اختصاصی همای گیلان: اینکه ما چه تعریفی از اشتغال داشته باشیم قطعا بستگی به جایگاه اجتماعی مان دارد کما اینکه تعریف یک مدیر دولتی حوزه اشتغال از بیکاری با یک پدر دلنگران که سه فارغ التحصیل دانشگاهی خانه نشین دارد متفاوت است اما اینکه مابه ازای بیرونی وضعیت اشتغال وطرحهای اشتغالزایی که دراین سالها اجرا شد چه پیامدهایی برای کف اجتماع داشته نیاز به بررسی های آماری و تطبیقی دارد
دراین میان البته نباید هنجارهای فرهنگی و یا تفاوتهای اقلیمی را از نظر دور داشت مثلا در استانهای شمالی؛در دوفصل بهار و تابستان و با کشت برنج، سطح شاغلین دواستان گیلان و مازندران بالا می رود امادر پاییزو زمستان آمار اشتغال سیر نزولی طی می کند همین آمار در سیستان و بلوچستان متفاوت است در دوفصل ابتدای سال بخاطر گرمای هوای جنوب با کاهش تعداد شاغلین فصلی مواجهیم و افزایش شاغلین بخش کشاورزی سیستان و بلوچستان را در پاییزو زمستان شاهدیم.
آمارها سخن می گویند:
رییس سازمان برنامه و بودجه گیلان معتقد است که نرخ بیکاری جمعیت ده سال و بیشتر این استان شاخص ۱۰/۷درصدی دارد در حالیکه نرخ مشارکت اقتصادی استان گیلان برابر با۴۲/۷درصد است این عدد(مشارکت اقتصادی)در استان سیستان و بلوچستان برابر با۳۰/۵درصد است که پایین ترین میزان مشارکت اقتصادی در سطح کشور می باشد.
نرخ مشارکت اقتصادی مردان در گیلان۶۴/۹وزنان۲۰/۹درصداست “کیوان محمدی با بیان این مطلب خاطر نشان کرد: البته یکی از شاخصهای توسعه انسانی در دنیای امروز میزان مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی است و از قدیم الایام زنان گیلانی چه در عرصه تولید برنج و چه در بازارهای محلی و فروش محصولات اقتصادی حضور پررنگی داشتند وی در ادامه افزود:طبق آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران۲۴/۴درصد از جمعیت فعال بین ۱۵تا۲۹سال کشور درگیر مساله بیکاری اند واین شاخص دربین زنان بیشتر از مردان ودرنقاط شهری بیشتر از مناطق روستایی است.رییس سازمان برنامه و بودجه گیلان ضمن اشاره به تفاوت دو مفهوم تورم و بیکاری گفت:در دنیا اگرچه تورم زیر ده دصد یکی از نشانه های اقتصاد پویا است اما نرخ بیکاری بالای پنج درصد را نشانه وجود معضل اقتصادی می دانند این استاد دانشگاه به آمارهایی درخصوص تفاوت درصد زنان و مردان بیکار درگیلان اشاره کرد و افزود:دراین استان ۲۹درصد از افراد ۱۵تا۲۹سال بیکارند که تفاوت محسوسی با آمار سال گذشته در این مورد وجود ندارد اما مرکز آمار ایران رقم بیکاران دراین بازه ی سنی برای استان سیستان و بلوچستان را حدود۲۶درصد اعلام کرده است این در حالیست که تصور عمومی در سطح کشور از برخورداری اقتصادی مردم گیلان و مشکلات کمتر این سامان حکایت دارد در حالیکه در این شاخص گیلان از سیستان و بلوچستان عقب تر است.ناگفته نماند که مطابق گزارش مرکز آمار ایران که در فصل بهار سال جاری منتشر شد استان سیستان و بلوچستان رتبه سوم بیکاری را در سطح کشور بخود اختصاص داده بود در حالیکه رتبه گیلان در این گزارش بیست و یکم بود این در حالی است که طبق آخرین گزارش آمار فصلی مرکز آمار ایران ،استان سیستان و بلوچستان رتبه چهارم بیکاری کشور را کسب کرد که نسبت به بهار سال جاری از وضعیت بهتری برخوردار شده است.شاخصهای آماری نمایانگرپایین ترین میزان مشارکت اقتصادی این استان در نیمه های دهه۸۰تا اوایل دهه ۹۰خورشیدی است واین مساله مبین تاثیرعوامل بیرونی بر رویکرد اجتماعی و اقتصادی مردم این استان است.
