همای گیلان به نقل از انطباق/گروههای فشار، تندورها، افراطیها، دلواپسان، انقلابیها و … واژگانی که هر کدام شاید برای بازه های مختلف زمانی باشند ولی معنا و مفهوم عمومی و کاربردی یکسانی دارند.
جریانی فکری که مدت هاست حتی از سالهای پیش از انقلاب ۵۷ ریشه دارد و برای رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی خود متوسل به زور، چماق و فحش میشود.
آنها در هر بازه زمانی به گونهای خودنمایی میکنند تا برخی خواستهها را توسط قدرتهای نانوشته خود از نهادهای رسمی طلب کنند و گاهی سبب ایجاد واهمه در میان اذهان شوند.
این جریان خطرناک میتواند بدون هیچ ترسی به مقامات دستچین شده حمله کند، حملهای کلامی و زبانی و حتی نظامی مانند بلائی که سر سعیدحجاریان آوردند.
این جریان که نهادهای امنیتی و انتظامی آنها را خودسر میخوانند تا هزینه اقداماتشان گریبانگیر آنها نشود، در تازهترین اقدام خود در سالروز پیروزی انقلاب ۵۷، برای حسنروحانی، یک فرد معمم که رییسجمهور نظام اسلامی نیز بوده طلب مرگ کردند.دقیقا همان خواستهای که امثال روحانی در سالهای انقلاب برای شاه داشتند!
گذشته از اهداف پشتپرده این اقدام که هیاهوی فراوانی در جامعه ایجاد کرد، نیتهای نامبارک آنها را نباید فراموش کرد و آنها باید بدانند که نتیجه اعمالشان نیز عقوبتی دارد که گریبانگیر خواهدشد.
آنها درست در روزی که حکومت با استفاده از حضور نیروهای حامی در خیابان سعی داشت انقلاب را زنده نشان دهد این تلاش را به حاشیه بردند و با این حاشیهسازی و بازی، سبب رنگ باختن حضور حامیان نظام در سالگرد پیروزی انقلاب شدند.
از طرفی آنها که ظاهرهایی حزباللهی داشتند و پرچم حزبالله لبنان را به دوش میکشیدند، این اقدام را درست چند روز پس از سخنان رهبری درباره دوری از بدگویی و بدزبانی به نمایش گذاشتند تا دو موضوع را علنی بیان کنند؛ نخست اینکه برخلاف ظاهرها و شعارهایشان برای بیانات معظمله احترامی قائل نیستند و دوم برای رسیدن به اهداف نامبارکشان حاضر هستند هر اقدامی انجام دهند.
در اینکه دولت دوم روحانی یکی از ضعیف ترین دولتهای پیش و پس از انقلاب ۵۷ است شکی نیست ولی موضوع اینجاست که چگونه عدهای در سالگرد انقلاب، با ظاهری انقلابی و ژستهای و شعارهای انقلابیگری علیه نفر اول اجرایی نظام، معتمد رهبری، رییس شورایعالی امنیت ملی و نماینده سالهای پیش آیتاللهخامنهای در شورایعالی شعار میدهند؟! نیت آنها چیست؟! آیا دلسوز کشور هستند یا پاسوز اهداف سیاسی؟! آیا مدعیالعموم این نوع شعارها علیه سایر مقامات را تحمل میکند که در قبال این مساله سکوت کردهاست؟! اگر این مرگ خواستن را جزئی از آزادی بیان و حق اعتراض بدانیم، آیا مردم عادی نیز میتوانند به خیابان بیاییند و علیه کسانی که به آنها اعتراض دارند اینگونه شعار بدهند؟!
هر چند که دنیای دارمکافات است و امروز گردونه به کام روحانی نمیگردد ولی این بدعت نامبارک که ریشه در سالهای گذشته نیز دارد میتواند روزی قرعهاش به اسم کسی دیگر بیفتند و آن زمان نیز برخورد قضایی و حکمهای آنچنانی نباید در پیش باشد.
زمانی که در یک جامعه و کشور، حاکمیت قانون به سخره گرفته شود و عدهای با اختیارات فراقانونی بتوانند فعالیتهای غیرقانونی کنند سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و این فاجعه زمانی دامانگیر ساکتان فتنه میشود که برای رهایی از مصائب آن بسیار دیر شدهاست؛ اگر حقی برای اعتراض است باید برای همه باشد اینکه عدهای با معافیتهای خاص علیه افرادی مشخص هرچه میخواهند بگویند چندان زیبنده نظامی که خود را اسلامی و جمهوری میداند نیست.
خواهان برخورد با بلندگوهای “مرگبرروحانی” گویان نیستیم ولی خواستار بررسی اهداف این نوع اقدامات و افشای پشتپرده هستیم که آیا منفعت مردم و کشور در آن نهفته یا عدهای برای اهداف خاص، سالروز ۲۲ بهمن را به حاشیه بردند زیرا به نظر میرسد این خودسریهای سازمانیافته از حمایتهای خاصی بهره میبرند ولی خروجی فعالیتهایشان تلف کردن این حمایتهاست و به جای حل یک مساله، هزینهسازی نیز میکنند.
با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir