همای گیلان: هیچ تعالی بدون تعالیم امکان پذیر نیست.دهه شصت و هفتاد میلادی عصر تراژدی جنبش های اجتمایی آزا دی خواهانه و سرکوب آن با کودتا های نظامیان در آمریکای لاتین و حتی آفریقای سیاه ,این اشک داغ کره زمین بود .
شاید فرانتس فانون عنوان دوزخیان زمین برای کتابش را با آگاهی از شرح حال آنها انتخاب کرده است.ساختن فیلمهایی نظیر “شب روی شیلی “و یا” زد” که پرده از بخشی از جنایات نظامیان برداشت از” گوستا کاوراس”فیلمساز بلند آوازه ای در عالم سینما ساخت.هنر مندان و روزنامه نگاران و خبر نگاران وفعالین سیاسی و دانشجویان و….از اولین قربانیان سر کوب نظامیان بودند.در این میان نقش نو کشیشان مسیحی در اعتراض و جبهه گیری نسبت به وضع موجود بسیار چشمگیر بود .
طیفی که رفتار و افکارشان از مبانی اندیشه های مارتین لوتر نشأت گرفته تا از اعتقادات متصلب و خشک و بی روح و احساس کاردینالهای قرون وسطی و یا سانترالیسم مرکزی موجود در واتیکان.دمیدن روح انسانی در حفظ کرامت اخلاقی و ساری و جاری کردن آن در تحولات اجتمایی و سیاسی از طرف “لوتر های جوان”در دیوار سخت و محکم و حصین نظامیان شکافی عمیق فکند .همزمانی عصر ارتباطات و استفاده از شیوه های نوین این تکنولوژی و عیان و آشکار کردن پستو ها و تاریکخانه های اشباع ,راه هر گونه گریزی را از آنها سلب و سد و سر انجام تسلیم نموده. اما تفاوت ماهوی و بنیادی موجود است بین الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین و رنسانس اسلامی جوامع مسلمان نشین .پیچیدگی و افتراق تعالیم با روحی واحد و یکسان و شدت ایمانی فراوان با درک و فهم نقصان,هر گونه تعالی را عقیم و یا حرکت آنرا کند و بطئی کرده است وگرنه گنجهای فراوان خوابیده در سرزمین های مسلمان نشین برای آبادی کل قاره زمین کفایت می کرد.نو اندیشان دینی مسلمان در جوامع مسلما نان غالبا بوسیله حاکمان پرت و طرد شده اند .
سر سلسله جنبان این الهیات از عبد الرحمان کواکبی و محمد عبده و سید جمال و محمد اقبال لاهوری و بازرگان و شریعتی و اینک شروش و..و فتوا های مرحوم آیت الله منتظری و صانعی در حفظ حقوق شهروندی ,گامها یی هر چند دیر هنگام ولی راهگشا در جهت گیری فق تاریخی و سنتی ما برای داشتن جایگاهی که معتقد باشد که سعادت همزمانی, بدون تغییر و تحول بزرگ در مسیر تحولات اجتمایی و فرهنگی و فکری میسر نخواهد بود پس باید با اندیشه تحول و تفکر و تلاش و توسعه دنیای فکریمان برای نیل و آسایش توامان ,گامهای بزرگ را برداریم و یقین داشته باشیم که این دانایی است که ما را توانمند می کند تا چرخ نیلوفری بزیر بکشیم.
توجه داشته باشیم که اندیشه الهیات رهایی بخش و فقه پویا را باید در تار و پود جنبشهای اجتمایی و فرهنگی ساری و جاری کرد و هیچگاه بصورت انتزاعی و ذهنی صرف مورد بررسی قرار نگیرد بلکه در این نگاه متفاوت از سنت و تارخ تقدیری آن ,نوعی حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب برای حفظ حقوق اجتمایی انسان به ماهیت ذات آن و ارائه هنجار های آن صورت گیرد.پس با واقع گرایی و توجه به جمیع جهات معیار های اصلی برای رسیدن به خیر همگانی و مصلحت عمومی و همگامی روح قدسی با روح اجتمایی, که شاید تا خیر مطلق راهی نباشد.
/ جلال میرزا آقایی