نگاهی به تاریخ ۴۰ ساله ایران و آمریکا ♤(۱)دکتررحیم پوردکترای اقتصاد

اختصاصی همای گیلان:سال۱۳۵۶( ۱۹۷۷ )هست. رقابت شدید بین جرالد فورد [جمهوریخواه ] و جیمی کارتر [ دموکرات ] بالا گرفت <<محمد رضا شاه >>به ستاد انتخاباتی” فورد” کمک شایانی کرد تا بر” کارتر “غلبه کند ! سرانجام کارتر پیروز شد و فضای باز سیاسی و حقوق بشر را از حکومت شاهنشاهی درخواست کرد .این درخواست به ماهیت حزب دموکرات آمریکا وابسته است و مختص ایران هم نیست.ممکن است گفته شود چرا در عربستان چنین در خواستی ندارند ؟! باید گفت:در عربستان؛نیروهای مخالف ( اپوزیسیون )قدرتمندی وجود ندارد بنابراین فشار دموکرات های حاکم بی خاصیت خواهد بود !

فشار پیاپی آمریکا؛حاکم بودن جنگ سرد، عمیق تر شدن مطالبات گروه های ملی، مذهبی و غیر مذهبی؛سبب شد که شاه گام هایی بردارد.چون سازمان های مسلح برانداز همه شان در سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ متلاشی شده بودند بنابراین؛فضای باز سیاسی؛دامنه ی قدرت نیروهای مذهبی سنتی را در مساجد و بازار؛ فراهم ساخت.روی آوردن حکومت شاه به خشونت ۱۷ شهریور ۱۳۵۷؛ موجب شد مقابله مردم با حکومت شاه؛از در سازش بدر آید .
حکومت سرمایه داری آمریکا،اساسا با سازمان های مسلح سوسیالیستی؛دشمن بود.از اینرو در سال ۱۳۵۷؛ آگاهانه در مقابل عصیان توفنده مردم عقب نشینی کرد و قدرت را در اختیار روحانیون سنتی نهادند .بنابراین در ۲۲ بهمن؛حکومت اسلامی بنیان نهاده شد .
دو سال از دوره ی کارتر؛با جمهوری اسلامی همزمان شد.آمدن دولت مهندس بازرگان آزادیخواه و لیبرال؛ مطلوب دموکرات های آمریکا هم بود و اما روحانیون سنتی؛دنبال حکومت خاص خودشان بودند که پیامد آن اشغال سفارت و سبب برکناری مهندس بازرگان شد و چند ماه بعد”رویداد ناکام طبس” پدید آمد.بنابراین در سال ۱۳۵۹ که موسم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود ؛ در چشم و دل مردم آمریکا حزب دموکرات و کارتر؛ترسو و ناتوان جلوه کردند.از اینرو رونالد ریگان جمهوریخواه به قدرت رسید و جمهوری اسلامی ایران بلادرنگ ؛ گروگان های آمریکایی را بعد از ۴۴۴ روز آزاد کرد !جمهوریخواهان آمریکا؛همواره مدافع کلان سرمایه داران؛صاحبان صنایع و کارتل های اسلحه بوده اند و فضای باز سیاسی و حقوق بشر؛در اولویت آنان نیست و این امر همیشه مطلوب حکومت شاه و جمهوری اسلامی بوده است .
همواره جنگ لفظی بین جمهوریخواهان و جمهوری اسلامی وجود داشته است . اما قطعا یادمان نرفته است که”مک فارلین”با هواپیمای انباشته از اسلحه در فرودگاه مهر آباد بر زمین نشست !
ریگان؛هشت سال رئیس جمهور بود.در ایران نیز؛حکومت در اختیار راستگرایان بازاری بوده است .پس از ریگان”بوش پدر” که جمهوریخواه تمام عیار بود به قدرت رسید و اما دولت مستعجل بود و قدرت را به “بیل کلینتون”واگذاشت .
دوره بوش پدر؛ مصادف بود با دولت هاشمی رفسنجانی که در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی حل شده بود. این دولت ؛از ۱۳۶۸ تا۱۳۷۶؛در قدرت بود .
جنگ،متارکه شده بود و تمامی حکومت پشت سر دولت هاشمی رفسنجانی بود و کم کم؛نظامیان وارد فاز اقتصادی در ایران شدند.تفاوت بنیادین دولت هاشمی رفسنجانی با دیگر قوای حکومت ؛ آسانگیری او در روابط اجتماعی ؛پذیرفتن آزادی های اجتماعی غرب ؛ مدرن سازی شهر ها و توجه ویژه به کلانشهر تهران با حاکمیت”کرباسچی”.
در دوره ی دوم دولت هاشمی رفسنجانی؛راستگرایان سنتی بازار و ضد فرهنگ غربی ها؛با آوردن”احمد توکلی” در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری؛نارضایتی خود را آشکار کردند.در دوره ی دوم ؛ دولت رفسنجانی؛مصادف شد با به قدرت رسیدن”بیل کلینتون دموکرات ” که دیگر باره؛ فشار ها به ایران زیاد و زیادتر شد. ناکامی دولت رفسنجانی در بخش اقتصادی و رسیدن نرخ رشد تورم به ۵۰ درصد در سال ۱۳۷۴ و از بین رفتن آزادی های سیاسی؛ فشار راستگرایان سنتی و نامیدن این دولت به اشرافیگری؛ زیر سوال رفتن سیاست تعدیل اقتصادی ؛ انفجار قیمتی بخش ساختمان و پر کشیدن دلار ۳۰۰ تومانی به ۷۰۰ تومان، فشار آمریکا و اتحادیه ی اروپا.
سر انجام در دوم خرداد ۱۳۷۶؛انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که “خاتمی ، ریشهری؛زواره ای و ناطق نوری”از فیلتر شورای نگهبان گذر کردند.در نهایت ناباوری جناح راست سنتی؛خاتمی با آرای سه برابری بر ناطق نوری غلبه کرد.
به جرات می توان گفت که این اولین رقابت جدی و جلوه ای از دموکراسی در ۲۰ سال بعد از انقلاب بود.از اینرو یک رئیس جمهور اصلاح طلب و یک رئیس جمهور دموکرات همدوره شدند .
به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و راه افتادن کشت و کشتار،ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال و جنوب عراق ؛ سبب شد دوباره جمهوریخواهان با “بوش پسر “به قدرت رسیدند و سه کشور “ایران،عراق و کره ی شمالی “
را<<< محور شرارت >>> نامید ./باکانال همای خبر همراه شوید