نقدی بر نقد دوستان / جلال میرزاآقایی

اختصاصی همای گیلان:  اینکه آمریکا در حوزه سیاست های کلان ,دارای بر نامه های راهبردی و استراتژیک و یا درسطحی نازلتر بر نامه های تاکتیکی دارد شکی نیست و باید هم اینطوری باشد,همه دارند .موضوع بحث نوسانات این سیاست ها و نقش افکار عمومی در مهار آن است.

دوستان به مدیای تبلیغاتی پشت صحنه سیاست آمریکا برای شکل دهی این افکار اشاره داشتند وشاید هم درست باشد ولی اگر به سیاست های راهبردی این کشور از کندی تا ریگان و از ریگان تا اوباما توجه شود نقش افکار عمومی بسیار تاثیر گذار بر همین سیاست هاست .آیا همراهی کار تر با وضعیت حقوق بشر در جهان که بی تاثیر هم نبود به وقوع انقلاب اسلامی ,را جز بر نامه های راهبردی آنها می دانید ؟بدون شک آنها هم به دنبال منافع خودشان هستند ولی به این درک رسیده اند که عصر میلیتاریزه کردن فضای مناسبات جهانی گذشته است و اگر هنوز به فروش سلاح مبادرت می کنند,شاید خریداران این سلاحها حوزه امنیت ملی خود را در سایه این سلاحها تعریف کرده باشند مثل خریداران سلاحهای روسی و یا چینی و یا حتی کره شمالی و یا اروپایی .مناقشات در حوزه بالکان و یا اوضاع اوکرایین و یا یمن و یا سوریه و یا وضعیت شیخ حسن نصر الله که شبه دولتی در جنوب این کشور برای خودش درست کرده ,آیا انتظار ندارید که بازار فروش اسلحه داغ باشد و کار خانه های اسلحه سازی به رقابت با همدیگر نپر دازند ؟آیا روسیه و دخالتش در سوریه فقط بخاطر منافع مردم ستمدیده سوریه می باشد ؟من قصد قضاوت ندارم چون تاریخ قضاوت نهایی را خواهد کرد.

جدایی کریمه از خاک اوکراین جز برنامه های راهبردی آمریکا است که امروزه قصد عقب کشیدن نیروهای یش را از مناطق مناقشه انگیز جهان را دارد یا سناریوی دیگری از کشور دیگری؟کدام کشور در موضوع بر نامه های هسته ای ایران بیشترین منا فع اقتصادی را داشت واز قبل هم می دانست که سر انجام کار به اینجا کشیده میشود ؟و کدام کشور همه اطلاعات ریز و درشت این برنامه ها را با گرفتن امتیازاتی به طرف مقابل و حتی به اسراییلی ها سپرد؟به روابط حسنه کشور شمالی ما را با اسراییل علی الخصوص در اوج منا قشات هسته ای بنگرید.هنوز موفق نشده ایم که بخشی از مطالبات فروش نفت را از چینی ها و حتی هندی ها که رقمی بالغ بر سی میلیارد دلار می باشد را از آنها بگیریم آنگاه بر سر دومیلیارد دلار محکوم شده در داد گاهی در آمریکا فغان سر دادیم .

من معتقدم حتی یک سنت از حقوق مردم باید ستانده شود ولی مطمئن هستم که موضوع احقاق حق مردم نیست بلکه در راستای سیاست آمریکا ستیزی است که نتیجه ویرانگری آنرا مردم بد بخت ما می پر دازند و متا سفانه روشنفکران ما هنوز در نوستالژی نگاه ضد امپریالیستی دهه چهل و پنجاه آن به خلسه رفته اند .مطمئن هستم که شما استقلال را به عدم وجود سفارت آمریکا در کشور مان,نمی دانید وباز مطمئن هستم که شما بخوبی از امتیاز گیری روسها با کارت کشور مان ,در مناسبات جهانی آگاه هستید و این در حالی بود که به تمام قطع نامه های ساز مان ملل متحد در به تحریم کشیدن ما رای دادند و یا در همین جنگ ایران با عراق ,ارتش روسی صدام را کدام کشور لجستیک می کرد ؟.در جریان تقسیم جغرا فیای سطحی و زیر سطحی آبهای دریاچه خرر در شمال کشور کدام کشور به لگد کوب کردن حق ما پرداخت که حتی در جلسه ای ,جناب آقای خاتمی با اطلاع از این موضوع کارش به بیمارستان کشید.باید مواظب شد که سوراخ دعا گم نشود.

جلال  میرزاآقایی