چاپ مطلب چاپ مطلب

چگونگی اخراج حبشیان از یمن توسط وهرزدیلمی/تهیه کننده علی غلامرضایی مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ ایران

همای گیلان:وهرز از تبار دیلمیان بود که در سال ۵۷۰ میلادی به فرماندهی سپاهی از ایران در زمان شاهنشاهی خسرو اول، یمن را فتح کرد و آنرا ضمیمه شاهنشاهی ایران نمود و سیف بن ذی یزن را به تخت پادشاهی یمن نشاند.

در تاریخ نام و نیای وی با اختلافاتی ثبت شده‌است. برخی وی را وهرز پسر کامکار از سواران و بزرگان عجم و از خاندان‌های بزرگ دانسته‌اند و برخی دگر وی را خرزاد پسر نرسی نواده جاماست برادر قباد یکم که چو انوشیروان وی را با سپاه به یمن بفرستاد، مرتبه وهرزی بدو داد. یعنی وهرز نام وی نیست بلکه مقامی‌ست که انوشیروان بدو اعطا کرد. برخی نیز وهرز را نام وی و نیایش را به‌آفرید پسر ساسان دانسته‌اند.
در سال ۵۷۰ میلادی سپاه حبشه به سرکردگی ابرهه بنای دست‌اندازی را به سرزمین یمن گذاشتند و مردم یمن سیف بن ذی یزن را که در ادبیات عرب بسیار معروف است و یکی از پادشاهان حمیری یمن بوده‌است را به دربار انوشیروان فرستادند و از انوشیروان برای دفع حبشیان یاری خواستند. انوشیروان با بزرگان دربار خود مشورت کرد. آنان گفتند در زندان گروهی از بزهکاران هستند که می‌توان آنها را فرستاد، اگر کشته شوند، زیانی نرسد و اگر پیروز شوند، کشوری را بدست آورده‌ایم. خسرو این رأی را پسندید و تعداد ۸۰۰ محکوم به مرگ را به سرداری وهرز دیلمی با هشت کشتی به یمن فرستاد. وهرز به محض رسیدن به یمن دستور داد تا کشتی‌هایی که ایشان را آورده بود بسوزانند تا لشکریان وی دیگر امید بازگشت نداشته باشند. فرمانده حبشیان وقتی این گروه اندک را دید، اعتنایی نکرد اما بسیاری از مردم یمن که از بیداد حبشیان به تنگ آمده بودند، با لشکریان ایران توأم شدند و شماره این گروه را پنجاه هزار تن نوشته‌اند. مردم به فرماندهی این گروه توانستند حبشیان را از یمن بیرون کنند و حتی آنها را دنبال کردند و تا حبشه تاخت و تازهایی نمودند و سیف بن ذی یزن را به پادشاهی یمن نشاندند. به این ترتیب از آن پس یمن فرمانبردار ایران شد و سیف بن ذی یزن نیز خراج به دربار ایران می فرستاد ولی چندی نگذشت که چند تن از حبشیان که در خدمت او مانده بودند، او را کشتند. وهرز دوباره از طرف انوشیروان مأمور شد که فتنه یمن را فرو نشاند و خود از طرف دولت ساسانی در آنجا به حکمرانی بپردازد. بدینگونه تا ظهور اسلام مردم یمن تبعیت از حکمرانان ایرانی می‌کردند و بازماندگان گروهی که انوشیروان به یمن فرستاد را اعراب ابناء (جمع ابن)می‌نامیدند.

منابع

کریستین‌سن، آرتور امانوئل. ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی. چاپ سوم. تهران: انتشارات ساحل, ۱۳۸۲.
حقیقت، عبدالرفیع. تجلی تاریخ ایران، مجموعه مقاله‌های تاریخی و جغرافیایی. تهران: انتشارات کومش، ۱۳۷۰
زرین‌کوب، عبدالحسین. دو قرن سکوت. چاپ دوم. تهران, ۱۳۳۶./باکانال همای خبر همراه شوید

 

About سردبیر ارشد

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …

One comment

  1. سلام وقت بخیر عالی بود