اختصاصی همای گیلان: در سالهای ۳۵۰ تا۱۳۵۶ افزایش درآمد های نفتی ، تبعات اجتماعی زیادی داشت: شدت مهاجرت به کلانشهرها، توسعه دانشگاه ها و آموزش عالی ، واردات انواع تلویزیون سیاه و سفید و رادیو، افزایش سینما ها و تولید فیلم های سینمایی ایرانی و واردات فیلم های آمریکایی، افزایش قمار خانه ها و ورزشگاه ها، سالن های بیلیارد , توسعه را ه های شهری و روستایی، تغذیه رایگان مدارس ، گسترش سپاه دانش و ترویج و بهداشت ,افزایش کاخ های جوانان؛ گسترش فوتبال و پخش آن از رادیو و تلویزیون ، گسترش مشروب فروشی ها ,قانونمند کردن فروش تریاک در داروخانه ها ,تولید پیکان در مقیاس وسیع و فراوانی خودرو های آلمانی و آمریکایی ,این ها گوشه هایی از فعالیت های زشت و زیبایی بود که بر شمرده شد. رژیم در دهه ۱۳۵۰، بشدت , جامعه را کنترل می کرد و دانش آموز ان فراوانی را بخاطر یک حرف نسنجیده بازداشت می کردند!! خاطرم هست که در سال ۱۳۵۴ پاسگاه ژاندامری لاهیجان در سحرگاه منفجر شد !!چندین دبیر دبیرستان ایرانشهر را بازجویی کردند و سپس رهایشان ساختند و آنروز چند ساعتی کلاس هایمان تعطیل شد! سیاست های آن حکومت با تبلیغات و هزینه زیاد انجام می شده و رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه ها دائما از اندیشه های جهانی معظم له و به سوی تمدن جهانی اعلیحضرت ، سخن می گفتند!! وام هایی که ایران به انگلستان و لهستان داده بود.
در سال های ۱۳۵۵و ۱۳۵۶ که شاه مست از باده قدرت و پول نفت بود. اعتراضات خیابانی رو به گسترش بود و در این سال ها اعتراض بیشتر متوجه تغییر سال هجری خورشیدی به شاهنشاهی (۱۳۵۵ شده بود ۲۵۳۵ )، تغییر ساعت شرعی برای کاهش مصرف برق ؛ مذهبی ها آنرا مقابله با دین دانستند .
امیر عباس هویدا نخست وزیر (۱۳۴۳-۱۳۵۶)برکنار و وزیر دربار شد . شدت اعتراضات سبب شد که شاه, هویدا را به زندان افکند ! نصیری رئیس سابق ساواک را هم . شاید درد های مردم التیام گیرد و مبارزین و مخالفین به آشتی ملی برسند !!بنظر می رسد افزایش قیمت نفت یک ترفند بین المللی بود تا خاورمیانه که مانند بشکه باروت بود با رفاه اجتماعی از رادیکالیسم چشم پوشد و به انتخابات و پارلمان روی آورد! هویدا آشکارا در مصاحبه ای گفت: آرزو می کند که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد.در صورتی که همان موقع نود درصد راه های روستایی خاکی بودند و برق و آب لوله کشی نداشتند .لوله کشی گاز هنوز هم در ۵۰ درصد روستا های ایران , کالایی لوکس است!از تابستان سال ۱۳۵۷ وضعیت حکومت شاه بحرانی تر شد و کلانشهرهایی مانند تبریز و اصفهان حکومت نظامی شد.جمشید آموزگار ، شریف امامی ، تیمسار ازهاری و شاهپور بختیار از مرداد ماه ۱۳۵۷تا بهمن ماه نخست وزیر بودند! بسیاری از مبارزین و مخالفین می خواستند بختیار بماند ( شاه ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ از کشور گریخته بود با خواندن یک ندامت نامه ای). احتمال کودتای نظامی می رفت . اینجاست که الان عده ای می گویند آخوند ها آن موقع با آمریکا ساخت و پاخت کردند تا با همراهی ارتش,انتقال قدرت با حداقل خونریزی انجام شود. بنظر می رسد که آمریکا عقب نشینی کرد تا چند سال دیگر از راه های دیگر وارد شود! تردیدی نیست آمریکا ، آنموقع که هنوز ” جنگ سرد” حاکم بود ، از به قدرت رسیدن چپ مذهبی و غیر مذهبی به جای شاه واهمه شدید داشت و ترجیح داد که قدرت را به روحانیان سنتی واگذارد که اولا پایگاه اجتماعی قوی تری نسبت به دیگر گروه ها داشتند و تمامی مساجد و حسینیه ها در اختیار آنان بود. انقلاب یک امر درونی در هر کشور است و بعد از پیروزی در اختیار چه فردی قرار می گیرد امری دیگر است! پس در اصالت انقلاب تردیدی نیست.توطئه خارجی نمی تواند یک حکومت را واژگون کند مگر آنکه از داخل استعداد واژگونی داشته باشد.مثال : یک ساختمانی که ” فنداسیون” اش محکم باشد ،زلزله((توطئه خارجی )میتواند آن را نابود کند ؟!هر روزه در ژاپن این امر اتفاق می افتد! ولی ساختمانی خراب نمی شود! پس آنانی که می پندارند انگلیس و آمریکا ، شاه را برداشتند ! از دگرگونی های آن موقع ایران با خبر نیستند. تا موجودی مستعد دگرگونی نباشد هرگز دگرگون نخواهد شد . سبزینه (کلروفیل ) گیاهان ,مدیون خورشید است !ولی خورشید می تواند گندم را به برنج تبدیل کند؟!و بالعکس؟
/علی رحیم پور