اختصاصی همای خبر/*یک بام و چند هوا؟!*
*اگر کمک نمی کنید حداقل سنگ اندازی نکنید!*
بسم الله الرَحمن الرحیم
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ؛ یخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَ مَا یخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یشْعُرُونَ ؛ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کانُوا یکذِبُونَ»[بقره/۱۰/۸]
“در میان مردم دسته ای هستند که می گویند: ما به خدا و روز رستاخیز باور داریم. در صورتی که باور ندارند و جزو مؤمنان بشمار نمی آیند.(اینان به نظرشان) خدا و کسانی را گول می زنند که ایمان آورده اند، در صورتی که جز خود را نمی فریبند ولی نمی فهمند. در دل هایشان بیماری(حسودی و کینه توزی با مؤمنان) است و خداوند(نیز با یاری دادن و پیروز گرداندن حق) بیماری ایشان را فزونی می بخشد، و عذاب دردناکی(در دنیا و آخرت) به سبب دروغگوئی و انکارشان در انتظارشان می باشد.”
بزرگترین رمز موفقیت جامعه در گردآوری و به کارگیری افراد توانمند است، علم سیاست، اعتقاد دارد اولین روش برآورد هوش یک حاکم توجه به افرادی است که در اطرافش گردآمده اند، یعنی مدیران توانمند از توانایی دیگران احساس تهدید نمی کنند بلکه بر این باورند که در دنیایی که باید با کمترین داده ها به بیشترین ستاده ها رسید. لذا باید تیمهایی از افراد توانمند تشکیل داد. به همین جهت یکی از اساسی ترین وظایف حاکمان را شناسایی و پرورش توانمندیهای بالقوه افراد دانسته اند. ولی با این وجود همواره دیگرانی هستند که از افراد توانمند در هر جامعه ای دلخوشی ندارند و بدنبال خراب کردن و به جلوه دادن آنان هستند، دلایل دشمنی با توانمندان و راهکارهای این مهم نیز اغلب باعث کندی انتصابات خواهد بود که شده است. متاسفانه جریان نفاق با سنگ اندازی و تخریب توانمندان در جامعه و سازمان های ما علی الخصوص استان گیلان، سابقه دیرینه دارند.
آنچه در سعادت جامعه نقش اساسی دارد، شایستگی و جامع الشرایط بودن مدیران و کارگزاران آن جامعه است. در سازمان ها نیز موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به مدیرانی کاردان و لایق می باشد. بنابراین انتخاب کارگزاران و مدیران اصلح سزاوار توجه و بررسی فراوان است و باید معیارهایی برای سنجش و انتخاب در نظر گرفته شود. مسلماً معیارهای سنجش در جامعه اسلامیو محیط ما باید متناسب با ارزش های آن تعریف شود.
انسان ها اساساً با یکدیگر متفاوت اند. خواسته های آنها یکسان نبوده و ارزشها، هنجارها و تفکرات و اعتقاداتشان نیز با یکدیگر تفاوت دارد. وجود این تفاوتها و ناهمسانی ها باعث می شود که این انتظار وجود داشته باشد شاهد رفتارها و کنش هایی باشیم که به نفع کشور و توسعه نباشد. رفتارهای مخرب و تهدید کننده ای که از عوامل گوناگونی نشات می گیرند و وظیفه یک مدیر ارشد است تا با درایت و تیزبینی از بروز چنین رفتارهایی جلوگیری کرده و آنها را کنترل
نماید. به ویژه در مواردی که اینگونه رفتارها به طور مستقیم به نوع و کیفیت مدیریت، سبک رهبری و طرز رفتار مرتبط می شود، و منافع کشور و استان را به خطر بیفکند.
امروزه روز در افکار عمومی این حقیقت حک گردیده است که رمز موفقیت ما در عرصههای مختلف تمسک به الگوی مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی به معنای بیانضباطی نیست، پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شب و روز نشناختن و دنبال کار را گرفتن، این معنای مدیریت جهادی است. امروز استاندار ما با تفکر مدیریت جهادی وارد عرصه خدمت شده است اما همین عامل متاسفانه عامل توطئه گری جریانات و افرادی شده است که منجر به تخریب کردن و عداوت و سم پاشی و شیطنت علیه ایشان شده است، یعنی با این رفتارها جدا از انحراف افکار عمومی و ادامه عقب ماندگیهای این خطّه، موجبات کندی کار کردن و چینش ها را فراهم کرده اند. سهم خواهان مدعی ای که خود دارای رزومه موفق هم نیستند و به جای کمک به توسعه استان، مانع تراشی می کنند و بسیاری از افراد(از جمله جوانان)را هم بازیچه قدرت طلبی می کنند. مطالبشان عین مطالب رسانه های معاند و ضد انقلاب است و این حوادث امت حزب الله گیلان را به تعجب وا می دارد.(فقط مطالبه گری صحیح راه حل می باشد).
مگر وزیر محترم کشور و جناب آیت الله رئیسی، نمایندگان عالی خودشان(دولت) را در استان ها معرفی نمی کنند؟ نکند دوستان فکر کردند هنوز دولت لیبرال و تکنوکرات قبل ایشان را انتخاب کرده است؟ لطفا اجازه دهید، اجازه اجرای مدیریت جهادی دهید سپس اگر نتیجه نداد این جاروجنجال ها را به راه بیندازید!
مگر نه اینکه به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی): «ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم. در همهی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است؛ این اگر بود، کارها راه میافتد؛ این اگر بود، بنبستها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیت و مجاهدانه و انقلابی.» (۱۰/۲/۹۶)