چاپ مطلب چاپ مطلب

سکوی پرش /علیرضا مویدی فر

اختصاصی همای گیلان:

سکوی پرش
علیرضا مویدی فر

“پستچی دوبار زنگ نمیزند”، این جمله‌ای بود که محمدحسین میثاقی، لابلای گفتگو با علی قلیزاده؛ درباره روکردن شانس لژیونر شدن بازیکنان ایرانی، بر زبان آورد. این جمله یادآور رمان و فیلمی است با عنوان “پستچی همیشه دوبار زنگ میزند”. اما این جمله و اتفاقاتی که در ادامه برنامه دیشب فوتبال برتر رخ داد، ارتباط‌هایی بیش از یک گرته‌برداری لفظی را در خود داشتند.

حالا آگاهانه یا اتفاقی.
بحث داغ میثاقی با رییس سابق فدراسیون، مباحثه‌ای بود میان دو نفر از دو جایگاه کاملا متفاوت. یکی گرگ باران دیده بود و با کوله‌باری از تجربه، از حضور در نشست‌هایی اینچنین، پا به استودیوی فوتبال برتر گذاشته بود و دیگری، شاید برای اولین بار، قرار بود یک بحث جدی و چالش برانگیز را راهبری کند. یکی به پشتوانه همه همقطارانی که در این سالها داشت، روی صندلی یله داده بود و زبان بدنش، حاکی از تلاش برای القای تفاوت سطح و جایگاهش با مخاطب بود و دیگری، با کمترین پشتوانه عمومی، در جایگاه مدعی‌العمومی ظاهر شده بود که یک نفر، قبلا، ظرفیت‌های بالقوه آن جایگاه را بسیار بالا برده بود‌. بالاتر از توان خیلی‌ها.
میثاقی دیشب، با موقعیتی یگانه روبرو بود. مخاطبش دیگر بازیکن کم سن‌وسالی نبود که با چهارتا خنده و شوخی و پرسش زرد، بتواند بحث را حمع کند. مخاطب، خودش یک‌پا مدعی بود و آمده بود تا بکوبد. جایی که از بی‌سوادی منتقدانش و بی‌اطلاعی و ناتوانی مجری مقابلش به صراحت حرف زد، میدانست که طرف روبرو، توان چندانی برای مقاومت ندارد. میدانست که از طریق گوشی کنترل میشود. قبلا قرارهایش را بسته بود. این برای میثاقی، یک فضای پیش‌بینی نشده بود. کما اینکه توافقات و گفتگوهای پشت صحنه‌ای که به روی تاج آورد، نشان از همین موقعیت میداد.
پستچی، درب منزل و جایگاه حرفه‌ای میثاقی را زده بود و حالا، این او بود که باید تصمیم میگرفت تا در را باز کند یا نه؟ دری که میتوانست برای او، رو به آینده‌ای مستقل‌تر، پذیرفتنی‌تر و جایگاه‌سازتر باشد. و من فکر میکنم که او دیشب، کوشید تا این در را بگشاید.
میثاقی دیشب کوشید تا یک شنونده صرف دربرابر میهمانش نباشد و تا میتواند، او را به چالش بکشد. در این راه از هر ابزاری که داشت، استفاده کرد و نسبت به تجربه اش برای جایگاهی که به او داده‌اند، نسبتا موفق بود. او توانست تاج را کلافه کند و او را از قالب یک دانای کل خارج کرده و به قالب یک “مسوول” نزدیک کند. پرخاشگری‌های کلامی و تلاش برای تحقیر کردن میثاقی توسط تاج، حاصل همین کنش‌ها بود.
روا نیست که محمدحسین میثاقی را با دوسال نقش‌آفرینی در این موقعیت، با عادل فردوسی‌پوری مقایسه کنیم که ۲۰ سال تجربه را با خود یدک میکشید. کسی نمیداند همین میثاقی امروز، ۲۰ سال بعد یا شاید ۵ سال دیگر، کجا و چگونه باشد. ورای تفاوتهای شخصیتی و رفتاری این دونفر که حالا توسط رسانه‌ها تبدیل به دو قطب خیر و شر شده‌اند، هرکدام از ایشان، نقطه‌ای برای پریدن داشته‌اند و استفاده کردن یا نکردن از آن لحظه، میتواند تفاوتهایشان را منصفانه، قضاوت کند.
به باور من، سکوی پرش عادل فردوسی پور و ۹۰، مناظره به یادماندنی او با محسن صفایی فراهانی درباره شرایط آن زمان فوتبال ایران بود. برنامه میخکوب کننده‌ای که سمت و سوی ۹۰ را برای همیشه تغییر داد تا عادل فردوسی‌پوری بسازد که امروز بسیار توصیفش میکنند. برنامه فوتبال برتر دیشب و مناظره با مهدی تاج، میتوانست و میتواند برای محمدحسین میثاقی و برنامه فوتبال برترش، حکم همان سکوی پرش را داشته باشد. عادل فردوسی پور، از آن نقطه عطف استفاده کرد و با همه اشتباهات و نقاط ضعف و قوتش، از جامعه نمره قبولی گرفت. اینکه محمدحسین میثاقی، میتواند از فرصت دیشب برای ساختن شخصیت مستقل و یکتای خود و برنامه‌اش استفاده کند و برای همیشه از زیر سایه سنگین فردوسی‌پور خارج شود یا نه؟ گذر زمان و آینده، به همگان نشان خواهد داد. به قول خودش، شاید پستچی مذکور، برای بار دوم زنگ نزند.

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …