اختصاصی همای گیلان، بحران ها در خاورمیانه کم کم بسوی نقطه غیر قابل برگشت پیش می رود و روز بروز ،مهار آن از دست سیاستمداران رها گشته و نظامیان ،میدان دار میشوند .
درب های گفتگوی سیاسی بسته شده اند و کیست که نداند که پایان سیاست، جنگ می باشد .
میلیتاریسم و جنگ طلبان ماورا بحار بدنبال جنگ می باشد و از اینطرف ،بخشی از حاکمیت ،بقای خویش را در همین جنگ جستجو می کند و این دو طیف با بحران آفرینی ممتد ،بدنبال برخورد نظامی پیش می روند .
حوزه تحلیل منازعات خاور میانه ای در وزارت امور خارجه ،با کنفرانس اخیر در لهستان ،تقریبا به این نتیجه رسیده که اگر گشایشی و حرکتی برای فرونشاندن آتش منازعات نشود ،جنگ اجتناب ناپذیر می باشد .
با توجه به بلوک بندی طرف های متخاصم و میزان استعداد وسطح و تفاوت تکولوژیکی ادوات جنگی و یار گیری های سیاسی و نظامی و …برای جلوگیری ازحجم خرابی ها و ویرانیها و پاشیده شدن شیرازه امور ،اگر کاری می باید کرد ،همین الان است و روز بعد دیر می باشد .
جنگ طلبان داخلی بدنبال خرید زمان برای بقا خویش در حاکمیت و جنگ طلبان حاکم در آمریکا بدنبال کنترل اقتصاد چین و کره و ژاپن و هند که سالها توانستند نفت و گاز ارزان خاور میانه را به تاراج ببرند و جالب اینکه تیم تجاری و نظامی دو طرف این منازعه ،بخوبی به آن آگاهند و به همین دلیل راه صلح را بستند ،یکی با خروج از برجام و دیگری با موشک پرانی در خلیج فارس .
در این بازی والیبال سیاسی آبشار ها ،اسپک ها و پاس دادن ها به همدیگر ،هنر مندانه صورت می گیرد .

اگر عقلای حاکم بر ساختار سیاسی ،تدبیر نکنند و زمان باز کردن گره ها سپری شود ،به همین سهل آسانی جنگ در خواهد گرفت و نیز و نیک بدانند که عصر رشادت ها و شهادت ها هم گذشته است و میدان جنگ هم شبیه میدان های کلاسیک گذشته نیست و آنچنان ویرانی و خرابی نصیب ملت ما می کنند که تاریخ به زوزه ، ضجه خواهد آمد .
باطل السحر همه این دسیسه ها اجرای طرح صلح “دِ فاکتو”ی درون وطنی می باشد .
بر اساس این طرح می باید بی درنگ عفو عمومی آغاز و آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و بر گزاری انتخاباتی آزاد تا نمایندگان واقعی مردم در جایگاههای تصمیم گیری ورود کرده و دور کردن تند رو های تجاری نظامی از مناصب حساس و تصحیح حوزه مناسبات خارجی تنش زا و بر قراری ارتباط دیپلماتیک سازنده با قویترین کشور عرب خلیج فارس ،یعنی عربستان سعودی .
آماده نمودن طرح بازگشت ایرانیان مقیم خارج از کشور و پای بندی به کنوانسیون های بین المللی در باره حقوق بشری ،حقوق اقلیت ها و حقوق زنان و آزدی احزاب سیاسی و به رسمیت شناختن جنبش های مطالبه گری نظیر جنبش معلمان ،جنبش کار گران و …
اگرساختار تصمیم گیری از حلقه طبقاتی بسوی حلقه عمومی و جنبش ملی فراگیر ،سوق داده شود ،دیگر هیچ تهدیدی نمی تواند کوچکترین تاثیری بر سرنوشت ایران و ملت ایران داشته باشد .درنگ جایز نیست ،شاید فردا دیر شود .

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشید