چاپ مطلب چاپ مطلب

بابا نان داد و مادر جان داد…/جلال میرزااقایی

اختصاصی همای گیلان:بابا نان داد و مادر جان داد…شاید مسافرت و گردش در ایام تعطیلات و بازدید از مناطق استان گیلان ،آنچنان دلپذیر و فرحبخش هست که مجالی و نگاهی برای لایه های زیرین این طبیعت سر سبز نباشد .

از حوزه جغرافیایی شهر آستارا در استان گیلان تا آخرین نقطه سواحل خزر و سواحل بندر ترکمن بطول بیش از هزار کیلومتر و از دامنه کوههای سرسبز و پشت دیوار های البرز و تا رشته کوههای زنجیره ای ی اسالم و خلخال و به عرض تا سواحل خزر ،یعنی همان جلگه خزری ی درس جغرافیا، در زیر کشت برنج رفته است .

کِشتی که هیچکس با دستان رنجور و زخمی این سرزمین که از ابتدای تابش خورشید و تا غروب هجران آن ، به گِل و تا زانو به باتلاق فرورفته، آنرا نمی بیند و آن سرسبزی ،حاصل این زردی ی روح وتخریبِ جسم و جان کسانی می باشد که وصف این سختی و مرارت ، مارا فقط به یاد “دوزخیان زمین” اثرفرانتس فانون می اندازد .

انسانهایی از همان اوان نوجوانی ،بخاطر فقر و تنگدستی و تیره روزی ،روزانه آنچنان به کار بسیار سخت مشغول که به یقین در آینده به انواع و اقسام بیماری های استخوانی ،رماتیسم ،آرتروز و ..مبتلا میشوند و بدون هیچگونه حمایت در دوران بازنشستگی که همان ورشکستگی و چه بی سرو صدا ،سر به آستان خاک می سپارند .
مشت سکینه و کربلایی رقیه ،صغری خانم وووکه مدت ها کوچ و به ابدیت پیوستند و اینک نسل جدید از آنها که در کمند فقر و گرانی و تیره بختی گرفتار آمداند و این سرسبزی حاصل ،ذره ذره وجود آنهاست که آب میشود تا نانی بر سر سفره باشد .آری اینبار مامان نان داد.

در گستره و بستر رو به افول حوزه اقتصاد و منازعات لجن و انگلی مناسبات اقتصادی که قربانیان آن، کارگران و زحمت کشان می باشند و روز بروز هم کوه ی گرانی و تورم بر سرآنان آوار و همه جهنم سوزان این فلا کت و بدبختی در اینجا ،زیر نگینی سر سبز مدفون شده است .
دیگر ،همایش ها و نمایش ها و فستیوال ها و کار ناوال ها و بزرگداشت ها و بهار نارنج ها و تورنج ها ،هزینه رنج و عذاب و تیره روزی این انسان های تیره روز را نمی دهد .با ملاقاتی کوچک در اکثر بیمارستانهای منطقه و مشاهده وضع نابهنجار آنها ،بی فایده و مصنوعی بودن کلوپ های شادی شبانه و کارناوال های روزانه ی سر مزرعه ،مشخص و عیان میشود .
سرور و شادی و شادمانی و لبخند بر لبان این فرشتگان آسمانی ،آنگاه معانی و تعالی خواهد داشت که فقر سیاه و رخ زرد و رنج تاریخی آنان به پایان برسد و این کاری است که نه از دیناری به کف دادن ها و تعریف زُلف و زُنّاری و کارناوالی در شالیزاری ،بدست نخواهدآمد .

میراث شوم استبداد و فقر سیاهِ بیداد ،هر کدام برای زوال و نابودی و حیات ِملت ها و اقوام، کافی و وافی می باشند و آنچه این تراژدی را درد ناک می کند مرگ تدریجی ی لطیف ترین و ناب ترین موجودات ،در چرخه خشن و بی رحمی است که نام و عنوان زندگی بدان گذاشته اند و این ناب ترین ها ،در این چرخه ،خُرد و خمیر شده اند و هنوز جوانی نکرده ،پیر و زمین گیر شده اند و نسل بعدی مشهدی صغری و کربلایی بانو ،ننه فاطمه ها ،اینها هستند و همان صف اول قربانیان مافیای برنج و دلالان بی نام و نشان و زالوهایی که شکم شان ،از خون این عزیزان فربه شده اند .
مدت زمانی است که مافیای برنج ، ریشه های اختاپوسی خود را از یک طرف در تاروپود نظام اداری و از طرف دیگر در پستوی سیاه تبلیغات خرافی مذهبی و با تکیه بر اهرم های قدرت نهفته در بعضی از افراد و نهاد ها ،فرو برده و حاصل دسترنج این بیچارگان و در ماندگان و تیره روزان و حاصل سفره های ناچیزِ فرزندان شانرا، شانرا بلعیده و آنان را به خاک سیاه نشانده اند .
سیسیل سرسبز گیلان که در یوغ و تیول “پدر خوانده “های رنگارنگ قرار دارد و مافیای جنگل ،برنج و اینک چای و کوهخواری ،دریا خواری و ایجاد حرمسراهای بیشمار ،که جزایر ماکائو ،بالی ی تایلند و اندونزی و شرق آسیا هم به پای آن نمی رسد ،آنچنان گیلان و سرزمین رویایی آنرا از شکل و ریخت و شمایل انداخته که بر ویرنه های آن می بایست گریست .
امید ها و آرزوها و انگیزه ها ی نسل های زیادی ،نه در باتلاق های شالیزاران بلکه در لجنزار های کثیف و متعفن نظام اقتصادی حاکم و مدیریت مترتب به آن ،دفن و به باد رفته اند و قربانیان معصوم و بی سرو صدای آن هم ،همین کارگران و کشاورزان و مادران و خواهران و دوستان و هموطنان ما هستند که بدون تابش ِ خورشید ِ امید به بخت شان ،شاهد غروب و حیاتِ زندگی و امیدِ شان هستیم .

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشیدhttp://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

با خرید یک ملک توسط مدیریت شهری ظرفیت فضای پارکینگ امیرمؤمن لاهیجان افزایش یافت

با خرید یک ملک توسط مدیریت شهری ظرفیت فضای پارکینگ امیرمؤمن لاهیجان افزایش یافت با …