جالبترین بخش شاخصهای آماری مرکز آمار ایران مربوط به سه استان سمنان با۷/۶رصد و مرکزی با۷/۵درصد و هرمزگان با۸/۵درصد نرخ بیکاری است بنابراین این سه استان کمترین میزان بیکاری را در سطح کشور دارند
درگزارش مرکز آمار ایران استان خراسان شمالی با نرخ مشارکت اقتصادی ۴۴/۱درصدی رتبه اول مشارکت اقتصادی کشور را بخود اختصاص داد که سهم بخش کشاورزی این استان از این میزان مشارکت اقتصادی۳۴/۶درصد بودو استان تهران با هفت دهم درصد کمترین میزان مشارکت اقتصادی را در بخش کشاورزی بخود اختصاص داد.درگزارش مرکز آمار ایران چهارمحال و بختیاری با ۲۳/۷درصد بیکارترین استان کشور شد و استان کرمانشاه با۲۲/۶درصد رتبه دوم بیکاری راازآن خود کرد. معدل سهم بخش صنعت از کل اشتغال کشوری ۳۲/۶درصد بود که استان یزد با عدد۴۵/۷درصدی رتبه اول اشتغال صنعتی کشور را به دست آوررد و استان کردستان حائز رتبه آخراشتغال صنعتی با نرخ۲۱/۸درصدی شد.
نمایندگان و مسئولان چه می گویند؟
مساله بیکاری در کنار کارکردهای اقتصادی و اجتماعی اش دارای بازخوردهای سیاسی و حتی امنیتی هم هست تا جایی که جامعه شناسان سیاسی ارتباط معناداری میان “تاب آوری”اجتماعی و مساله اشتغال بر شمرده اند و یا سالهاست که رابطه آسیبهای اجتماعی با سطح اشتغال جوانان اثبات شده است و طبیعتا هر یک از متولیان امر ازظن خود به این مساله می پردازند نماینده خاش و میرجاوه در مجلس شورای اسلامی می گوید:خشکسالی های پیاپی چند سال اخیر برای جوانان جویای کار وضعیت بغرنجی را فراهم آورده است.وی به عدم تناسب تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی با نیازهای بازار کار اشاره کردو افزود:با وجود اینهمه جوان فارغ التحصیل بیکار متاسفانه هیچ برنامه مدونی برای اشتغال این جوانان جویای کار وجود ندارد و دردناکتر اینجاست که بسیاری ازاین جوانان برای کسب روزی حلال به شهرها و استانهای مجاور می روند که این مهاجرت باعث برهم خوردن توازن جنسیتی در بلند مدت خواهد شد و تولید آسیب اجتماعی می کند.
“علی کرد”با بیان اینکه جوانها فرصتهای تولید ثروت هستند از نداشتن برنامه راهبردی برای هدایت و کانالیزه کردن این پتانسسل انتقاد کرد و خواهان استفاده از فرصت مرزهای شرقی به منظور کاستن از معضل بیکاری شد.اما”محمد میهنی”فرماندار میر جاوه میگوید:۵۱درصد از جمعیت شهرستان را زنان و ۴۹درصد از جمعیت را مردان تشکیل می دهند وی خاطر نشان کرد اقتصاد شهرستان بر پایه دامداری و کشاورزی استوار است و بخش صنعت و معدن با وجود منابعی مثل معدن طلا در شهرستان میرجاوه، سهم در خوری از اشتغال و تولید این منطقه ندارد و متاسفانه شهرستانهای خاش و میرجاوه دارای آمار بیکاری۱۸درصدی هستند.
