نامه ای برای پسرم “سعید “و “سعیده”های این دیار…..(۶)/جلال میرزا آقایی

اختصاصی همای گیلان:…سیر تحولات تاریخی و برجستگی نقش فلسفه در رهنمونی آن بسوی سامان دهی نظریه های علمی و گشایش روز افزون در حل کلاف های های پیچیده ذهنی و فکری که قدمتی به درازای تاریخ داشتند و انقلابات علمی و فرهنگی و اجتمایی که هریک اهرمی پیش برنده برای رسیدن به سده های میانی و انتهایی ، تاریخ و کارنامه ی فلسفه هستند ، و این در حالی است که اگر ویل دورانت در عصر حاضر حیات داشت،بی شک نگارش و نگاه “تاریخ فلسفه” اش به گونه ای دیگر و یا شبیه اندیشه های “آلوین تافلر “بود.
انقلابات علمی و هنری و اجتمایی در قرن بیستم، زمینه ها و پیش زمینه های هرگونه تحولات را آماده کرده اند حتی سیر مبانی اندیشه های سیاسی در حوزه حکمرانی هم تغییرات بنیادین داشته اند و دیگر کسی به مبانی نظری حکمرانی و آنچه که ادیان و یا مکتب های کلاسیک تاریخی عنوان کردند وقعی نمی گذارد و نظریای جمهوریت افلاطونی در مبانی حکمرانی، تقریبا به آرشیو تاریخ و حتی نظریات انقلابهای ایدئولوژیکی هم به همان آرشیو سپرده شده اند .
اندیشه های کهن تاریخی و همه ی حواشی آن و مکاتیب تغذیه کننده آن در حوزه نظری و فکری و حتی آیین های مذهبی و دینی ، اولین قربانیان فلسفه ی مدرن قرن بیستم بود که پاپ ها و کاردینالهای قرون وسطی در همان دروازه های ورود ی قرن هیجده و نوزده ، تسلیم آن شدند و انقلاب اکتبر قرن نوزده شوروی با حذف اندیشه ها و احساس انسانی و مرگ چهل میلیون انسان بدستور استالین و اردو گاههای کار و مرگ اجباری ، آخرین میخ بر تابوت انقلابات ایدئولوژیکی بود و با رونمایی اندیشه های اومانیستی در قلب اروپای حاضر ، بشریت گامی نوین در فلسفه حیات اجتمایی خود گذاشت و مدرنیته و مظاهر مدرنیسم اولین و درخشانترین پیام فلسفی این مکتب، از تاریخ بشر بود.
پشتوانه فکری و نظری این مکتب که از قرن دهم و یازدهم شکل گرفته و تا حدی رفلکسی، نسبت به شیوه های حکمروایی حاکمان این قرن که انقلاب کبیر فرانسه در قرن هیجده ، اوج این رویارویی و نزاع تاریخی بود و اگر به نوشته ها و کتاب های اندیشمندان این دوره ، توجه شود، می توان فهمید که چرا همه ی اسباب و علل، بسوی انقلابی فراگیر پیش رفته بود .

آری پسرم !

در نامه ی بعدی دستاوردهای ادبی و هنری و چگونگی زایش افسانه ای در حوزه ی ادبی و هنر و شعر و حتی نقاشی ، مجسمه سازی ، پیکر تراشی و شکل گیری فلسفه های هنری نظیر سور رئالیسم ، کوبیسم ، امپر سیونیسم ، …را
تشریح می کنم .
برای دوستت که تفاوت بین لیبرالیسم و نئو لیبرالیسم را خواسته بود ،مطالب را به پی وی اش ارسال کردم . بیان اینگونه مطالب در گروههای بومی و محلی زیاد خوشایند و مد نظر ،خوانندگان نیست و فقط به تعداد کمتر از انگشتان یک دست شاید استقبال کنند و اگر دوستانت توضیح بیشتری می خواهند ، در این فضای مجازی ، مجال بیشتری نیست و باید حضوری ، دعوت ما را قبول کرده و یک روز جمعه ناهار هم خدمت آنها باشیم و بطور مفصّل ، با هم گفتگو کنیم …..
ادامه دارد …

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir