چاپ مطلب چاپ مطلب

قلم و وجدان انسانی ما / جلال میرزا آقایی

اختصاصی همای گیلان:  اگربه قلم وانچه که مینویسد را مقدس بدانیم و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای جامعه و کشور, آنرا فقط برای پیروزی مورد نظر هزینه کنیم ,ظلم به قلم کرده ایم واز رسا لتش کم کرده ایم و در راه مسؤلیت ره گم کرده ایم .

فساد ساختاری نهفته در بطن نظام را نمی توان با آمدن یا نیامدن دون کیشوت وار و یا ژان والژانی ,بدون اعتقاد به عزم ملی وجنبش مردمی و فقط با تکیه بر ولایت پذیر بودن ویا اسماعیل گونه حل کرد , اگر نیک نظر شود همه چیز عیان شود , پس نخواهیم ابراهیمی بی پسر و پسری قربان شود اگر عزم ملی شود و ملتی را میدان, عازم شود آنگاه اسماعیلی قربانی نشود چون قسم به قلم خوردیم که خونی حتی از دشمن ریخته نشود تا عید پیروزی برملت مبارک شود .

ما خواهان قطع دست دزدان جا خوش کرده امثال خاوری -مرتضوی-ویا بابک زنجانیها نیستیم زیرا عدالت با خشونت نمیخواهیم ما خواهان قانونمندی همه اجزای نظام هستیم. ولایت پذیری بدون قانونمندی فریبی بیش نیست ودرست در همین نقطه نیست شدیم وهر ناکسی در باختر ,خاوری شد و هر بی سعیدی ,مرتضوی شد وهر بی هنر خُرّم دینی,بابک شد. بیاییم ندا کنیم وبیماری قانونمندی در مسؤلان را دوا کنیم ,ودر های امید وا کنیم و وظیفه ادا کنیم ودر همه حال از قسم به قلم به صداقت یاد کنیم و ایرانی آباد و آزاد را فریاد کنیم که باشد دلهای فر زندانمان را در اینده این سرزمین شاد کنیم که شاید فردا بر سر مزار پدران نشسته و گریسته, اورا یاد کنند واین ما را بس.

ودر همه حال بیاد داشته باشیم که شعف وشادمانی برای هیچ پیروزی نمی ارزد که بخواهیم قلمی شکسته ونگاه منتقدی حذف شود ویا به سخره گرفته شود که این عین استبداد است .نگاه بسته و متصلّب در حوزه اندیشه ویرانگر است ؛ چه این اندیشه اصولگرایی ویا اصلاح طلبی باشد. اگرهمه ما اصلاح نشویم ،آنگاه شعار اصلاح طلبی و اصولگرایی یا هر نگرش فکری دیگر فریبی بیش نیست .

همه ما گرایش فکری به جریان فکری یا سیاسی در جامعه داریم و این کتمان کردنی نیست ولی وقتی قلم در دست می گیریم آنگاه باید قوانین این حوزه که همان وجدان انسانی است را رعایت کنیم تا نقد اندیشه نهادینه شود که این عین اصلاح هست و تقوای سیاسی؛ هیچ جامعه ای بدون مخالف، اصلاح نخواهد شد وشعار اصلاح طلبی بدون نقادان ومخالفان ،فریبی بیش نیست.«من حاضرم جانم را فداکنم تا مخالف من عقاید خود را بیان کند»این شعار بزرگِ چارلز وولترکه از بنیانگذاران فکری انقلاب فرانسه بود.ویا همچنین این شعار آقای خاتمی که زنده باد مخالف من اگر مد نظر نشود ،حتی پیروزی جریان فکری خودی هم بی ثمر شود وانتخابات ابتر و وضع روز بروز بد تر شود و مُلک داری درد سر شود وانگاه قلندران اهل قلم در به در شوند و اصلاحات دفن شود.

قدم اصلاحی بدون قلم ممکن نیست وهیچ جامعه ای بدون اگاهی اصلاح نخواهد شد واین آگاهی محصول قلم است که اگر شکسته شود آنگاه فضا بسته شود و قلمدارانِ قلندرخسته شوند وبدون اکسیر شفا بخش قلم، فضا برای اندیشه محدود شود. می دانیم که در صورت ورود به حوزه سیاست وجانبداری از جریانهای سیاسی بدون پشتوانه فکری و وجدان بیدارعطر دل انگیز فضا در سرای قلم بی عود شود وهمه چیز دود شود ، وقلم قلندری مردود شود و فضای آزاداندیشی روزبه روز مسدود می شود وآزادی در مسلخ سربریده شود وقامت آزاد مردان خمیده شود . که به قول داستایفسکی :
” همه ملتها سقف ازادی دارند؛ سقف آزادی رابطه مستقیم با قامت فکری مردمان دارد؛ با همت بلند مردمان سقف بلند میشود؛ در جا معه ای که قامت تفکر وهمت مردم کوتاه باشد،سقف ازادی به همان نسبت کوتاه میشود!و وقتی سقف آزادی کوتاه باشد آدمهای بلند آنقدر سرشان به سقف میخورد که حذف میشوند؛اما آدمهای کوتوله جولان می دهند و بعضی از آدمهای بزرگ برای بقا سرشان را خم میکنند وکوتوله میشوند آنوقت سقفها هر لحظه پایین تر وپایین تر میایند ومردم هر چه بیشتر وبیشتر قوز میکنند تا اینکه تاکمر خم میشوند ودیگر نمی توانند قد راست کنند ” .

جلال میرزا آقایی

 

14380610577

About سردبیر

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …