اختصاصی همای گیلان: کوروش در مهرماه با شکوه و جلال شاهانه وارد بابل شد.خیابانهای بابل به فرمان کاهنان و بزرگان شهر با فرشهای رنگین مفروش شده بود.همه ی سران بابل و با آنها بسیاری از مردم شهر به پیشواز کوروش بیرون آمده بودند،و در پشت سرِ کوروش وارد شهر شدند.کوروش ضمن خطابه یی به همه ی مردم شهر اعلام کرد که هدفش آرامش و آسایش مردم بابل و میانرودان است؛و تاکید کرد که هیچکس مورد پی گرد قرار نخواهد گرفت و هیچکس بازداشت نخواهد شد و به هیچکس تعرض نخواهد رفت.او به سپاهیان و کارگزاران دستگاه سلطنت نبونید همه بخشا(عفو عام)داد.او سپس برای زیارت مردوخ وارد معبد شد،در پیشگاه مردوخ سر خم کرد،به او سلام کرد و دست او را گرفته مراتب تعظیم را به جا آورد و کاهنان به نمایندگی از مردوخ به او برکت دادند.نبونید که در بابل متواری بود توسط مردم شهر یافته و دستگیر شد.کوروش او را به شوش تبعید کرد تا بقیه ی عمرش را زیر نظر به سر برد.
منبع: بازخوانی تاریخ ایران زمین، امیر حسین خنجی ص۲۰۳