آیا یکی از اهداف آن بهتر شدن وضع معیشتی مردم و کاهش اختلاف طبقاتی نبود؟ پس چرا الآن روز به روز به میزان اختلاف طبقاتی و فقر افزوده می شود؟
همای خبر/بالا بردن میزان آگاهی مردم : با بالا رفتن میزان آگاهی مردم , درک آنها از حقوقشان افزایش می یابد و بی عدالتی را نمی پذیرند و به انحای مختلف برای دستیابی به حقوقشان می کوشند از این طریق قشر متوسط گسترش و نقش آنها در تصمیم گیری های سیاسی افزایش می یابد.
ه – توجه جدی به گسترش و تثبیت ارزشهای اسلامی در جامعه : زیرا وجود ارزشهای اسلامی مانند ایمان , تقوا, تعهد و… موجب ایجاد و اجرای عدالت در سطح جامعه می شود قرآن کریم می فرماید ((اعدلوا هو اقرب للتقوی )), (مائده / ۸)
امام علی (ع ) نیز می فرماید: ((قد الزم نفسه العدل فکان اول عدله نفی الهوی ت عن نفسه ; هر که می خواهد به حهلیه عدل و داد آراسته شود می بایست هوا و هوسهای گوناگون را از خود دور کند)), (نهج البلاغه , خطبه ۸۷).
لذا برای مبارزه با بی عدالتی در جامعه , تحقق باوری عمیق , درونی ریشه دارد, عقلایی و مبتنی بر نظام ارزشی اسلام در مدیران جامعه – به معنی کسانی که در دستگاههای رسمی تقنینی , اجرایی , قضایی , نظامی , و انتظامی , آموزشی , فرهنگی و تبلیغی و نیز دستگاهها و نهادهای غیر رسمی ولی مؤثر جامعه نقش تعیین کننده , ایفا می کنند, لازم و ضروری می باشد و باید این نظام ارزشی در ۱- رفتار حقیقی و حقوقی مدیران ۲- ساختار کلان کشور ۳- برنامه های اجرایی , تبلور و تجلی یابد.
و – فراهم نمودن امکانات و شرایط و فرصتهای مساوی برای همه افراد جامعه از لحاظ تحصیلات , اشتغال , مسکن ; رفاه و… که در اصول متعددی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متبلور می باشد.
در هر صورت یکی از اهداف و محورهای اصلی نظام اسلامی اهتمام ویژه به بخشها و طبقات آسیب پذیر است و در این راستا برنامه های اساسی در دست اقدام دارد؛ البته طبیعی است که حصول نتایج و آثار این طرح ها از یک سو زمان بر بوده و از سوی دیگر باید به محدود بودن امکانات دولت، موانع تاریخی و ساختاری و… نیز توجه نمود.
به امید آن که با همت و همکاری تمامی مسؤولین و مردم عزیزمان نه تنها در هیچ کجای کشورمان شاهد مشکلات و تبعیض نباشیم بلکه کشوری آباد و پیشرفته در تمامی زمینه های مادی و معنوی داشته باشیم.
در ادامه جهت مطالعه بیشتر دو مقاله ارائه می شود :
یکم . برای درک عمیق و علمی اهمیت این آثار و نتایج، باید شرایط و فضای داخلی و بینالمللی زمان رخداد انقلاب را ترسیم کرد و آن را بازشناخت. گرچه در این مجال نمیتوان به تفصیل به تبیین این شرایط پرداخت، ولی باید اشاره کرد که انقلاباسلامی ما، درخشش نور معنویت، عدالت، آزادی، استقلال و بازگشت به اسلام بود که در حاکمیت مطلق مادهگرائی وحاکمیت سرمایهداری غربی و سوسیالیسم شرقی به وقوع پیوست. در حالی که استبداد وابسته و فاسد داخلی و نظام دوقطبیبینالمللی، مجال هیچ حرکت مردمی اصیل و آزادیخواهانه را باقی نگذاشته بود، معجزه انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. لذابرای بررسی و ارزیابی علمی آثار انقلاب باید به مقایسه پیامدهای انقلاب با شرایط پیش از آن پرداخت تا ارزش و اهمیتگامهای طی شده، روشن شود.
اهداف انقلاب اسلامی: حداقلی یا حداکثری؟
هیچکس انکار نمیکند که بنا بر تعریف حداقلی از انقلاب، انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب کاملا موفق بوده است، زیرادر تعریف حداقلی از انقلاب، هر شورش مردمی که به تحول در ساخت قدرت بیانجامد، انقلاب خوانده میشود.(۱) و روشناست که انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، رژیم شاهنشاهی و خاندان پهلوی را ساقط کرد و نظام سیاسی نوینی برپا نمود.بخصوص که در نظام نوین، هیچ اثر و رد پایی از نخبگان سیاسی حاکم در رژیم سابق به چشم نمیخورد و این دگرگونی وفروپاشی بنحو کاملی انجام گرفت. ساختارها و نهادهای امنیتی، نظامی و سیاسی رژیم سابق، یا کلا از بین رفت و یادستخوش تحول و بازسازی اساسی قرار گرفت. بنابراین در چارچوب تعریف حداقلی از انقلاب، دستاورد انقلاب کاملامنطبق با خواسته و هدف آن بوده است.
اما حقیقت این است که اندیشهپردازان و رهبران انقلاب اسلامی ایران، هرگز به این حداقل، قانع نبودند و در تبیین اهدافو آرمانهای انقلاب بسیار فراتر از آن میاندیشیدند و توده مردم نیز به امید اهداف و آرمانهایی فراتر از سقوط رژیم پهلویگام در میدان انقلاب نهادند. میتوان گفت که انقلاب اسلامی، در چارچوب تعریف حداکثری از انقلاب، شکل گرفت کهبراساس آن، انقلاب عبارتست از: یک حرکت مردمی در جهت تغییر سریع و بنیانی در ارزشها و باورهای مسلط، نهادهایسیاسی، ساختارهای اجتماعی، رهبری، روشها و فعالیتهای حکومتی یک جامعه توأم با خشونت داخلی.(۲)