اختصاصی همای گیلان، محمدحسنخان، پدر آقامحمدخان قاجار، روزگاری رئیس ایل قاجار بود که بعد از کشته شدن نادرشاه افشار، سعی کرد از هرج و مرج مملکت استفاده کرده و به قدرت برسد. اما در نبرد با کریمخان زند شکست خورد و در استرآباد پناه گرفت. چندی بعد محمدحسنخان دوباره سپاهی مجهز و منظم ترتیب داد و جنگ با کریمخان زند را از سر گرفت. در جنگهای ابتدایی هم پیروز شد، اما در نهایت شکست خورد و سبزعلی که یکی از غلامان سابقش بود، در میدان جنگ سر از تنش جدا کرد. همین باعث شد تا آقامحمدخان، پسر ارشد محمدحسنخان کینهای عجیب از کریمخان زند به دل بگیرد؛ کینهای که بعدها با حضور در ارگ کریمخانی و حتی لطف و محبت مؤسس سلسله زندیه نسبت به او هم از بین نرفت.
قدم زدن روی استخوانها :سالها گذشت تا این که آقامحمدخان با غلبه بر لطفعلیخان زند به قدرت رسید و با سرنگونی حکومت زندیه، سلسله قاجاریه را بنیان گذاشت. او که در تمام این سالها کینه کریمخان زند را در دل میپروراند، دستور داد او را نبش قبر کرده، استخوانهایش را از مقبرهاش در عمارت کلاهفرنگی شیراز به تهران بیاورند و در راهپله راهروی کاخ گلستان به خاک بسپارند تا بتواند هر روز روی استخوانهای مؤسس سلسله زندیه راه برود! نقل است شاه قاجار هر وقت دلش میگرفت یا خسته میشد، به قسمت جلوخان کاخش میرفت، از روی استخوانهای کریمخان میگذشت و با نوک شمشیر بر قبر شاه زندیه میکوبید!
نبش قبر به دست رضاخان:کریمخان زند در تمام دوران حکومت قاجاریه از آقامحمدخان تا احمد شاه قاجار در راهپله جلوخان کاخ گلستان آرمیده بود تا این که رضاخان به قدرت رسید و حکومت پهلوی روی کار آمد. شاه پهلوی که از داستان استخوانهای کریمخانزند خبر داشت، دستور داد پله را بشکافند و استخوانهای مؤسس سلسله زندیه را خارج کنند. همان زمان خاکی که زیر پلهها قرار داشت، به همراه تکههایی از استخوانها که سالم مانده بود به شهر شیرازمنتقل شد.
منبع:اوضاع نظامی ایران از برافتادن نادرتاپایان دوره زندیه،علی غلامرضائی،انتشارات دافوس
درود استاد.هروقت موزه پارس یا کاخ گلستان میرم یاد این مطلب می افتم