? حاج سلیم محله در گذر زمان (بخش چهارم ) ✍ رضا بژکول پژوهشگر اجتماعی

اختصاصی همای گیلان/در گذشته های دور هیچ خانه ای در محل ما حصار نداشت و اصلا حصار، محلی از اعراب نبود !! بلته ای بود که با چوب و چگل و درختان درست شده بود تا از ورود حیوانات به حیات خانه ها جلوگیری شود . انقدر امنیت بود که کسی جرات دزدی در محل را نداشت .

☘درگذشته های ، دور حیات همه خانه های محل رفت و آمد همسایه ها و بچه محل ها از نقطه ای به نقطه دیگر بود . و این عامل باعث می شد که افراد در گذر از حیات خانه های همسایه ، احوالی از همدیگر بگیرند و اگر مشکلی بود رفع مشکل نمایند. و در نهایت احوالی از هم بپرسند و جویای احوالات هم شوند .

☘درگذشته های دور ، که برف سنگینی می آمد ، روستای ما برق نداشت ، نفت آنچنان هم نداشت. روزهای چالش انگیز به خاطر برف با داشته های حداقل بود که در منزل داشتند و یا احیانا از ذخیره زمستانی استفاده کردند . اما آن دوران یک حسن داشت هر کسی کمبودی داشت به همدیگر کمک می کردند و یا قرص می دادند تا آن شرایط سخت سپری شود. مثلا اگر نیازی به پارو کردن برف بود به کمک هم می شتافتند، اگر کسی برای خرید نان می رفت سعی می کرد برای همسایه هم بخرد ، تا مسیرهای اصلی باز شده و نیازهای همسایه برآورده گردد.

?در گدشته های دور ، جوانان و دانش اموزان محل برای اینکه در امتحانات خرداد موفق شوند به جنگل های زیبای باکولو پناه می بردند ( که پر ازدرخت و سبزه زار و درخت توت بود) تا جایی را از قبل آماده کنند و در طول روز به خاطر سکوت آن فضا درسشان بخوانند و در ازمون نهایی خرداد موفق شوند . این رویه نسل به نسل ادامه داشت ، اگر چه امروز از آن جنگل ها و درختان توت و زیبایی طبیعی آن چیزی باقی نمانده است .

?درگدشته های دور، خانه های محل ما با فاصله زیاد و چوبی ساخته شده بود. با حداقل امکانات اما با داشته های طبیعی و خود اشتغالی در تولید و نیازهای روزمره خود ، خانه ها با فاصله اما با حیات های بزرگ و درخت های سبز همراه با میوه های گوناگون که هر کسی به اندازه نیازش از آن بهره می گرفت و کسی هم مزاحم دیگری نمی شد مگر افراد کمی .

☘در گذشته های دور ، عزاداری های محل هم شرایط خاصی داشت، آن موقع در هیات محله نه طبلی بود و نه سنجی و نه سروصدای ملزومات امروزین ، بلکه یک دستگاه بلندگوی معمولی با سخنرانی و مداحی مداحان محلی که داخل مسجد سینه می زدند . آن قدر هیات محل غرق در ابزارهای امروزین که مدرنیزه شده! نبود، همه چیز هیات محل سنتی بود و سینی زدن ها هم بدون طبل بود و گویای عشق و ارادت به مولا امام حسین (ع) با کمترین امکانات .

?در گدشته های دور ، بیشتر بازی های کودکانه محل یا فوتبال بود یا والیبال ، یا آغوز بازی بود ، یا لفندبازی ، یا پلیس بازی در مزارع ، یا تاب تاپ ، و یا قایم موشک بازی و …. بود و چه زیبا بود زمانی که در کودکی دور هم جمع بودیم و پدران و مادران ما در تلاش کار و زندگی بودند ، اما کودکان همراه با شادی و دوستی ها ( چیزی که امروزه اکثر روانشناسان و کارشناسان اموزشی به آن تاکید دارند و اینکه آزادی کودکان برای زندگی در سنین پایین و لدت بردن از زندکی در کودکی همراه با بازی های کودکانه ؛ که رمز توسعه است .

?در گذشته های دور ، خریدها برای کودکان کمترین هزینه را داشت .حداقل پول تو جیبی ما یک ریال و یا دو ریال …..بود و چه لذتی داشت وقتی با یک ریال می توانستیم از مغازه اقای علی علیدوست و یا زنده یاد فریدون تقوا نخود و تنقلات دیگر بخریم و جالب تر اینکه همان حداقل داشته ها را هم با دوستان همکلاسی و یا بچه محل ها شریک می شدیم . با خنده های کودکانه و شادهای روزانه از کودکی خود لدت می بردیم .

☘درگدشته های دور ، درس خوان های محل زیاد بودند از آنانی که استعداد خوبی در درس داشتند و با تلاش و کوشش توانستند هم خوب درس بخوانند و هم خوب کار بگیرند .این درس خواندن بچه محل های باهوش مقدمه ای بود تا دانش اموزان پایه های ابتدایی و راهنمایی از انان الگو بگیرند و نسل به نسل موفق و موفق تر شوند .

?در گدشته های دور ، پاییز نیز شکل خاص خودش را داشت برگ های درختان کم کم در حال ریختن و نوید زمستان را می دادند، بارندگی ها زیاد و هر گاه باد گرمی می وزید نوید این را می دادند که قرار است برف بیاد و چه پاییز با صفایی بود زمانی که دانش آموز باشی و چه زمستان های پر برفی بود زمانی که مدرسه ها تعطیل می شد . و همه کودکان محل به برف بازی و یا ساختن ادمک های برفی می پرداختند و در کنار بخارهای نفتی و گرمای حضور پدران و مادران مهربان و خواهران و برداران خود روزهای سرد زمستان را در کنار هم سپری می کردند.

?یاد ان دوران و یاد همه کسانی که بودند و حالا نیستند بخیر .

با کانال همای خبر همراه باشیدhttp://@homaygilanir