیم ,ما با تبلیغات از آدولف هیتلر که ولگرد خیابانهای وین اتریش بود ,صدر اعظم آلمان ساختیم.همه ما امروزه شاهد آن هستیم که احمدی نژاد را بار دیگر میدان دادند که ایندفعه نه هنجار شکنی ،بلکه ساختار شکنی کند چون مافیای پشت صحنه سیاسی خودش می داند که راه هر گونه اصلاح وضع موجود را بسته و نسخه پیچیده شده اش فقط و فقط ،ساختار شکنی و گذار بسوی تغیرات بنیادی می باشد .حرف ها و مصاحبه های احمدی نژاد را اگر هرکسی جز او بزند ،دودمانش را بر باد خواهند داد این مشخص می کند که آنها به امید جنبش پابرهنه ها و پوپولیست ها در مرحله اول چشم دوخته اند و می خواهند با گسیل آنها بسوی خیابانها و به سقوط کشاندن این دولت ،سر انجام پای نطامیان را به خیابان بکشانند (بناپارتیسم) .آنها بخوبی می دانند که احمدی نژاد نماد پوپولیسم و شیاد سیاسی در این مقطع از تاریخ سیاسی ما است و می خواهند جنبش ناراضی ها هم به این امامزاده دخیل ببندند و به همین علت به او میدان داده اند .
هیچ ایرانی دلسوز و آگاه , منکر وضع اسفناک و بحرانی امروز اقتصاد کشور و معیشت مردم نیست.و طرفدار وضع موجودبودن بیشتر خبط خیال و عقل محال است.وضع کنونی بحران اقتصادی و اجتمایی کشور ,تحت شرایط موجود شایسته ملت بزرگ ایران نیست.اگر بحثی است فقط در میزان موفقیت دولت حسن روحانی برای ترمیم ویرانیهای دولت هشت ساله احمدی نژاد است و همچنین جهت سامان دهی علمی برای اصلاح این ویرانی ها در حد اختیارات دولت . “جهت گیری” دولت در حد بضاعت اختیارات قانونی وی است که بنظر من ,باید در این سر پیچ تاریخ هشیارانه عمل کردو اسیر شعار هد و پا به دام و تله ای که آنها گذاشتند ،نیافتیم.عبور از این واقعیت موجود و مبتلابه جامعه ,ما را بسوی تونل ساختار شکنی (Rgim change) می برد که در انتهای تونل ،خودشان با چکمه های خونین ایستاده اند .
تند رو ها ,همه لشکر و حکم و حشم , از صدا سیما تا منابر امامان جمعه و تا لشکر مداحان و حواریون آنها و …..را به خدمت خویش گرفته اند تا این دولت را مسئول و موجد وضع فعلی قرار دهند و مردم و جامعه ایران و گروهها و سازمانها و نیروهای سیاسی را در برابر دولت بسیج کنند و جامعه ایران و نیروهای سیاسی و جناحها و جنبش اصلاحگرایانه را بیکباره به مسلخ ببرند و کارش را برای همیشه یکسره و سرکوب کنند .ضمن قبول و تحلیل علمی در ضعف های این دولت ،آنها تبلیغ می کنند که مخالفان وضع موجود ,همان مخالفان دولت روحانی هستند و نتیجه را هم به مردم می گویند که برای برون رفت از وضع موجود ,تصمیم دارند دولت را ناکارآمد و عقیم و به سقوط کشانند . بحث را باید برد بر سر برنامهها و جهت گیری های چندین ساله آنان .آنان هر گز به این سوال پاسخ ندادند که برای حل بحران های اقتصادی و اجتماعی چه برنامه، با کدام جهت گیری می خواهند وضع موجود را اصلاح کنند و به نابسامانیهای موجود پایان دهند؟ با افزایش واردات؟ با چند برابر کردن یارانه ها؟ با نابود کردن مدیریتها و سپردن آنها بدست احمدی نژاد با ماموریت جدید ؟ با فشار به قشرهای متوسط و کارگر؟ با نابود کردن روستاها و کشاورزی و تولید روستایی؟ با وابسته کردن کشور به درآمد معادن و مواد خام؟
اینکه کسانی منتقد وضع موجود باشند کافی نیست، باید معلوم شود که خود آنان تا چه اندازه در این وضع مقصرند؟ باید برنامه خود را ارائه دهند و نشان دهند این برنامه چگونه میتواند وضع را اصلاح کند یا اصلا میتواند یا نه؟ برنامه آنها با برنامههای ویرانگر احمدی نژاد چه تمایزی دارد؟ چگونه میخواهد اشتغال ایجاد کند، مشکل بیکاری را حل کند، با فقر مبارزه کند، به حاشیه نشینی خاتمه دهد یا آن را مهار کند، بر وابستگی کشور به تجارت مهر پایان گذارد ؟ بر سر پیچ تاریخ هشیار باشیم .
جلال میرزااقایی