چاپ مطلب چاپ مطلب

بهارا ، ترا ،من چشم در راهم

اختصاصی همای خبر/بهار،جمله ی نام آشنا که آویزان سرسرای تاریخ ،ذهن هر انسانی راطراوت و روح عارفانه می بخشد .اما در یک نگاه فلسفی ،باید اذعان کرد که بهار، فصل نیست بلکه وصل روح زیبای آفرینش با طبیعت است. وصلی که هر کس، مستی ی عشق را به تاروپود خویش نبرد ،به هزاران غمزه هم ، دل نَبَرد .

باور ها و ذهن ها که در انقیاد عصر ها و حصر ها و نسل ها و فصل ها ،در چنبره ی روزگاران و آموزگاران بی عشق و مشق ،دانش آموزی کردند و نگاری و دلبری بهر جانان نکردند ، بهار را ،مستانی نکردند و زمستانی کردند و “می” وصل ِ عاشقان به پیاله نبردند و اَبرو کمانی کردند و پیمانه ی دل را مصلوب به تیر ِکمان اَبرو بردند.

بی باوران عالم شیدایی که دل و ایمان به سریر بی حسی روزگاران دارند واسرار قدسی درفهم شمیم دلنواز ِ یاران ،ندارند
هشدار !
که عمر بی بهاران داشتند و نوح و نی و قلم و نوا و ندایی، سوی باد کاشتند و بهر وصال به کوی دوست نیافتند .

بهارا،

اَلوان هستی را به اِکران مستی ،صحنه آرایی کردم و کاروان دل را به سیاق عشق تو آراستم و از اصحاب نیش و نقار و دل بیمار ،گسستم و دل به وادی آن یار بستم و هفت شهر عشق را عطاری و عیاری کردم و شهره ی شهر آشوب شهر شیدایی شدم .
اشک و آه و سردی نگاه را به سراپرده ی دل ریش خویش بردم و شکوائیه را به شکوه ی عشق سپردم و هِزار جَهد کردم که سِرّ این عشق بپوشم و هیهات !
که زُلف پریشانت و گیسوی افشانت چو شیخ صنعانم، دل ربود و ایمانم ببُرد .

سور و صنم و سنبل و سلسل موی یار را به رباعی عشق بردم و حلقوم به فریاد زدم و چو عندلیبان ،نوای دل شیرین در کوی فرهاد زدم .
دل بهاری خویش را به برهوت بی حسی زمستان ،سرمایی نکردم و با مستی ی وصل بهاران ،رسوایی کردم و در جشن ورود پرستو ها و تولد بهار ، از حور و هور و دف و تنبک و ماهور ،سوری بپا کردم و با تولد غنچه های وصل بهار ،زمستان را بهاری و مستان را یاری کردم و “می” وصال در ساغر زدم و دل در گرو آن کوی اختر زدم .

بهارا ،
به امید تولد شکوفه های تو ،تولدی دیگر یافتم و اَمارات و اِشارات و انتشارات را به سیاق دمیدن صبح سَحَرت، به سِحر کشیدم و جام مستی ی دیگری به سر کشیدم.
در کوی تو ، دل به سرمستیِ شقایق و سوسن وصنم سنبل و گل دادم و پریشان احوالی چون نوای بلبل دادم و آوای هَزاره های هِزارانت را شنیدم و مست ِنرگس ِچشمان مستت شدم .

آری !
بهارم، ترا ، من چشم در راهم .

جلال میرزاآقایی

با کانال همای خبر همراه باشید.

http://homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

از نسل جنگ تا نسل Z؛ «ای ایران» چگونه همه را با خود همراه می‌کند؟

از نسل جنگ تا نسل Z؛ «ای ایران» چگونه همه را با خود همراه می‌کند؟ …