همای گیلان:معلم خصوصی پسر خانواده پس از ابراز علاقه به مادر شاگردش برای ازدواج با زن جوان با همدستی برادرش و دوستش دست به قتل شوهر زن مورد علاقه اش زد.
جنازه عسگر ۳۷ ساله بامداد ۲۱ مهر سال ۸۶ به دنبال سقوط پراید نقرهای اش به درهای در حوالی پل جاجرود پیدا شد. ماموران پلیس گمان می کردند وی قربانی تصادف رانندگی شده اما وقتی در بررسی ها مشخص شد این مرد پا برهنه است شک پلیس برانگیخته شد.پزشکیقانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرده بود به این ترتیب فرضیه جنایت قوت گرفت و پلیس به رابطه پنهانی همسر عسگر به نام زرین تاج و یک مرد جوان به نام امید پی برد. به این ترتیب امید ۲۶ ساله بازداشت شد و به کشتن عسگر به خاطر علاقه به زرین تاج و با همدستی برادرش امیر و دوستش احمد اعتراف کرد.
امید به اتهام جنایت و امیر، احمد و زرین تاج به اتهام معاونت در قتل در شعبه ۱۱۳دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در آن جلسه قیم سه فرزند قربانی برای متهمان اشد مجازات خواست و مادر عسگر نیز درخواست قصاص را مطرح کرد.
سپس امید در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: به خاطر علاقه ای که به زرین تاج داشتم نقشه قتل شوهرش را کشیدم و در عملی کردن نقشه از برادرم و دوستم کمک گرفتم.نیمه شب با کلیدی که زرین تاج به من داده بود وارد خانه شدیم و عسگر را خفه کردیم.
در آن جلسه امیر و احمد نیز به تشریح ماجرا پرداختند.
زرین تاج نیز گفت: شوهرم اعتیاد شدید داشت و به من و فرزندانم اهمیت نمیداد . به همین خاطر با امید که به عنوان معلم خصوصی پسرم به خانهمان رفت و آمد داشت آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و من از اختلاف شدیدی که با شوهرم داشتم برایش گفتم. امید برای کمک به من کلید خانه مان را گرفت اما من از نقشه او بی اطلاع بودم.
درپایان آن جلسه هیات قضایی امید را به قصاص، ۳سال زندان و ۹۹ضربه شلاق محکوم کردند. امیر و زرین تاجر نیز هر کدام به ۱۵ سال زندان و شلاق و احمد نیز به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.
حکم صادره در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مهر تایید خورده بود که امید توانست با دادن یک ملک به سه فرزند قربانی رضایت آنها را جلب کند اما تلاش وی برای جلب رضایت مادر پیر عسگر بی نتیجه ماند و وی با گذشت ۹سال از جنایت در زندان بلاتکلیف ماند . این متهم طبق ماده ۴۲۹ قانون جدید مجازات اسلامی نامه ای به دادگاه نوشت و درخواست تعیین تکلیف را مطرح کرد.
وی صبح سه شنبه ۱۳ مهرماه در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور دو قاضی مستشار برای دومبن بار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه امید گفت: در این سال ها توانستم رضایت فرزندان عسگر را جلب کنم اما مادر پیر او که در یکی از روستاهای دور افتاده غربی کشور ساکن است به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نمی شود. او پولی هم ندارد که به عنوان سهم دیه نوه هایش بپردازد تا بتواند مرا ا اعدام کند. به همین خاطر در این سال ها با کابوس اعدام زندگی می کنم. من در هفت سال گذشته در زندان قرآن یاد گرفته ام و به هم بندی هایم قرآن آموزش می دهم و چندین تقدیرنامه نیز از مسئولان زندان دریافت کرده ام. نگاهم به زندگی تغییر کرده و از قضات می خواهم تا به من کمک کنند. من می خواهم گذشته ام را جبران کنم.
بنا به این گزارش، در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.//رکنا