آستارا هم پنجه در پنجه بیکاری دارد
از مرز میرجاوه به مرز آستارا در شمالی ترین بخش استان گیلان میرویم اینجا اگرچه کشارزی رونق دارد و و صیدو صیادی از دریا هم کمک خرج برخی ازخانواده هاست واز طرفی بساط تجارت چمدانی هم به راه است اما درکنار اینهاسفره بیکاری هم پهن است اگر چه شکل آن با میرجاوه تفاوت دارد. فرماندار آستارا دراین زمینه به ما می گوید:۶۰۰میلیارد ریال تسهیلات اشتغالزایی در قالب اعتبارات استانی و ملی برای رفع معضل بیکاری این شهرستان اختصاص یافت که رقم قابل ملاحظه و تقریبا بی سابقه ای بود.”یونس رنجکش”گفت:ازاین مبلغ۱۶۰میلیارد ریال به۳۳طرح تکاپو اختصاص یافت و مابقی در اختیار سایر دستگاههای اجرایی مرتبط با اشتغال قرار گرفت تا هریک به سهم خود برای کاستن ازاین معضل هزینه کنند. رنجکش یکی از دلایل بیکاری را نبود مهارت دانست و افزود:بهتر است جوانان برای کاستن از بار این معضل به سوی آموزشهای فنی و حرفه ای هدایت شوند تا این ردیفهای اعتباری هم در مسیر درستش هزینه شود اما نماینده مردم آستارا در مجلس شورای اسلامی معتقد است:بیشتر مراجعان به دفاتر ما نمایندگان معضل اشتغال دارند وگهگاه شاهد گریه کردن جوانان جویای کار در دفترم هستم که برایم بسیار دردناک است”ولی داداشی”با اشاره به تعدد دستگاههای تصمیم گیر در عرصه اقتصادی گفت:متاسفانه جزیره ای عمل کردن برخی از این نهادها باعث اتلاف منابع می شود وی فقر اقتصادی را تنیده شده در بیکاری دانست و اذعان داشت :زنانه شدن و سالمند شدن و شهری شدن فقر بزودی برای ما تولید چالش امنیتی در بعد ملی می کند که این هر سه زاییده معضل بیکاری است.
بیکاری و فقر همزاد بحران اند
همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد هر کسی به فراخور وضعیت و تناسب جایگاه اجتماعی که دارد با مساله بیکاری برخورد می کندو تعریف بیکاری حتی تابعی از شرایط پیش گفته شده است.قدر مسلم بیکاری تولید فقر می کندو فقر آسیب اجتماعی می زاید و آسیب اجتماعی، چالش امنیتی به ارمغان می آورد این همه البته به میزان رضایتمندی جامعه آسیب می زند وسطح سرمایه اجتماعی را تنزل می دهد .
یکی از تبعات تنزل سرمایه اجتماعی،کاهش میزان تاب آوریست و یکی از نشانگان این کاهش در مهاجرت یا به قولی فرار مغزها متجلی می شود. خانواده هایی را می بینیم که با سطح تحصیلات بالای دانشگاهی، به مشاغل آکادمیک و پردرآمد اشتغال دارند اما به دلایل پیش گفته شده در تکاپوی “رفتن”اند.کمترین تبعات رفتن این افراد را باید در تنزل کیفیت”منابع انسانی”جامعه جست.جامعه ای که “کارگران فکری”ندارد تا در مقام “یقه سفید”برایش تولید فکر کنند با “کارگران یدی”ره به جایی نخواهد برد چرا که این دو لازم و ملزوم یکدیگرند همانطور که بیکاری و فقر همزاد بحران اند….