سیاه کار زاده های سیه روزگار همچنان در کمین ملت  !

  سیاه کار زاده های سیه روزگار همچنان در کمین ملت  !

همای خبر- یادداشت از سید حجت مهدوی

✍  پس از پیروزی به غایت سخت ، پیچیده و فشرده اخیر ریاست محترم جمهور و برآمدن جناب دکتر پزشکیان عزیز از ورای همه ی دسیسه ها و ثحنه سازی ها ،! دگربار ، واپسین رویش بذرهای امید ، شوق و شعف دگر آفرید برای تعالی و تصاعد کشور ، اما اصلا ، در این میان کسی گمان نمی برد که بناگاه ، تحت دوا و لوای کذایی وفاق ، بطرفه العینی ، ورق چنان برگردد که در این واژگونگی ، مدعیان سینه چاک و رجاله های بی مایه و رسوای زعامت و مدیران نالایق تا بن دندان مسلح جناح سرکوبگر پایدار چی مسلک ، از حفره ها و حفاظ های خویش، بسی مرموزانه و موذیانه  ،سر برون آورند و مجدد عرصه کار را بر محبان و مبلغان خالص مردمی جناب دکتر پزشکیان تنگ گردانند ! در واقع همان نفرت ورزان حرفه ای هتاک شمیشر از رو‌ بسته کینه توز ، که در گذر این سال های فرساینده  ، دشمن سوگند خورده جناب دکتر پزشکیان و ملت رشید ایران بوده و همچنان هستند !
باری ، از قضا سرکنگبین صفرا فزود و همان قوم قهار به قهقرا رفته ، در این چند ماه با تشبث  به وفاق مبهم و کذایی  ، بیش از پیش در چرخه ی معیوب ارتقای شغلی افتادند ، همان قماش و بانیان و حافظان وضع فضیح و فجیع موجود در پشت پرده های وقاحت ، تحرکات و اقدامات تند و تیزی را برای احیا و احراز پست های کلان و‌کلیدی  ،خصوصا در محور اقتصاد و سیاست آغازیدند ! صرفا  جهت سمپاشی و اشباع حس انتقام حویی ، گزینه مختار خود نموده اند
از جمله آن نفرات ، جوانک مجوف ابومشاغل بی سواد عقده مآبی بود و کماکان هست که حدود یک سال با تمام تفرعن و ندانم کاری های مزمن و هکذا ، بریز و‌ بپاش یها و سو مدیریت فاحش خود ، کشتی تیز پای منطقه آزاد انزلی را کاملا ، به گل نشاند ! جوانک مغرور و معلوم الحالی که حتی با الفبای مدیریت خرد نیز هیچ آشنایی نداشت ولی از سر دولت کریمه قبل ، ناگهان به مدیریت کلان یکی از مناطق و پایلوت های اصلی و راهبردی اقتصادی و تجاری کشور گماشته شد !

آری ، او درگیلان و بواقع این استان بی سامان و مظلوم و رها شده از هر جهت  ، همه چیز منطقه آزاد را به جفایی به تباهی و سیاهی کشاند ، اما انگار نه انگار  !
ولی با این همه  در این دار العحایب روزگار دون پرور از اربابان خود درجه افتخار ستاند ، جالب است
که گفت ، روزگارم را کردی سیه ، گفتی شب است  !
فرد تبه اندیش سیه کار جفا طینتی ! و شبه مدیری پروازی و دایم الغایب که اینک قبل از تودیع بر خرابات بر جا مانده از خود ، در این سرزمین  ، به پاداش انتصاب رنگین و ننگین و شرمگین مدیریت مالی شستای تامین اجتماعی کشور در این دولت رفعت منصب یافته است !
وااسفا  ،دقیقا کسی که از سوی دولت پیشین ماموریت محتوم داشت تا همه معتقدین و منتقدین و نیروهای غیر خودی را قلع و قمع کند و بسی فراتر از ابلاغیه رسمی تشکیلات بکه تاز چوبین ، چنین نیز کرد (خاصه آنانی که برای اعاده حیثیت کشور و اهتزاز نام ایران در جهان ، همه ی آبرو و تجارب سودمند و تمام داشته های معزز مردمی خود را بدون هیچ چشم انداز و چشمداشت مادی و تقاضای منصب و مسندی ، به ستاد و صحن مبارزه با تحجر و تصرفات عدوانی مادیگرایانه اصول گراهای تمامیت خواه آورده بودند !
حال که چنین شد و گویا چنین است و این رشته سر دراز دارد  ! سوداگران و معامله پردازان و منتصبین و مقصرین بدانند که در قانوس و ناموس فعالین و رای دهندگان و باشندگان متمایل به عقاید جناب پزشکیان ، تسلیم و انفعال ، معنا و محلی از اعراب نداشته و ندارد ، امروز همان افراد ستاد انتخاباتی پزشکیان بسی منسجم تر ، مصمم تر ، جدی تر و جمعی تر از قبل در مسیر دفاع صادقانه از حقوق مسلم و ضایع شده آحاد ملت در صفوف خود مانده اند و اساسا هرگز چنین تباهی ها و سیاهی ها و تبانی های سازمان یافته را  بر نمی تابند !
باری ، در تقابل و تعرض با این شیوه غیر مرضیه از تقسیمات شتابزده غنایم و چنین روند رسوای بذل و بخشش ها و تصمیمات مزورانه و اقدامات انتصابی خائنانه ، در درجه نخست  ،به رسم  ادب و احترام ، از دفتر ریاست محترم جمهور و معاون محترم رییس جمهوری و خصوصا وزیر گرامی تامین اجتماعی ، محقانه و مجدانه مطالبه گر و خواهان آنیم که چنین احکام فله ای خشم برانگیز و شرم آوری را هر چه سریع تر ، یکبار برای همیشه  ، ملغی و معدوم نمایند و خودشان با دست خودشان ، نگذارند بازیگران بازیگوش پشت پرده سیاست های کثیف ماکیاولی ، ملت رشید ایران و گیلان را همچنان دور بزنند و خواسته های بر حق شان را دور بریزند و اینکه به خیال خویش به امید و  ایمان و آرمان شان‌ خیانت نمایند که تحقیقا این مردم دیگر آن مردم نیستند ، چرا که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت ! حالااز ما گفتن بود دیگر خود دانید  !
به تعبیر حافظی  :

/ دردمندان بلا زهر هلاهل دارند
قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی  !
سید حجت مهدوی