اختصاصی همای خبر/برای درک و شناخت نهضت جنگل ابتدا لازم هست شرایط سیاسی آن روزها را تبیین کنیم، در آن فضایی که سرعت تغییر و تحولات جهانی سریع تر از زمان خود بود. تغییرات سیاسی و ژئوپلیتیکی آن روزها از جمله جنگ جهانی اول، اضمحلال امپراطوری عثمانی، وقوع انقلاب بلشویکی علیه حکومت تزاری روسیه، تجاوزات بیگانگان از جمله بریتانیا به خاک کشور و فضای سیاست زده داخلی و …
در دوران جنگ جهانی اول حکومت ایران قدرت اداره کشور را نداشت و نیروهای متجاوز خارجی از هر جهت مرزهای ایران را مورد تاخت و تاز قرار می دادند. اوضاع اقتصادی بسیار نابسامان بود و ظلم و تعدی خوانین محلی نیز از حد گذشته بود.
در این برهه از تاریخ فردی دلسوز و شجاع و متدین به نام میرزا کوچک خان جنگلی به پاخاست. نهضتی که در با اهداف بر پاداشتن احکام اسلام و ظلم ستیزی و میهن پرستی شکل گرفت.
میرزا یونس که بعدا به میرزا کوچکخان جنگلی معروف شد، در یک خانواده مذهبی و متوسط جامعه و در یکی از محلات قدیمی رشت(استادسرای کنونی) به دنیا آمد. این شهید بزرگوار ابتدا به تحصیل علوم مذهبی پرداخت اما حوادث روزگار باعث گردید تا او وارد فعالیتهای سیاسی گردد. جوانی میرزا مقارن بود با روزهای پرآشوب نهضت انقلاب مشروطه…
بنابراین میرزا کوچک خان با مبارزان مشروطه همراه شد و در فتح تهران به دست مشروطه خواهان نیز حاضر بود.
پس از تحولات آن روزها، با ورود نیروهای روس به شمال و انگلیسی ها به جنوب، او را که در فکر استقلال ایران بود، به مقابله با نیروهای بیگانه واداشت و به این شکل نهضت جنگل را شکل داد. در ابتدای راه نهضت جنگل کاملا متاثر از اندیشههای مذهبی بود و عمده افراد تشکیل دهنده آن را روحانیون و افرادی با پیوندهای مذهبی تشکیل میدادند.
نهضت جنگل به دلیل ماهیت دینی و عملکرد مثبت در خدمت به مردم و حمایت از آنان جای خود را در قلب مردم گیلان باز کرد. پس از مدت اندکی میرزا توانست کل گیلان و حدود طوالش و طارم سفلی را زیر سلطه خود بگیرد و علاوه بر حکومت ظالم مرکزی ایران بلکه با ارتش تزارها و قوای انگلیسی و سپس با ارتش سرخ انقلابی کمونیست(بلشویک ها) مبارزه کند.
طی تحولاتی مانند همچون نفوذ جریانات کمونیستی و قدرت گرفتن افرادی همچون احساناللهخان و خالوقربان و افراد دیگر با تفکرات غیرمذهبی، نهضت جنگل به تدریج مقبولیت و مشروعیت خود را از دست داد. در واقع امثال احساناللهخان و خالوقربان و عده ای دیگر با دست زدن به پارهای از اقدامات ضددینی و ترویج اندیشههای کمونیستی و اقدام در جهت آن موجبات نارضایتی عمومی از نهضت را پایه ریزی نمودند و رهبری میرزا کوچک خان کم کم به حاشیه رانده شد.
میرزا کوچک خان هدفش ایجاد جمهوری و مشروطیت در ایران و مبارزه با استبداد و استعمار بود و بر قوانین و اصول اسلامی تاکید داشت.
مرحوم میرزا در مقابلهای که با قوای دولتی داشت به یاران خود توصیه کرده بود که از کشتن سربازان ایرانی که برادران ما محسوب میشوند، خودداری کنند و سلاح خود را فقط علیه نیروهای بیگانه به کار ببرند.
با تشدید اختلافات در میان رهبران نهضت جنگل و خیانت افراد و انحراف از اصول اولیه، نارضایتی عمومی از اقدامات آنان به تدریج قلمروی جنگلی ها کوچکتر شد تا جایی که به لحاظ جغرافیای سیاسی در سال ۱۳۰۰ شمسی، گیلان به چند منطقه تقسیم شده بود و میرزا تنها و تنهاتر شد.
در واقع طبق اسناد و نقل ها و مدارک، اهداف میرزا گام های مثبت در جهت مشروطیت، مقابله با نفوذ خارجی و حمایت از مردم در برابر ظلم و ستم در جامعه آن روزهای ایران بود. متاسفانه گهگاه چه دانسته و چه نادانسته نظرات کاملا بی پایه و اساس در مورد نهضت جنگل چه در داخل و چه در خارج شنیده می شود، مطمعنا میرزا به دنبال تجزیهطلبی و جدایی گیلان از ایران نبود.
نهضت اگر چه در ابتدا پایگاه اجتماعی محکمی داشت و همه در مردمی بودن نهضت تردیدی نداشتند اما با کمرنگ شدن آرمانهای اولیه و ترویج اندیشههای سوسیالیستی-کمونیستی و وجود طرفداران انگلیس، به تدریج فاصله آنها با مردم فزونی یافت. نهایتا با فروپاشی نهضت و شهادت میرزا کوچکخان، رضاخان دیکتاتوری خود را تثبیت و امیدها برای تحقق آرمانهای مشروطه از بین رفت، و این جنبش آزادیخواهانه اسلامی در آن برهه از تاریخ ناکام ماند.