همای گیلان: حادثه کشتار مردم کرمان واقعهای تاریخی است که در سال ۱۲۰۹ هجری قمری به وقوع پیوست. در این واقعه آقا محمدخان قاجار پس از فتح شهر کرمان دستور کور کردن تمام مردان شهر و تجاوز به ۸ هزار تن از زنان و دختران کرمان را صادر کرد.این واقعه دهشتناک نوعی نسل کشی در تاریخ ایران بود به طوری که بعد از این فاجعه جمعیت کرمان به نصف مقدار اولیه آن رسید. دراین نوشتار به این حادثه بر اساس اسناد معتبر می پردازم:
۱ – ” در آن شهر [ کرمان ] شور محشر و فزع اکبر واقع شد.آثار قهر حضرت داور به ظهور آمد.قتل عام چنگیزی را آوازه نو شد و جنگ خاص هلاکویی آیین تجدید یافت “
۲ – ” و چون لطفعلی خان از آن میانه کناری رفت ، آتش قهر دارای دهر مشتعل گردید و به قتل و غارت کرمان و کرمانیان اشارت رفت.شور محشر و فزع اکبر به ظهور آمد ، به نهب و اسر و قتل و قمع و هدم پرداختند و از پیسوتگان گسسته لطفعلی خان بر احدی ابقا نکردند. “
( به نقل از: تاریخ کرمان ، به تالیف احمد علی خان وزیری ، به تصحیح ابراهیم باستانی پاریزی )
۳ – ” با مردم شهر با نهایت قساوت و بیرحمی که به تصور نمیگنجد رفتار شد ، زنان آنجا را تسلیم قشون کرده و سربازان را تشویق نمودند که نه تنها ناموس آنها را هتک کنند و بعد به قتلشان برسانند…”
( به نقل از سفرنامه میجر سایکس )
۴ – همچنین میجر سایکس در جای دیگری از کتابش گوید
“…سپاهیان آغا محمد خان بیست هزار نفر از زنان و بچه های کرمانی را به اسیری برده و به موجب دستور آغا محمد خان بیست هزار جفت چشم را از حدقه بیرون آوردند و آغا محمد خان به جلادان خود خاطر نشان نمود که اگر از این مقدار حتی یک جفت هم کم باشد ، چشمان خود آنها در عوض کنده خواهد شد. “
۵ – ” روز دیگر که آغا محمد خان از فرار لطفعلی خان استحضار یافت ، نایره غضبش زبانه کشید و قریب به هشت هزار نفر از زنان و اطفال مردم را به سپاهیان خود مانند برده و کنیز بخشید و جمیع مردان شهر را به حکم وی یا کشتند و یا کور کردند.نقل است که عدد کسانی که از چشم نابینا شده اند به هفت هزار نفر رسید و عدد کشتگان نیز از این متجاوز بود.” سر جان ملکم صراحتا اشاره میکند که گروهی از کرمانیانی که از کشتار در امان ماندند تنها به این جهت بود که ” دست جلادان از کثرت عمل کشتار بازماند و گرنه به کسی رحم نبود.
( سفرنامه سر جان ملکم )
۶ – ” آغا محمد خان پس از گرفتن شهر کرمان گمان میکرد که لطفعلی خان به هنگام هجوم لشگریانش به شهر یا کشته شده و یا اینکه گرفتار گردیده اما بعد از آنکه متوجه فرار او شد ، فوق العاده خشم ناک شد و نسبت به اهالی کرمان رفتار تیمور و چنگیز را پیشه خود ساخت و امر به قتل عام کرمانیان داد و به افراد لشکر خود اجازه داد به هر نحوی که میخواهند با مردم رفتار نمایند و آنها هم نهایت وحشیگری را نسبت به اهالی بیچاره کرمان به عمل آوردند.مورخین خودمان همیشه از ترس و چاپلوسی سکوت اختیار نموده و چیزی از مظالم آغا محمد خان در کتب خود منعکس ننموده اند…”
( شرح رجال ایران ، قرن های ۱۲ تا ۱۴ هجری ، به نگارش مهدی بامداد ، جلد چهارم ، ص ۱۹۰ )
۷ – البته تاریخ خطی ، نسخه دانشکده ادبیات به طرز دردناکی این کشتار غیر انسانی را به تصویر کشیده است:
به دستور آغا محمد خان زنان و دختران کرمانی را بر بالای کوهی که مشرف به خطه کرمان بود برده و به همه آنها و حتی کودکان ، تجاوز جنسی نموده و گوش و بینی آنها را بریده و از بالای کوه به پایین پرتاب میکردند و آغا محمد خان در دیگر سمت کوه با نهایت لذت این فاجعه را تماشا میکرد.حتی به پسران نیز تجاوز جنسی شده و سپس آنها را خواجه نمودند و سپس آنها را کشتند.” حکم فرمود تا بقیه السیف سکنه آن خطه را از اعلی تا ادنی و از پیر تا برنا ، از عارف تا عامی و از عالم تا امی و از مرد و زن…از مشایخ تا صبیان…همگی را اسیر در آورده ملتزم اردو به دارالخلافه تهران برسانند.. منبع کتاب اوضاع ایران دردوره زندیه،علی غلامرضایی،انتشارات دافوس
//علی غلامرضایی
سلام و درود
واقعا دردناک است
خوب بود فول لایک
باسلام براستادعزیزبازهم مثل همیشه جالب بود
خسته نباشی
سلام
بسیار جالب بود
ممنون
درود بی پایان استاد عزیزم جالب بود چقدر رفتار وحشیانه ای داشته
این حیوان هار، فک می کنم چون خودش آغا بوده از سر عقده دستور به تجاوز به زنان و دختران و خواجه کردن پسران داده.