چاپ مطلب چاپ مطلب

هفته بسیج گرامی باد یکی دیگر از خاطرات شنیدنی خلبان گیلانی اکبرکاظم پور ازدوران دفاع مقدس

✍تهیه و تنظیم : سیدرضا میرحسینی
همای خبر/در سال ۱۳۶۱ در هوانیروز کرمانشاه به عنوان یک خلبان بالگرد مشغول به خدمت بودم . ماموریت داشتیم تا یک بالگرد ۶۴۷۳۵ که به مدت زیادی در آشیانه زمین گیر شده بود را آماده و عیب های این بالگرد را برطرف کنیم این در حالی بود که گاهی از قطعات این بالگرد نیز برای بالگرد های دیگر استفاده میکردند،خلاصه تیم فنی کار تعمیرات را آغاز و پس از چند ماه کار تعمیرات را به پایان رساندند و بالگرد را در خط پرواز قرار دادند و به بنده دستور دادند تا جهت تست بالگرد پرواز کنم ، معمولا تست چنین پرواز هایی را به خلبانانی با دقت و مهارت خاص میدادنند ، چون جای هیچ اشتباهی وجود نداشت ، اولین اشتباه آخرین اشتباه به حساب می آمد.تقریبا سه روز از نقاط مختلف بالگرد بازدید به عمل آوردم و زمانی که از سالم بودن بالگرد مطمئن شدم یک روز صبح با رعایت موارد ایمنی و با احتیاط استارت زدم.این بالگرد چون مدت زیادی روشن نشده بود کمی دچار روغن ریزی شده بود و به ناچار بالگرد را خاموش کردم و مجدد بالگرد را در اختیار تیم فنی قرار دادم تا عیب های بالگرد برطرف شود. خلاصه رفته رفته عیب ها یکی پس از دیگری برطرف شدند و بالگرد را به پرواز درآوردم. پس از دو روز پرواز در ارتفاع پایین، کارهای اولیه را انجام و فرم مخصوص تست را علامت گذاری نمودم . در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۱۷ با هماهنگی برج مراقبت بالگرد را به دور ترافیک تا ارتفاع ۶۰۰۰ پا به پرواز درآوردم ، در آن روزها هواپیماهای عراقی مدام جهت بمب باران در کرمانشاه پرواز می‌کردند و بسیار خطرناک بود. بالگردی که باید تست میکردم میبایستی جهت تست موتور به Topping میبردم ، یعنی از ده هزار پا شروع میکردیم و با سرعت پایین کم کم اوج میگرفتم ، در این لحظه به سربازرس فنی گفتم قدرت موتور و ارتفاع و درجه حرارت کابین و حرارت موتور و ارتفاع مورد نظر را یادداشت کند تا سلامت موتور را در چارت کامپیوتر محاسبه کنیم.در ارتفاع ۱۵ هزار پا در حال اوج گرفتن بودم که برج مراقبت از پشت بیسیم فریاد کشید که دو فروند هواپیمای جنگنده عراقی در منطقه در حال گشت زنی هستند و بهم اخطار شد تا هرچه سریعتر بنشینم و یا بالگرد را در محلی امن مخفی کنم ، هنوز دقایقی نگذشته بود که من در حال پرواز ، به بالای کوه پرو در کرمانشاه رسیدم در این لحظه خواستم بالگرد را به دره هدایت کنم که ناگهان دو فروند هواپیمای جنگنده عراقی با سرعت زیاد از پایین بالگرد من عبور کردند ، لحظات سخت و نفسگیری بود خوشبختانه آنها اصلا متوجه ما نشده بودند در همین حال و هوا بودیم که ناگهان بالگرد شروع به لرزش شدید کرد بطوریکه که کنترل بالگرد از دستم خارج شد و فرمان به کنسول جلو بالگرد برخورد کرد ، در این لحظه تعمیرکار بالگرد از شدت استرس و لرزش زیاد بالگرد از حال رفت ، من کاملا گیچ شده بودم و حالم اصلا خوب نبود ، در چنین موقعیتی با فریاد یا ابوالفضل العباس از آقا کمک خواستم و دسته بالا برنده را پایین دادم تا حدود زیادی کنترل بالگرد از دستم خارج شده بود دراین لحظه به سرتعمیرکار بالگرد نگاه کردم متوجه شدم دفتر یادداشت و نقشه ها از دست ایشان به کف بالگرد ریخته است.سعی کردم بالگرد را در حدود ۷۰۰۰ پا به سمت پایین هدایت کنم ، حس کردم تا حدود زیادی هوشیاری خودم را از دست داده ام . با کم شدن تدریجی ارتفاع متوجه شدم چون در ارتفاع بالا بودم و اکسیژن خون کافی به مغزم نرسیده بود باعث شده بود تا هوشیاری خود را از دست بدهم و بی حال شوم، کم کم بالگرد در ارتفاع ۴۰۰۰ پایی از ترافیک پروازی کرمانشاه خارج شد ، کمی حالم بهتر شده بود به سمت پایگاه حرکت کردم و بالگرد را به گروهان سوم هجومی هدایت نمودم ، در چنین شرایطی اصلا وضعیت روحی خوبی نداشتم، بدنم به سختی عرق کرده بود و به خود میلرزیدم.زمانیکه جلو آشیانه نشستم ، فرمانده پایگاه به همراه یک خلبان به استقبالم آمد، و سیلی آرامی به صورتم زد و بعد مرا در آغوش گرفت و صورتم را بوسید . در این لحظه بهم یادآوری کردند بخاطر شدت سرمای هوا نباید چنین آزمایشی را در ارتفاع خیلی بالا انجام می‌دادم و چنین تست هایی باید در فصول گرم سال انجام شود ، بعد یادداشتی بهم دادند که جهت تست چنین بالگردهایی باید پرواز را محدود کرد و برای پرواز به بالای ده هزار پا بایستی از توانایی بالگرد در ارتفاع بالا مطمئن شد. تجربه تلخ و خطرناکی بود ، هر لحظه ممکن بود سقوط کنم ، خطرات این پرواز مدتها در روحیه و اعصابم اثر منفی گذاشته بود. این تنها یکی از خاطرات دوران دفاع مقدس بود که هیچ گاه از یادم نخواهد رفت . در پایان جا دارد یادی کنیم از همه شهیدان هوانیروز ، نیروهای مسلح و شهدای بسیجی که با ایثار و فداکاری اجازه ندادند ذره ای از خاک وطن به دست بیگانگان بیفتند.

باکانال همای خبر همراه باشید.

http://homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …