همدلی را باید عمل کرد، برای گیلانی که زخمی شده، به پا خیزیم ✍️دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه
گیلان زخمیست. زخمی از جنگی که از دشمنی از دوردستها تحمیل شد، از بمبهایی که خانه ها را برد، از سکوتی که پس از ویرانی حاکم شد. اما گیلان، فقط زخمی نیست؛ ریشهدار است، مقاوم است، و همیشه با مردمش دوباره جوانه میزند. اینبار اما، چشمها به ماست. نه فقط به مسئولان، نه فقط به نهادها، که به ما؛ به مردمی که اگر بخواهند، میتوانند معجزهای از همدلی بسازند.
حالا وقت آن است که یک حرکت جمعی به راه بیفتد. حرکت برای جانهای خسته، خانههای ویران و دلهایی که در غم از دست دادن عزیزانشان،سرمایه هایشان رها شدهاند.حرکت برای کسانی که آینده شان مبهم و تاریک شده، و این حرکت باید از دل همین مردم، از خاک همین دیار برخیزد.
بیایید تور کنسرتی خیریه برای گیلان راه بیندازیم. از رشت تا تهران، از لاهیجان تا اصفهان. با هنرمندان بومی و ملی. با نوای گیلکی، با آوازهایی که از دل جنگلها و بارانها آمدهاند. تالارهای شهرها، سالنهای دانشگاهها، فضاهای فرهنگی، همه میتوانند میزبان این صدا باشند. با تبلیغاتی که مردم را دعوت کند برای کمک، برای بودن، برای ساختن. درآمد این کنسرتها، مستقیم صرف کمک به آسیبدیدگان خواهد شد. میتوان پلتفرم مالی شفاف راه انداخت، حساب رسمی گشوده، و گزارش عمومی داد تا اعتماد مردم حفظ شود.
در کنار آن، میتوان یک رویداد ورزشی بزرگ در گیلان و استانهای همدل برگزار کرد. مسابقه فوتبال یا دوچرخهسواری، در مسیرهای زیبای جاده ساحلی یا دامنههای سرسبز. از شمال تا جنوب کشور ، با حضور ورزشکاران و چهرههای محبوب گیلانی و ایرانیان همدل، با پخش زنده، با حمایت برندهایی که میخواهند کنار مردم باشند. اسپانسرهای محلی و ملی، قطعاً مایل خواهند بود در چنین پروژهای شریک شوند. میتوان لباسها و تجهیزات امضاشده را به حراج گذاشت، بلیت فروخت، یا حتی حضور رایگان گذاشت و با کمپین اهدای کمک در کنار آن، مبالغی قابل توجه جمع کرد.
اما گیلان فقط موسیقی و ورزش نیست. گیلان، خانهی هنر است.
نمایشگاه عکس میتواند برگزار شود؛ عکسهایی از دل حادثه، از زندگیهای ترکخورده.
حراج صنایع دستی، چای و برنج محلی، پارچه و هنر دست زنان گیلانی، همه میتوانند بخشی از یک حراج خیریه باشند.
کافهها و رستورانهای گیلانی در سراسر ایران ((که همیشه به گرمی شهرهاند)) میتوانند یک روز خاص در ماه را به نام کمک به هماستانیهایشان کنند. درصدی از درآمدشان را کنار بگذارند. فروشگاههای محلی میتوانند کمپین “هر خرید، یک کمک” راه بیندازند.
در فضای مجازی، چالشهای فرهنگی-اجتماعی میتواند راه بیفتد. مردم میتوانند با لباس محلی، با زبان گیلکی، با روایت تجربههای شخصیشان، ویدیوهایی بسازند، خاطره بنویسند، و همزمان با اشتراک آن، مردم را به کمک دعوت کنند.
ما نیاز به طرحی منسجم، تیمی اجرایی و زمانبندی دقیق داریم. در دو ماه میتوان بخش بزرگی از این پروژه را اجرا کرد. هفته اول، برای سازماندهی و اعلام فراخوان. هفته دوم، برای جذب هنرمندان و اسپانسرها. هفته سوم تا پنجم، برای تبلیغات و آمادهسازی. و پس از آن، زمان اجراست.
گیلان را باید با هم بسازیم.
دلخوشی را باید با هم پس گرفت.
همدلی را، همینجا، همینحالا باید عمل کرد.
+ روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه