- پایگاه خبری و تحلیلی همای خبر - https://homaykhabar.ir -

یعقوب لیث صفاری و عهد و منشور خلیفه عباسی /تهیه کننده علی غلامرضائی مدرس دانشگاه وپژوهشگرتاریخ ایران

اختصاصی همای گیلان: گویند هنگامی که یعقوب لیث صفاری به نیشاپور رسید، مردم آنجا گفتند که یعقوب عهد و منشور امیرالمومنین (خلیفه بغداد) را ندارد و خارجی است!
یعقوب چون این بشنید به حاجب دربارش گفت برو و تمامی بزرگان، فقها و علمای نیشاپور را خبر کن تا حاضر گردند ، می خواهم عهد و منشور امیرالمومنین را به آنها نشان دهم!
جارچی در شهر جار زد و همه ی بزرگان و امرا و فقها ،در بامداد فردا نزد یعقوب جمع شدند و به درگاه وی آمدند.یعقوب فرمان داد تا ۲۰۰۰ غلام ،جملگی سلاح پوشیده و بایستادند. جملگی آنها دارای شمشیر و نیزه ای سیمین یا زرین بودند که با آرایشی خاص ایستاده بودند.
آنگاه یعقوب به رسم شاهان بر تخت نشست .سپس دستور داد تا بزرگان و …در پیشگاه او بنشینند.آنگاه رو به حاجب کرد و گفت: آن منشور و عهد امیرالمومنین را بیاور تا برایشان بخوانم!
حاجب بازگشت و تیغی یمانی که دستاریی مصری به دور آن پیچیده شده بود بیاورد سپس دستار را باز نمود و تیغ در پیش یعقوب بنهاد.
یعقوب آن تیغ را برگرفت و بجنبانید. میهمانان متعجب شدند و ترسیدند و گفتند مگر به جان ما سوقصد داری؟!
یعقوب گفت: تیغ نه از بهر آن آوردم که به جان کسی سو قصدی کنم اما شما شکایت کردید که یعقوب،عهد امیرالمومنین ندارد،خواستم بدانید که دارم!
سپس یعقوب چنین ادامه داد:
آیا جز این است که امیرالومنین بغداد را،این تیغ به جایش نشانده است؟!
مردمان گفتند: آری
یعقوب گفت: مرا به این جایگاه نیز همین تیغ بنشانده است .بنابراین عهد من و آن امیرالمومنین یکی است!
_________________________
منابع: ۱-
تاریخ سیستان ،ج۱،چاپ ۱۳۴۵،ص۲۹۰-۲۹۱ ۲-چکیده تاریخ ایران ازباستان تاپایان دوره قاجار،علی غلامرضائی،انتشارات دافوس

با کانال همای خبر همراه باشید [1]